eitaa logo
🌱درگاه شاعران روضه نشینان🌱
2.2هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
386 ویدیو
67 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ اشعار ________________________ تنها اگر ماندم ندارم غم علی دارم حتی اگر باشد سپاهم کم، علی دارم شکر خدا که قلب اهل خیمه آرام است وقتی که هم عباس دارم هم علی دارم شکر خدا که پرچمم در دست عباس است از دست او افتاد اگر پرچم، علی دارم آری عصای دست دارم، قامتم روزی از داغ عباسم اگر شد خم علی دارم با خویش میگفتم اگر روزی نباشم هم زنها نمی مانند بی محرم، علی دارم دور و برم کم کم شد از اصحاب هم خالی اما دلم خوش بود میگفتم علی دارم میخواستم عالم پر از نام علی باشد حالا به روی خاک یک عالم علی دارم 🔸شاعر: ________________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعرین روضه نشینان ⬆️
✅ اشعار _______________________ تماشا میکند با حسرتی جانسوز اکبر را تماشا میکند آئینه ی روی پیمبر را به ذکر یاعلی تعویذ میخواند بر اندامش به میدان میفرستد اینزمان ثانی حیدر را تلاوت میکند آیه به آیه قامت او را به آتش میکشد امًّ یجیبش قلب مضطر را عجب دلشوره ای دارد نگاه زاده ی زهرا گرفته دست بر پهلو ، به یاد آورده مادر را عجب دلشوره ای دارد حسین آنجا که نی بیند به مسلخ میکشاند دست شب خورشید خاور را عجب بُغضی نشسته بر گلوی تشنه ی مولا که حتّی جان ندارد سر دهد الله اکبر را بیایید ای جوانان بنی هاشم که نتوانم به سوی خیمه برگردانم این صدپاره پیکر را من از بغض گلوگیری که اصغر داشت فهمیدم برادر مرده میداند غم مرگ برادر را 🔸شاعر: ______________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعرین روضه نشینان ⬆️
✅ اشعار __________________ هیچ بابایی نبیند انچه را من دیده ام من جوانم را غریق موج اهن دیده ام مثل باران می چکید از دست هایم پیکرش هستی ام را روی دستم اربن اربن دیده ام یک تنه میرفت بر جنگ علی نشناس ها وقت برگشتن تنش را چند صد تن دیده ام لشکری دستش به خون لاله ام رنگین شده قاتلش را یک نفر نه جمع دشمن دیده ام بی دفاع از کوچه های سنگ و اهن می گذشت مادرم را در وجودش خوب روشن دیده ام هر چه با غم ناز رویش را کشیدم برنگشت خون مانده در گلویش را کشیدم برنگشت 🔸شاعر: ________________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعرین روضه نشینان ⬆️
✅ اشعار _______________________ برخيز و رحم كن به دل بى امان من داغ تو پير كرد مرا اى جوان من هفت آسمان به حال تنت گريه مي كنند برخيز اى ستاره ى هفت آسمان من آئينه ى رسول خدا، اكبرِ حسين هستى تمام هستى و روح و روان من اين تير و تيغها كه به تو سجده مى كنند گويا شنيده اند صداى اذان من هر تيغ تا به جسم تو برخورد مي كند يكباره تير مى كشد از استخوان من اينقدر دست و پا به روى خاكها نكش بردى تمام جان من اى نيمه جان من گيرم كجاى اين بدن قطعه قطعه را؟ سخت است اى خدا چقدر امتحان من... دارم به سوى خيمه تو را مى برم، ولى مي ريزى از عبا، پسر مهربان من 🔸شاعر: _______________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعرین روضه نشینان ⬆️
✅ اشعار _______________________ ای گل لاله ی من از چه تو پرپر شده ای غرقِ در خون به روی خاک،شناور شده ای رخ چو پیغمبر وتا فرق تو بشکافته شد دیدم اکبر که تو در هیبت حیدر شده ای پسر حضرت لیلا شده لیلا،حیران باعث خون جگریِ دل مادر شده ای موقع رفتن میدان علی اکبر بودی حال ای اکبر من صد علی اصغر شده ای مرکبت جای حرم در وسط لشکر رفت سبب عشرت و شادی،برِلشکر شده ای تیغ جرّاحی زنهای عدو کشت تو را فکر کردم وسط دشت تو بی سر شده ای 🔸شاعر: ________________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعرین روضه نشینان ⬆️
✅ اشعار ______________________ شکر خدا زره زتنت در نیامده با چنگ گرگ پیرهنت درنیامده میخواستم باز ببوسم لبت ولی دیدم که تیراز دهنت در نیامده یک دشت اکبروپدری پیرویک عبا حتی زعهده کفنت در نیامده دارم زروی خاک جگرم را جمع میکنم این چند نیزه از بدنت در نیامده با یک فضع محاسن بابا خضاب شد حرفی زدست و پا زدنت در نیامده برخیز جانم امده از گریه برلبم مدیون گیسوی پریشان زینبم پیش دشمن مپسند این همه من گریه کنم 🔸شاعر: ________________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعرین روضه نشینان ⬆️
✅ اشعار _______________________ به پیمبر قسم که چشم زدند! قد و بالای حیدری ات را نیزه ای از شکاف پهلویت می برد عطر کوثری ات را با چه سختی گرفتی از این زخم کمی از ارث مادری ات را یاس های حرم پریشان اند ای بهارم، اسیر پاییزی به تنت کافی ست دست زنم! مثل تسبیح پاره می ریزی ای جوانم! عصای دستم باش با امید آمدم که برخیزی عمرسعد با پسرهایش به من داغ دیده می خندید به سر شانه هایشان می زد به من قد خمیده می خندید من، بریده بریده ناله زدم او بریده بریده می خندید پیکرت را چگونه جمع کنم!؟ دست لرزان سر کمر دارم کار من نیست خیمه بردن تو! پیرم، از حال خود خبر دارم بوریای خودم که دستم نیست با عبا بایدت که بردارم به غرورم چه قدر برخورده! حرمله طبل می زند از شوق لشکر کوفه کف زنان آن سو شده دریای جزرومد از شوق تا کنار تنت زمین خوردم خنجری کهنه برق زد از شوق 🔸شاعر: ________________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعرین روضه نشینان ⬆️
✅ اشعار _______________________ به پیمبر قسم که چشم زدند! قد و بالای حیدری ات را نیزه ای از شکاف پهلویت می برد عطر کوثری ات را با چه سختی گرفتی از این زخم کمی از ارث مادری ات را یاس های حرم پریشان اند ای بهارم، اسیر پاییزی به تنت کافی ست دست زنم! مثل تسبیح پاره می ریزی ای جوانم! عصای دستم باش با امید آمدم که برخیزی عمرسعد با پسرهایش به من داغ دیده می خندید به سر شانه هایشان می زد به من قد خمیده می خندید من، بریده بریده ناله زدم او بریده بریده می خندید پیکرت را چگونه جمع کنم!؟ دست لرزان سر کمر دارم کار من نیست خیمه بردن تو! پیرم، از حال خود خبر دارم بوریای خودم که دستم نیست با عبا بایدت که بردارم به غرورم چه قدر برخورده! حرمله طبل می زند از شوق لشکر کوفه کف زنان آن سو شده دریای جزرومد از شوق تا کنار تنت زمین خوردم خنجری کهنه برق زد از شوق 🔸شاعر: ________________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعرین روضه نشینان ⬆️
✅ اشعار _______________________ تو را به خیمه به این شانه‌ی خَم آوردم تو را به دستِ خودم حیف کم‌کم آوردم برایِ خواهرکانت کمی لباسِ تو را... برایِ گیسوی خود خاکِ عالم آوردم صدایِ گریه‌ی من تا مزارِ لیلا رفت برایِ مادرِ تو آیه‌ی غم آوردم شکسته اینطرف و آنطرف کشیدم دست هرآنچه از تو در این دشت دیدم آوردم هرآنچه رنگِ تو را داشت ای انارِ حرم هرآنچه بویِ تو می‌داد آنهَم آوردم رسید عمه و تا خیمه‌ها مرا آورد که پیش خنده‌ی نامحرمان کم آوردم تو را من از بغلم پاره پاره می‌چینم خدایِ من پسرم را چه دَرهَم آوردم 🔸شاعر: _______________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعرین روضه نشینان ⬆️
🍃🌷﷽🌷🍃(غلام قنبرم): 🔘🔘🔘🔘 ✅بنداول امان از گودال به پاشد جنجال ببخشن سادات تنت شد پامال 😭 میون اعدا غریب و تنها رو خاک افتادی زدی دست و پا 😭 نانجیبا از راه رسیدن و پیکر زخمی تو کشیدن و هرکی با هرچی میشد تورو زد اشکای زینب رو ندیدن و 😭 وای بی هوا میزدنت از جفا میزدنت پیرمردا همگی با عصا میزدنت 😭 وای ای وای ای وای ای وای ای وای 🔘➖➖➖➖➖🔘 ✅بنددوم به زیر خنجر زدی بالو پر شدی غرق خون به پیش مادر 😭 با چشمای تر با حال مضطر میگفتی برگرد به خیمه خواهر 😭 هدف نیزه ها شد بدنت جای سالم نموند روی تنت با نیت غارت اومدن و بردن انگشتر و پیروهنت 😭 وای شمر بی حیا و پست حرمت تورو شکست وای ازاون لحظه که با پا روی سینه ت نشست 😭 وای ای وای ای وای ای وای ای وای 🔘➖➖➖➖➖🔘 ✅بندسوم امان از زینب که شد جون برلب دو چشمش خون بود تو اون تابو تب 😭 میزد روی سر میگفت ای مادر حسینو کشتن یه عده کافر هرکسی از راه اومد تورو زد حرمله بامشت و سنان لگد تا که دیدن اُفتادی از نفس شدن از روی پیکر تو رد 😭 وای از جفا ی کوفیا شد سراز تنت جدا بی مروتا زدن رأسِ تو رو نیزه ها 😭 وای ای وای ای وای ای وای ای وای 🔘➖➖➖➖➖🔘 ✅بندچهارم زبانحال حضرت زینب شکسته بالم ببین بی حالم برو ای نامرد نیا دنبالم 😭 کنارم غوغاس کجایی عباس ببینی زینب تو نامحرم هاس 😭 ببینی این همه جسارت و ناسزا و دزدی و غارت و رفتی و خواهرتو شدغریب ندیدی شلاق اسارت و 😭 وای قلبم و زدن شرر چندنفر به یک نفر دختراتو میزنن باسپر یا با کمر 😭 وای ای وای ای وای ای وای 🔘➖➖➖➖➖🔘 https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعرین روضه نشینان ⬆️
4_6019458049016595829.mp3
5.51M
﷽ 💿 زمینه لطمه زنی 😭امان از گودال 📖عموجون منم قاسم 🎤حاج #نریمان_پناهی ✍ عباس قلعه ✍مجیدمرادزاده هیات مکتب الحسین«ع https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعرین روضه نشینان ⬆️