#امام_حسین #مناجات_امام_حسین
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
سالها زوّاریت را آرزو کردم حسین (ع)
هر کجا رفتم تو را من جستجو کردم حسین
تا خراسان تا به قم تا حضرتِ عبدالعظیم
پای هر مرقد تو را چون لاله بو کردم حسین
سالها هر زائری می آمد از کرببلا
تا که بوی تو بگیرم بوی او کردم حسین
هر کجا نام تو بود آنجا بهشتم بود و هست
من بهشتت را دو عالم آرزو کردم حسین
همچنان در کربلا جاریست خون سرخِ تو
مقتلت را من ز اشکم شستشو کردم حسین
جسمِ خونینِ تو را دیدم میانِ قتلگه
لعنتِ بسیار بر جانِ عدو کردم حسین
وارد صحن تو گشتم در شبستانِ ولا
ای همه آمالِ من، من بر تو رو کردم حسین
آنقدر شوقِ هوای صحن تو دارم به سر
با تو در تنهاییِ خود گفتگو کردم حسین
سالها با یا حسین از شورِ عشقت دم زدم
تا سرِ خوانِ تو کسبِ آبرو کردم حسین
قرهً العین نبی ای روح و جانِ فاطمه
من دگر با روَضه ات عمری ست خو کردم حسین
شاهِ بطحا از کرم این رو سیه را کن قبول
این زبان را وقف تو در گفتگو کردم حسین
جان اصغر روزیم کن تربت شش گوشه ات
در قراق تو ز خونِ دل وضو کردم حسین(ع)
🔸شاعر:
#هستی_محرابی
_________________
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعرین روضه نشینان ⬆️
#امام_حسین #مناجات_امام_حسین
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
ارباب بی کفن کفنت شد حصیرها
کشته شدند پای تو ازبس امیرها
شیران بیشه ی اسد الله غالبند
گشتن فدایی تو همه بچه شیرها
تو کشته ی حقیقت قرآن سرمدی
در پای تو فتاده جوانان و پیرها
شبهای جمعه مادرتان روضه خوان شده
از بس نشسته بر تن پاک تو تیرها
(ای خاک کربلای تو مهر نماز من)
آزاد کرده خاک مزارت اسیرها
سجده کنم به تربت تو در نمازها
آتش گرفته سجده ز سوز و گدازها
حرزه تو را به گردن خود تا نهاده ام
من پای نوکری شما ایستاده ام
هرکس سواره آمده در کربلای تو
در بارگاه قرب تو آقا پیاده ام
آب فرات کرببلا کوثر من است
ساقی بریز جرعه ی آبی به باده ام
من بادیه نشین تو در کربلا شدم
هستم غلام کوی شما گر چه ساده ام
بر روی قبر من بنویسید یا حسین
در این مکان به پای حسینم فتاده ام
تاسینه ام به عشق تو آقا گداختند
مردم مرا بنام حسینم شناختند
هر بند بند من ز نوا نوحه سر دهد
با ناله شبانه خبر بر سحر دهد
اشکم مجال حرف زدن را نمیدهد
اینست سحاب رحمت واشک بصردهد
پای نهال عشق تو اشکم نثار شد
تا روز حشر نخل شود یک ثمر دهد
با این سخاوتی که دهد آب بر زمین
هر شب سماء به صفحه دریا قمر دهد
هرکس شکسته پر شده دربین این حرم
ارباب کائنات به او بال وپر دهد
اخلاص میخرند در این بحر معرفت
هر کس که مخلص است به او چشم تر دهد
ما نوکریم نوکر ارباب تشنه لب
آتش فشان عشق حسینیم روز وشب
زهرا مرا برای حسین انتخاب کرد
بر روضه خوانی پسرش انتصاب کرد
آنقدر ناله کردم وآنقدر گریستم
تا اینکه مادرش بروی من حساب کرد
چون شمع تا سحر به حرم شعله ور شدم
پروانه سوخت در دل من انقلاب کرد
هرکس که زنده نیست دراین مرتبت به عشق
باحال خسته فاطمه او را جواب کرد
دشمن ز بغض حیدر و زهرای مرضیه
دشت بلای کرببلا را سراب کرد
ما میهمان سفره شاه کرم شدیم
سینه زنان شاه کرم در حرم شدیم
🔸شاعر:
#مرتضی_محمودپور
_________________
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعرین روضه نشینان ⬆️
🦋اربعین_حسینی🦋
🌷موکب به موکب میروم با کاروان اربعین
🌷عاشق ترینها میشوم من در زمان اربعین
🌷با دست خالی آمدم تا اینکه ارفاقی کنی
🌷حرف از گدایی میزنم در گفتمان اربعین
🌷در بحث عشق و عاشقی اینجا همه عاشقترند
🌷مجنون و شیدا میشوند پیر و جوان اربعین
🌷باشد چنان این داغ تو،این غصه و آوای تو
🌷خون می چکد از آسمان بر عاشقان اربعین
🌷از شهر مولایم علی تا کربلا گردد بهشت
🌷گشتند همه در حسرت این راهیان اربعین
🌷بار سفر را بسته و دیگر شدم راهیه نور
🌷صد شکر بر دوش من است عشق کلان اربعین
🌷مردانه میگویند همه ، لبیک مولاناحسین
🌷در راه تو آقای من حتی زنان اربعین
🦋پایان التماس دعا 🦋
💌شاعر💌
💌روح_الله_دانش💌
https://eitaa.com/rozeneshinan
🦋اربعین_حسینی🦋
🌷ای غبار حرمت تاج سر نوکرها
🌷نوکری ات شده تنها هنر نوکرها
❣" با بی انت و امی یا اباعبدالله"
❣به فدایت همه مادر پدر نوکرها
🌷در قیامت تو به فکر من و امثال منی
🌷میشوی سنگ صبور و سپر نوکرها
❣عده ای را طلبیدی به زیارت اما
❣نشده قسمتشان بیشتر نوکرها
🌷کشته ی اشک چه داریم برایت بدهیم
🌷ای به قربان تنت چشم تر نوکرها
❣کاش مانند شهیدان خودت آخر عمر
❣بگذاری سر زانوت سر نوکرها
🌷ببری تا که به همراه خودت میمانی
🌷جلوی درب جنان منتظر نوکرها
❣ای که درعلقمه خم شدکمرت میبینی
❣از مصیبات تو خم شد کمر نوکرها
🌷اربعین پای پیاده به حرم می آییم
🌷میشود پخش در عالم خبر نوکرها
🦋پایان التماس دعا🦋
💌شاعر💌
💌محمدحسن_بیات_لو💌
https://eitaa.com/rozeneshinan
#مناجات_امام_حسین #اربعین_حسینی
#حضرت_زینب
همه شب راه میروم در خواب
پای رویای من پُر آبله است
مگر از آسمانِ خانهی ما
تا ضریحت چقدر فاصله است ؟!
تا در این شاهراه، گم نشوم
باز، با چشم بسته بیدارم
چند شب مانده است، تا خورشید
چند صد تا ستاره بشمارم ؟!
از مزارِ پدر به سمت پسر
در مسیری که شب به شب رفتم
تا خودِ کربلا به عشق نجف
راهِ خود را عقب عقب رفتم
ساعتم را عقب کشیدم تا
سر ساعت به کربلا برسم
روزها با شمارشِ معکوس
میگذشتند زود، تا برسم
یک هزار و چهارصد منزل
یک هزار و چهارصد سال است
سرِ این جاده در زمان ظهور
انتهای مسیر، گودال است
مقتلت را ورق زدم؛ میگفت
ته این جاده صحبت از جنگ است
یاریام کن که زودتر برسم
پای رویای من اگر لنگ است
هر شب این دلهره به جان من است
نکند وقتِ خواب، دیر شود
نکند آسمان غروب کند
نکند خواهرت اسیر شود
نکند آب، تا حرم نرسد
ساقیات از خجالت آب شود
«روی نیزه بخواب، مادر جان !»
ذکر لالایی رباب شود
یاریام کن به یاریات برسم
تا که خنجر به حنجرت نرسد
تا سواری به گَرد پاهای
دخترِ نازپرورت نرسد
پیشمرگانِ آسمان بودن
آخرِ راهِ ما زمینیهاست
روی زانوی تو شهید شدن
همه شب خوابِ اربعینیهاست
🔸شاعر:
#رضا_قاسمی
_______________
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
#امام_حسین #اربعین_حسینی
#حضرت_زینب
خواهرت آمده در این صحرا
بعدِ یک اربعین ولی تنها
خیز و بین پیکر کبودم را
صورتم مثل مادرم زهرا
این چهل روز قوتمان غم شد
هرچه شد جرعه جرعه، کم کم شد
قامت خواهرت ببین خم شد
خواهرت کوه صبر و ماتم شد
لحظه های غروب یادم هست
بارش سنگ و چوب یادم هست
ناله های تو خوب یادم هست
به تنش پا نکوب ... یادم هست
تو زمین خوردی آسمان افتاد
از تنت نیزه ی سنان افتاد
خاتمت دست ساربان افتاد
شعله بر خیمه ی زنان افتاد
بین این مردمان خدا گم شد
عزت و احترام ما گم شد
دختری زیر دست و پا گم شد
پیکرت زیر نیزه ها گم شد
رمق از ذکر روی آن لب رفت
تن تو زیر سمّ مرکب رفت
روی آن جسمِ نامرتب رفت
چه به حال خراب زینب رفت
من بمیرم پر تو خاکی شد
صورت اطهر تو خاکی شد
بین مقتل سر تو خاکی شد
چادر خواهر تو خاکی شد
بعد از آن پیکر تو غارت شد
به زنان حرم جسارت شد
روزی مردها شهادت شد
قسمت بانوان اسارت شد
در میان حرامیان رفتیم
لاجَرَم، بین این و آن رفتیم
وسط بزم کوفیان رفتیم
سر بازار شامیان رفتیم
در شلوغی گذارمان افتاد
رنگ از روی دختران افتاد
معجرم دست این و آن افتاد
سر عباس از سنان افتاد
صحبت گوشواره شد بد شد
گوش ها پاره پاره شد بد شد
چشم ها پر ستاره شد بد شد
به زنانت اشاره شد بد شد
تا نگاهش به سوی آب افتاد
یاد شش ماهه اش رباب افتاد
دردهای من از حساب افتاد
گذرم مجلس شراب افتاد
نیمه شب پشت کاروان جا ماند
بارها زیر و دست و پاها ماند
سعی کردم برادر، امّا ماند
دخترت در خرابه تنها ماند
🔸شاعر:
#وحید_محمدی
_______________
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
#امام_حسین #اربعین_حسینی
جا مانده کوی تـــــوام و قافله ی عشق
پیوسته به زنجیر غمت،سلسله ی عشق
در راه رسیـــدن به حـــریمِ حــــــرم تو
دیوانه دلُ جان به لب از ولوله ی عشق
هرکوی که سفر کرده و هرجا که رسیدم
با ماه صفــــر عزمِ تو کرد، چلچله عشق
در حســــرتِ بین الحرمینت ندهم جان
ویـــــرانه تنم گر همـــــه از زلزله عشق
عشاق جهـــــان چله ی عشق تو بگیرند
تاسررَود ازعشق توهم حوصله ی عشق
در سیل روانِ اربعین توچه رازی است؟
که از رود جهان پر نشود پیالــه ی عشق
افسوسِ همه ماهِ منُ سالِ من این است
کی میطلبد کم شود این فاصله ی عشق
🔸شاعر:
#حمیدرضا_میرزایی
_______________
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
#اربعین_حسینی
خوب و بد معنا ندارد میوه هایش درهم است
رهسپارِ کربلا بی شک مقامش اعظم است
دستِ رد بر سینه ای اصلا در این جاده نخورد
ارمنی، زرتشتی و حتی مسیحی مٓحرم است
سفره ی اطعام و احسانش سراسر با شکوه
هر کجا پا میگذاری چاییِ تازه دم است
جایِ سوزن نیست بینِ کوچه های کربلا
محوِ این زُوارِ میلیونی تمام عالم است
بال فُطرس می شود همواره فرشِ راهشان
حضرتِ جبریل پیشِ پایشان قدش خٙم است
می رسد روزِ ظهور و پاسخ ما شیعیان
بر سعودیِ یهودی مطمئنا محکم است
قلب مان آرام گیرد آن زمان که مجتبی ع
صاحب گلدسته و صحن و رواق و پرچم است
کربلا را تا مدینه پا برهنه طی کنیم
چایی تازه دمْ اینجا آب جوشش زمزم است
🔸شاعر:
#علی_علی_بیگی
_______________
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
#امام_حسین #اربعین_حسینی
می نویسم شعر با نامِ خدای کربلا
می بَرَد دل را هوای دلربای کربلا
چند باری کربلا رفتم ولی نقل است که
فرق دارد اربعین حال و هوای کربلا
خوش به حال آن کسانی که پیاده،اربعین
از نجف رفتند تا صحن و سرای کربلا
کعبه هم با آن بزرگی و شکوهش بی گمان
بارها افتاده روی دست و پای کربلا
با همین چشمان خود دیدم مسلمان می شوند
کافران با دیدن ایوان طلای کربلا
مادرم آخر طلاهای خودش را داد و گفت:
پول آن خرجِ غمِ فرمانروای کربلا
باز هم جا مانده ام از قافله،امسال هم
می روم با مادرم مشهد به جای کربلا
🔸شاعر:
#احسان_نرگسی_رضاپور
_______________
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
#امام_حسین #اربعین_حسینی
یک اربعین ز داغ،دل مضطرم شکست
یک اربعین،سرشک به چشم ترم شکست
یک اربعین مدام به ما خنده کرده اند
با رفتن تو حرمت اهل حرم شکست
در کل عمر بال و پرم بودی ای حسین
در زیر اسب ماندی و بال و پرم شکست
وقتی که روی پیکر تو پا گذاشتند
دیدم که استخوان تنت در برم شکست
با دیدن تو یاد از آن کوچه کرده ام
آنجا که از لگد،کمر مادرم شکست
ای یار از خرابه مپرسی ز خواهرت
آندم که قلب طفل،به دور و برم شکست
من دست بسته بودم و از روی بام ها
سنگم زدند و مثل سر تو سرم شکست
🔸شاعر:
#محمود_اسدی
________________
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️