eitaa logo
🌱درگاه شاعران روضه نشینان🌱
2.2هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
389 ویدیو
67 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5924540538790350593.mp3
1.72M
‍ ‍ هدیه به ارباب صلوات شور احساسی شعر و سبک رضا نصابی به نفس کربلایی احسان صفری بی خیال نرخ سرکه و دلا ر بی خیال ارز رایج آقا قسمت می دم توروبه دستای قلم باب الحوایج آقا می زنم من حتی از نون شبم تا که جور کنم فقط خرجیه راه اگه اربعین بمونم ایران می مونه تو دله من حسرت و آه به خدا دق می کنم اربعین راهی نشم خون مادرت بزار بازم کربلایی شم
4_5962800111758083364.mp3
2.72M
🎧 صفای پیاده‌روی اربعین ◀️ صدای مرحوم حاج شیخ احمد کافی پنج زمانی که زیارت سیدالشهدا (ع) ثواب زیادی دارد زمان احتمالی ضبط: سال ۱۳۵۴ @rozeneshinan
یا رقیه ( اشعار و سبک های رضا نصابی ): زمینه و واحد اربعین حسینی -بند اول حسینم رسیدم من با ناله ببخش که جا گزاشتم تو خرابه سه ساله حسینم ببین قدم خمیده بعد از تو خواهر تو یه روز خوش ندیده از وقتی رفتی از پیشم روز من شد شب تارو بعد از تو من و آوردن در بین کوچه بازارو حسینم ببین این پهلوی شکستم ببین این بازوی شکستم (غریب مادر ، غریب مادر) حسینم از غمت قد من کمونه رو لبت جای خیزونه (غریب مادر ، غریب مادر) -بند دوم می دیدم تنت و پشت و رو نیزه اش رو در دهانت سنان وقتی فرو کرد می دیدم خنجر ش و کشید و از قفا ضربه می زد تا سر تو برید و دوازده ضربه زد و بعد جدا شد سر تو از تن پیش چشمای من بردن از تنت حتی پیرو هن حسینم بعد تو شدم دیگه اسیر با سر تو شدم هم مسیر (غریب مادر ، غریب مادر) حسینم من و برد ن در بین انظار من و بردن تو کوچه بازار ( غریب مادر غریب مادر ) -بند سوم حسینم کنار تو رسیدم با این چشمای خیس و با این قد خمیدم حسینم دستای من رو بستن دور از چشم ابالفضل حرمتم رو شکستن ندیده بعد تو دیگه خواهرت روز خوش داداش همسفر بعد تو بوده زینبت با یه مشت اوباش منزل ها رفتم با سر تو برادر ببین چی گذشته به خواهر (غریب مادر ،غریب مادر) شامی ها به گریه های من خندیدن دورو بر من می رقصیدن (غریب مادر غریب مادر) .سبک رضا نصابی به قلم رضا نصابی کربلایی رضا ملایی https://t.me/rozeneshinan
‏عکس از ▪️امیری حسین ونعم الامیر▪️
‏عکس از ▪️امیری حسین ونعم الامیر▪️
بین شاعر های دربار از قلم افتاده ام شاید از چشم خدایان کرم افتاده ام چشمهایم را نمی‌خنداند اشک روضه ها چند وقتی می‌شود در قاب غم افتاده ام آه گشته همدم تنهایی ام این روزها آدمی هستم که بین آه و دم افتاده ام نیستم در کربلا جای مرا خالی کنید نیستم، شاید که در چنگ عدم افتاده ام کاش اشک ابرهای کربلایش میشدم کاش میدیدم که بر بام حرم افتاده ام یا حسین! این روزها امید من این گریه هاست باز در روضه به آغوش علم افتاده ام شاعری هستم که دور از کربلای اربعین بین تکیه پای شعر محتشم افتاده ام 🔸شاعر: ___________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
یک سال در هوایِ زیارت گریستم از راهِ دور ، گوشه ی هیئت گریستم امّا گناه مانعِ قرب و وصال بود بی آبرو شدم ، ز خجالت گریستم با التماس هم نشد آخر حرم روم دیگر نبود فرصت صحبت ، گریستم یاد تو بوده ام به نماز و دعا ، حسین حتی اگر میان عبادت گریستم گفتند : "زائرش نشدی قسمتت نبود" عاصی ز شوربختیِ قسمت گریستم 🔸شاعر: ___________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
سترده سایه‌ی شک را فقط یقین حسین که مومنیم همه بی گمان به دین حسین نبرده ایم به دامان خلق دست نیاز که رزق دهر رسیده است از آستین حسین چه حاجت است به تایید دیگران ما را که زنده ایم به امید آفرین حسین خوشا به حال شما که گذشته اید از مرز نشسته بر تنتان خاک سرزمین حسین چه لحظه های ملولی‌است روزگار فراق خوشا به حال دل شاد زائرین حسین رسیده موسم شوریدگی و آشوبیم که دستمان نرسیده به اربعین حسین 🔸شاعر: ___________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
در سرم پیچیده باری، های و هوی کربلا می‌روم وادی به وادی رو به سوی کربلا می‌روم افتان و خیزان، از دل بن‌بست‌ها جاده‌ای پیدا کنم تا جست‎‌وجوی کربلا تشنگی می‌بارد از ابرِ سترون، می‌روم تا بنوشم جرعه آبی از سبوی کربلا ترسم این بیراهه‌ها با خویش مشغولم کنند «بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا» من نمی‌دانم کی‌ام یا از کجایم، هر چه هست آب‌رو می‌آورم از خاک کوی کربلا مانده در گوشم صدای پای «هل من ناصر»ی خواهم اکنون تا شوم لبیک‌گوی کربلا بغض تاریخم، نباید در خودم ویران شوم باید آوازی بخوانم با گلوی کربلا در سرم شوری دگر برپاست، شمشیرم کجاست؟ «بر مشامم می‎رسد هر لحظه بوی کربلا» 🔸شاعر: ___________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
این صحن که بین‌الحرمین عتبات است در اصل، همان عرشۀ کشتی نجات است دریاب مرا نور چراغ سر گنبد! تو نورٌ علی نوری و عالم ظلمات است آن‌قدر که جان‌بخشی‌و آن‌قدر که جان‌سوز پابوسی هر سال تو محیا و ممات است هر نوحۀ زوار، مضامین لهوف است هر نالۀ زوار، دعای عرفات است هر آبله در راه تو یک پلۀ عرش است هر قطرۀ پر شور عرق، آب حیات است... سوغات من اشک است برای تو و افسوس نام تو در این شهر قتیل‌العبرات است گفتم غزلی تازه بخوانم، چه بخوانم دل‌چسب‌ترین زمزمه این جا صلوات است 🔸شاعر: ___________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
شنیده بود که این‌بار باز دعوت نیست کشید از ته دل آه و گفت: قسمت نیست بیا به داد دل تنگ ما برس ای عشق! اگر که حوصله داری، اگر که زحمت نیست غمی‌ست در دل جامانده‌های کرب‌وبلا که هرچه هست یقین دارم از حسادت نیست میان ما که نرفتیم و رفته‌ها، شاید تفاوتی‌ست در آغاز و در نهایت نیست همیشه آن‌که نرفته‌ست بی‌قرارتر است همیشه آن‌که نرفته‌ست، کم‌سعادت نیست... خودش نرفت و دلش را پیاده راهی کرد نباید این همه دل دل کند که فرصت نیست 🔸شاعر: ___________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
"ای شوق پابرهنه که نامت مسافر است این تاول است در کف پا یا جواهر است راهی شدی به سمت رسیدن به اصل خویش دور از نگاه شهر که فکر ظواهر است دل های شست و شو شده و پاک بی شمار چشمی که تر نگشته در این جاده نادر است سیر است گرچه چشم و دلت از کرامتش در این مسیر سفره ی افطار حاضر است وقتی که در نگاه تو مقصد حرم شود پاگیر جاده می شود آن دل که عابر است با آب و تاب سینه زنان گرم قل قل است کتری آب جوش که در اصل شاعر است فنجان لب طلا پر و خالی که می شود هر بار گفته ام نکند چای آخر است" 🔸شاعر: ___________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————