eitaa logo
🌱درگاه شاعران روضه نشینان🌱
2.2هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
382 ویدیو
67 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
افزوده شد بر غیبتت یک سال دیگر هم بد می‌شود هر سالِ بی تو ؛ بلکه بدتر هم شد کاسه‌های صبرمان لبریز از غصه از شعرهای گریه‌دار هجر ، دفتر هم خسته شدیم از رنج، از تبعیض، از غارت کی می‌زنی پس این بساط ظلم را برهم ؟! سینه زدیم از ماتم ارباب ، هر شب را از داغ هجران تو کوبیدیم ، بر سر هم شرمنده‌ایم آقا که بین این همه نوکر حتی نداری یار و یک ناچیز لشکر هم تو در کنار مایی و هستیم نابینا گفتی اناالمظلوم، نشنیدیم، پس کر هم هر چند ، گاهی بیخیال روز موعودیم اما تمام ترس‌مان این است، آخر هم ... گویند : که در آرزوی دیدن رویت ... مُردند ، از هجران تو یک قومِ دیگر هم 🔸شاعر: _______________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعرین روضه نشینان ☝️☝️☝️🌸
فصلی که در نبود تو آید بهار نیست اصلا زمین بدون شما برقرار نیست این سال ها بدون شما نو نمی شود این جمعه های رد شده با اعتبار نیست پژمرده و شکسته شده هر شکوفه ای رنگ طراوتی به رخ سبزه زار نیست سالی دگر اضافه به تقویم ها شده ما را دگر تحمل این روزگار نیست بیمار هجر یوسف کنعان شدیم لیک درمان دردمان که به جز وصل یار نیست هر لحظه از فراق و غم دوری شما کار تمام مان که به جز انتظار نیست در گیر و دار سال جدیدیم روز و شب اصلا حواسمان به ظهور نگار نیست فصل بهار آمده اما خزان ماست فصلی که در نبود تو آید بهار نیست 🔸شاعر: _______________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعرین روضه نشینان ☝️☝️☝️🌸
سگی از صاحبش روزی جدا شد گرفتار هوس ها و هوی شد براه افتاد در هر کوی و برزن گمان می کرد آزاد و رها شد خوشی زیر دلش را زد ولی زود به درد بی نوایی مبتلا شد کنار صاحبش در ناز و نعمت ولی آخر قرین دردها شد سگ ارباب وقتی شد گرسنه برای خوردن نانی گدا شد سگ بیچاره از هر کس که نان خواست لگد خورد و نصیبش ناسزا شد به رویش خار و خس انداخت طفلی دچار ریشخند بچه ها شد فراری شد، فراری از جماعت دلش آشفته ی هول و ولا شد در این هول و ولا ناگاه چشمش به درب صاحب خود آشنا شد کنار خانه ی ارباب خود رفت کشید آن قدر زوزه، درب وا شد سگ سرکش، سرافکنده که برگشت دوباره در بر ارباب جا شد خوشا آن کس که اربابش حسین است غلام پادشاه کربلا شد چقدر ارباب جورم را کشیده چقدر از من به او جور و جفا شد چقدر این نفس گردنکش حسین جان سگ ولگرد شد، سر به هوا شد به درد غفلتم هر بار آقا نگاه مهربان تو دوا شد نگاهی کن ببینم کربلا را دلم مشتاق آن صحن و سرا شد شب جمعه - حرم- زهرا می آید شب جمعه حرم غرق عزا شد «اگر کشتند چرا خاکت نکردند» تنت پامال سم اسب ها شد «اگر کشتند چرا آبت ندادند» چرا بر سینه ی تو شمر جا شد چرا در گودی گودال اصلان حسین من ذبیحً باالقفا شد 🔸شاعر: __________________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعرین روضه نشینان ☝️☝️☝️🌸
https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعرین روضه نشینان ☝️☝️☝️🌸
عید امسال مرا لایق دیدار کنید یامرا گریه کن صحن علمدار کنید بهترین عیدی ما دیدن شاه شهداست کاش یک گوشهء چشمی به من زار کنید نذر کردم دم ایوان طلا جان بدهم بعد ازآن چشم مرا زائر دلدار کنید ای طبیب همه ی سینه زنان ادرکنی کاش مولا نظری بر من بیمار کنید سنگ راهم که در این قصه نمک گیر شدم آمدم تا که مرا لعل گهر بار کنید از ازل نام تو را برده ام آقا شاید دل بیتاب مرا نیز گرفتار کنید می کِشم ناز تورا تا که نیازم بشوی می کِشم ناز ، مرا عاشق و غمخوار کنید بر سر دار غمت نغمه ی هو هو بکِشم تا مرا هم ز کرم میثم تمار کنید جان شش ماهه مرا زائر شش گوشه کنید یا مرا در به در قافله سالار کنید آخر سال شده مزد گدا را بدهید سر این سفره مرا محرم اسرار کنید 🔸شاعر: _______________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعرین روضه نشینان ☝️☝️☝️🌸
افزوده شد بر غیبتت یک سال دیگر هم بد می‌شود هر سالِ بی تو ؛ بلکه بدتر هم شد کاسه‌های صبرمان لبریز از غصه از شعرهای گریه‌دار هجر ، دفتر هم خسته شدیم از رنج، از تبعیض، از غارت کی می‌زنی پس این بساط ظلم را برهم ؟! سینه زدیم از ماتم ارباب ، هر شب را از داغ هجران تو کوبیدیم ، بر سر هم شرمنده‌ایم آقا که بین این همه نوکر حتی نداری یار و یک ناچیز لشکر هم تو در کنار مایی و هستیم نابینا گفتی اناالمظلوم، نشنیدیم، پس کر هم هر چند ، گاهی بیخیال روز موعودیم اما تمام ترس‌مان این است، آخر هم ... گویند : که در آرزوی دیدن رویت ... مُردند ، از هجران تو یک قومِ دیگر هم 🔸شاعر: _______________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعرین روضه نشینان ☝️☝️☝️🌸
به فکر کربلا بودم در اوردم سر از مشهد بخوانم هرنفس باشوق بار دیگر از مشهد اگر که میل حج دارم چه جایی بهتر از اینجا اگر قصد سفر کردم چه جایی بهتر از مشهد امیدی به من و این طبع خشکیده نبود اما به لطفش برده ام با خود غزل های تر از مشهد گره روی گره زد تا که بخت خواهرم وا شد سحر شد هر شبم با خاطرات مادر از مشهد "پدیده" این نمایشگاه الطاف خداوندی ست ندیدم شهر زیبایی تماشایی تر از مشهد برادر صبح و ظهر و شب به سوی قم نظر دارد چرا که چشم خود را برندارد خواهر از مشهد "به جان مادرت زهرا قسم" رد خور ندارد که نرفتم دست خالی با نگاهی مضطر از مشهد اگر روزی شود تنها بلیط رفت میگیرم چرا که قصد برگشتن ندارم دیگر از مشهد 🔸شاعر: _______________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعرین روضه نشینان ☝️☝️☝️🌸
شبهایِ جمعه ، نیمه شبها تا سپیده بر رویِ اسرارش خدا پرده کشیده از راه می آید زنی قامت خمیده لب میگذارد رویِ حلقوم بریده فریادهای یا بنی پا بگیرد حیدر بیاید بازوی زهرا بگیرد روضه نمیخواهد تنی که سر ندارد قربان آن آقا که انگشتر ندارد یک تکه ای سالم همه پیکر ندارد جایی برای بوسۀ مادر ندارد گیسوی خود را ریخته روی گلویش مادر بود اینگونه شکل گفتگویش گوید بنیّ یا بنیّ یا بنیّ برخیز آمد مادرت زهرا بنیّ دیدم خودم در عصر عاشورا بنیّ افتاده بودی زیر دست و پا بنیّ من بی وضو موی تو را شانه نکردم حالا به دنبال سرت باید بگردم از تشنگی لبهای عطشانت به هم خورد ترکیب اَبروها و چشمانت به هم خورد از شدت ضربه دو دندانت به هم خورد آیه آیه نذر قرآنت به هم خورد راه تو را در گودی گودال بستند بر پیکر تو نیزه ها را می شکستند 🔸شاعر: ____________________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعرین روضه نشینان ☝️☝️☝️🌸
بايد عشاق به سوز سخنت فكركنند به غم چهره ي هر سينه زنت فكركنند لبت از فرط عطش خورده ترك روي ترك اهل دل خوب به پرپر شدنت فكركنند و نبايست فقط آمد و در روضه نشست بهتر آن است كه بر پيرهنت فكركنند روضه خوان گفت كه رد ميشوم از اين روضه نه...بگوئيد كه بر زخم تنت فكركنند خواهرت بعد دوساعت بدنت را نشناخت گريه كن ها همگي بر بدنت فكركنند من پر از پرسشم و غرق سكوت است لهوف شاعران تو به دفن و كفنت فكركنند سر و خاكستر داغ و سحر يازدهم روضه اين است كه بر سوختنت فكركنند سوخت از داغ تو قطعأ جگر ما اما بايد عشاق به سوز سخنت فكركنند 🔸شاعر: ____________________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعرین روضه نشینان ☝️☝️☝️🌸
https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعرین روضه نشینان ☝️☝️☝️🌸
ای سایه سار گیسوی تو سرپناه ما ای صبح و شب شمایل تو مِهر و ماه ما مِهر تو آتشی ست به شدّت گُناه سوز ماه تو ماه بخشش جُرم و گُناه ما تا سهم اشک ما برسد باز دوخته ست با صد هزار امید به چشمت نگـاه ما تا بر جبینِ مان عَرقِ نوکری توست هرشب مُعطّر است لباس سیاه ما مثل همیشه باز ندیده گرفته شد با لطف گریه هـای عزا ، اشتباه ما مقصود،اگر خُداست‌ومقصد اگرکه‌عرش باید به کربلا برسد ختم راه ما تمرین کنیم بلکه کمی مُخلصت شویم شاید اثر کند به دل خَلق ، آه ما با ذاکرت بگو به بیان احتیاج نیست وقتی که هست روضه ی تو قتلگاه ما 🔸شاعر: ______________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعرین روضه نشینان ☝️☝️☝️🌸
در این هوای بهاری شدم دوباره هوایی بهار رسید اما بهار من! تو کجایی؟ چه برکتی، چه نویدی، چه سبزه ای و چه عیدی؟ به سال نو چه امیدی؟ اگر دوباره نیایی مقلّبانه به قلبم، هوای تازه بنوشان محوّلانه به حالم اشاره کن به دعایی مقدرست به فالم مدبّرانه بتابی خوش است لیل و نهارم اگر نظر بنمایی اگر قرار چنین شد، تو را بهار نبیند چنین نکو ز چه رویی؟ چنین خجسته چرایی؟ اگر چه حُسن فروشان به جلوه آمده باشند تو آبروی جهانی، تو روی ماه خدایی دل از امیر سواران گرفته است بشارت از آسمان خراسان شنیده است ندایی خودت مگر که به زهرا(س) توسلی کنی امشب نمی رسد گل نرگس! دعای ما که به جایی 🔸شاعر: ____________________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعرین روضه نشینان ☝️☝️☝️🌸