eitaa logo
🌱درگاه شاعران روضه نشینان🌱
2.2هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
346 ویدیو
67 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
معصومه سلام الله علیها بانو اجازه ای بده شاعر شوم و باز، در مدح چشم های تو قادر شوم و باز، از قم بگویم از تو و از گنبد طلات پر وا کنم،کبوتر ماهر شوم و باز، در آسمان صحن تو بالی به هم زنم با حوریان تشنه مجاور شوم و باز، همبال جبرئیل ملک در حریم تو اذن دخول خوانده و زائر شوم و باز، یک گوشه در رواق تو خلوت کنم،همین!! در بین عاشقان تو حاضر شوم و باز، در خلوتم گل از گل طبعم که باز شد با اذن چشم های تو شاعر شوم وباز... 🔸شاعر: ____________________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
بانو اجازه ای بده شاعر شوم و باز، در مدح چشم های تو قادر شوم و باز، از قم بگویم از تو و از گنبد طلات پر وا کنم،کبوتر ماهر شوم و باز، در آسمان صحن تو بالی به هم زنم با حوریان تشنه مجاور شوم و باز، همبال جبرئیل ملک در حریم تو اذن دخول خوانده و زائر شوم و باز، یک گوشه در رواق تو خلوت کنم،همین!! در بین عاشقان تو حاضر شوم و باز، در خلوتم گل از گل طبعم که باز شد با اذن چشم های تو شاعر شوم وباز... 🔸شاعر: _____________________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
تنگ است دلم باز برای حرمت ای جان دو عالم به فدای حرمت آواره و دلتنگ و هوایی کرده ما را شب جمعه ای،هوای حرمت ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
خان عطاش پیش چه کس باز باز نیست؟ یا با کدام بنده ی خود همطراز نیست؟ گفتم به دل از او بطلب حاجتی و گفت : بخشیده او!به عرضه ی حاجت نیازنیست "بنده" اگر بگویمش او را جفا بود گرکه"خدا"خطاب شود هم،جواز نیست! از بزم ذوالفقار کسی زنده بر نگشت میدان شیر،عرصه ی گرگ و گراز نیست مدحش همینقدر که به هستی به غیرِ او کس لَنگر و پناه دِه و چاره ساز نیست این را به شاهدان غدیرش خبر دهید مانند مرتضی احدی در حجاز نیست کوزه کجا کشیدن دریا کجا،دریغ! گوش غریبه محرم هر سرّ و راز نیست فرض محال "هرسه" درست اند، لیک آه "جایی که آب هست تیمم مجاز نیست" 🔸شاعر: __________________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
دارد صدای ماه تو نزدیک می‌شود گوش دلم به اسم تو تحریک می‌شود شهر م شبیه شام ده سال شصت و یک یکسر برای داغ تو تاریک می‌شود اینجا کتیبه‌ها محک سنگ عاشقند دارد مسیر عشق تو باریک می‌شود اسفند و طبل و سینه زنی خیمه و علم باز این چه شورش است که افتاده در دلم ای محتشم دوباره دلم شور میزند شعرم رسیده بر سر آتش،زنان ،حرم... وقتی که بغض روضه گلوی مرا گرفت نای نوشتن از تو ندارد دگر قلم من را به شهر گریه شب های غم ببر شبهای اشک و نیزه و گودال و تیغ و سر اسفند روی آتش این روضه ها منم من را ببر به نقطه اوج غم و شرر این روسیاه دائمی ات را کتیبه کن بین کتیبه های سیاه غمت بخر 🔸شاعر: _____________________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
آتش کشیده هستی و دار و ندارت را یک نصف روز تلخ ،کل روزگارت را در خیمه ها دیدی چگونه شعله می سوزاند قلب تو را، جان تورا ، باغ و بهارت را در کوچه اطفال گریزان را که میبینی با گریه می گویی دوباره (...بالفرار)ت را نوزادی آوردند در گوشش اذان گفتی نوزاد...اصغر...گریه...می دزدد قرارت را مثل علی بودی و جنگیدی ، چهل منزل بیرون کشیدی خطبه‌های ذوالفقارت را از کوفیان میخواستی که:(فحش نه!زن هست!) اما برآورده نکردند انتظارت را 🔸شاعر: ________________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
قسم به ساقی کوثر،به تاکِ روی ضریح خدا زجام علی ، بر جهان شعف داده نوشته خانه ی خودرا محل میلادش و لطف کرده و بر کعبه هم شرف داده و عرش و فرش و تمامیِّ خلقتش را او درامتداد ولای علی هدف داده و "جاعلُ فی الارضِ خلیفه" یعنی که خلیفگیَّ خودش را به یک خلف داده سروده یک صدوچهارده غزل برای او و شکوه خود به شهنشاه "لو کَشَف" داده ز بسکه صحن و سرایش قشنگ و روح افزاست خدا به اهل جنان وعده ی نجف داده 🔸شاعر: _________________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
قسم به ساقی کوثر،به تاکِ روی ضریح خدا زجام علی ، بر جهان شعف داده نوشته خانه ی خودرا محل میلادش و لطف کرده و بر کعبه هم شرف داده و عرش و فرش و تمامیِّ خلقتش را او درامتداد ولای علی هدف داده و "جاعلُ فی الارضِ خلیفه" یعنی که خلیفگیَّ خودش را به یک خلف داده سروده یک صدوچهارده غزل برای او و شکوه خود به شهنشاه "لو کَشَف" داده ز بسکه صحن و سرایش قشنگ و روح افزاست خدا به اهل جنان وعده ی نجف داده 🔸شاعر: ______________________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
روبه علی بستی چرا چشم ترت را درحسرت رویت نشاندی همسرت را مُچ درد دارد فضه ،از بس مخفیانه! هی شب به شب شسته لباس و معجرت را پهلو به پهلو دنده هایت درد میکرد پهلو به پهلو خون گرفته بسترت را این بغض های وقت و بی وقتت مرا کشت این بغض هایی که گرفته حنجرت را صدبار مُردم شب به شب وقتی که دیدم بادستمال گریه ات بستی سرت را جارو نزن هی خانه را باحال زارَت زحمت نده اینقدر هی بال و پرت را من که نمردم تا توبا دست شکسته شانه کنی هی  زلف های دخترت را شرمنده ام ازاین امانتداری خویش هر دفعه که کردی صدا پیغمبرت را حرف وصیت می زنی اما عزیزم! بعداز خودت بر که سپردی حیدرت را 🔸شاعر: __________________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
اصلا بیا من مادرت باشم تو دختر! شاید که خندیدی کمی با این بهانه وقتی به دستت نای بالا آمدن نیست من میزنم بر تار موهای تو شانه بعدش برایت لقمه میگیرم عزیزم هی ضعف کردی هی قرار از سینه بردی زینب فدایت! آب رفتی بین بستر یک چندوقتی هست که چیزی نخوردی حالا برای بیشتر مثل تو بودن از بقچه ات سر میکنم چادرنمازی یک امشبی را قول دادی که بخندی جان پدر گریه نکن هی بین بازی مثل خودت من گَرد میگیرم ز خانه بعدش غبار ذوالفقار پر ز هیبت‌... جای حسن را پهن کردم خاطرت جمع اینهم بفرما کاسه ی آب حسینت مثل تو هرشب می‌نشینم رو به قبله مثل همان شبها که سالم بود پهلوت همسایه ها را هم دعاشان میکنم من هرچند درب خانه را بستند بر روت شیرین زبانی میکنم شاید بخندی شاید نبینم لحظه ای محزونی ات را از فضه (شستن) یاد میگیرم بزودی تا که بشُویَم رخت‌های خونی ات را اما خودمانیم، خیلی کار سختیست! مادر شدن،جای تو بودن،غصه خوردن با سن اندک خانه داری کار سختیست زود است کار خانه را بر من سپردن 🔸شاعر: _______________________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
قسم به ساقی کوثر،به تاکِ روی ضریح خدا زجام علی ، بر جهان شعف داده نوشته خانه ی خودرا محل میلادش و لطف کرده و بر کعبه هم شرف داده و عرش و فرش و تمامیِّ خلقتش را او درامتداد ولای علی هدف داده و "جاعلُ فی الارضِ خلیفه" یعنی که خلیفگیَّ خودش را به یک خلف داده سروده یک صدوچهارده غزل برای او و شکوه خود به شهنشاه "لو کَشَف" داده ز بسکه صحن و سرایش قشنگ و روح افزاست خدا به اهل جنان وعده ی نجف داده 🔸شاعر: _____________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
جوهر شده دریا و زمین دفتر تحریر، از ساق درختان، قلم آورد خداوند میخواست که مدحت بنویسد، و همین شد که نام تو ( اُمُّ الکَرَم ) آورد خداوند بگذاشت ز جان و دل خود مایه ی بسیار تا هاله ی حُسنِ تو ، هَم آورد خداوند چون خواست که بی نوکر و بی عبد نباشی یک قوم به نام " عَجَم "  آورد خداوند دانی که چرا سوره ی کوثر کم و کوتاست؟ چون واژه به وصف تو کم آورد خداوند 🔸شاعر: __________________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
در سینه دلیست ، بیقرار نجفت مستیست که ماندست خمار نجفت با ما که نساخت آب این خاک غریب محتاج شدیم بر غبار نجفت افتاده کنارجاده ای بدحالیم ما را برسان زود کنار نجفت تا لحظه ی مرگ میکشیم از ته دل هم ناز خودت ، هم انتظار نجفت با مصرع بعد آب افتاد دلم: باران و شب و من و جوار نجفت... حالا که قرار است بیایی دم مرگ بگذار که جان شود نثار نجفت 🔸شاعر: ____________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
🏴 اشعار ______________ بابامی و حرفی ز تو پنهان ندارم خسته شدم دیگرپدرجان،جان ندارم مثل تمام پیرزن های مدینه من هم ببین بابا دگر دندان ندارم دندان فقط نه،کل موهایم سفید است البته مویی هم دگر چندان ندارم درشعله های خیمه موهای سرم سوخت آن گیسوی پر پشت را الآن ندارم از خستگی نای جویدن هم نمانده بس احتیاجی به غذا ونان ندارم نان وغذاکه چه بگویم...نان خشک است! نانی که خیرات است و میل آن ندارم خشکیده اشکم تاببارم روی لبهات ابری کبودم من ولی باران ندارم بابا؟!کنیزی،این کنیزی کارسختیست؟ آخر که من سررشته ای از آن،ندارم اینجابه من مردی کنیزوخارجی گفت! من راببر من طاقت بهتان ندارم 🔸شاعر: __________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
درمانده ی راه، نا به تن دارد هیچ؟! غارت زده میلی به وطن دارد هیچ؟! گیرم که یتیم و بی کس و تنها بود اصلا تو بگو بچه زدن دارد هیچ! ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
🏴 ترسیده بودش و یهو هول شد پا شدش از جا واسه ی احترام به سختی لب هاشو تکون دادوگفت: سَ ، سَ ، سلام ، نزن با ، باشه میام دستمو ول کن آخه نامحرمی موهامو ول کن بخدا درد داره بچه اگه داری ازش سوال کن طاقت سیلی های یک مرد داره؟ باشه میام داد نکش اینقد سرم همینجوریشم پُرِ درده گوشام توروخدا اینقده دعوام نکن بسه دیگه فحش نده هی به بابام میام ولی گفته بابام که هرگز سوار مرکب نامحرم نشم دنبال اسبت بدوأم بهتره تا اینکه شرمنده ی بابا بشم میگم یخورده آب داری کنارت؟... فکر نکنی برا خودم پرسیدم می‌خوام وقتی به کاروان رسیدیم به داداشم رو نیزه ها آب بدم راستی آقا میدونی که من کی ام؟ اسم عمومو تا حالا شنیدی؟ بذار همون عَموم بیاد از سفر بهش میگم موی منو کشیدی چیه چرا همش بهم میخندی؟ این خنده هات دلم رو می سوزونه نقشه نکش برا خودت بیخودی !!! ما خودمون کنیز داریم تو خونه... 🔸شاعر: ______________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
لبخند میزنی و عسل خلق می شود از طرز خنده ی تو غزل خلق می‌شود بر روی دوش ، زلف تو می گردد آبشار پا میزنی زمین و گسل خلق می شود از لطف بی حد تو «ابد» خلق گشته و از خاک پات روز «ازل» خلق می‌شود فریاد می‌کشی تو که طوفان به پا کنی تو اخم می کنی و اجل خلق می شود دور کمر،تو شال خودت را که می‌کشی انگار حلقه های زحل خلق می‌شود از ماجرای بخشش تو بر تمام خلق صد قصه و حدیث و مثل خلق می‌شود میراث دار حیدر کرار در نبرد! شمشیر میزنی و جمل خلق می شود زانو بغل که میکنی از داغ کوچه ها معنای واقعی بغل خلق میشود 🔸شاعر: ________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
ازقیل و قالِ هر دو جهانم رها، حسین! شادم که مبتلای غمم با شما حسین! ازمن دو ماه نوکری ام را قبول کن نوکر دلش خوش است به این گریه ها حسین
قهرمان قصه های کوچه،مادر السلام سرپناه غربت دنیای حیدر السلام ای زیارتنامه ات یک قطره اشک ازسوز دل مادر هجده بهاریِ پیمبر ، السلام مرغ قلبم تا بقیعت بازهم پرمیکشد میفرستد برشما با دیده ای تر:السلام «هل اتی» یک قطره از بحر کرامات شماست آه ای تفسیر ناب قدر و کوثر  السلام برتو ای خیرِ کثیر ای آنکه هرگزسائلی دست خالی برنگشت از پشت آن در ،السلام "در" نوشتم،آه مادر،دردلم "در" گُر گرفت وای برمن شعله ای بر گوشه چادر گرفت 🔸شاعر: __________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
عالم طفیل حضرت موسی بن جعفر است مشهد سریر دولت موسی بن جعفر است این جاده ازبهشت خدا می رسد زمین ایران مسیر رحمت موسی بن جعفر است درلوح سرنوشت سپیدم ، خدا نوشت : این بنده زاده،قسمت موسی بن جعفر است ایوان طلا ،حرم، قم و مشهد ، نماز صبح... اینها تمام ، برکت موسی بن جعفر است اصلا گره به کار من و تو اگر که نیست از لطف و جود و همت موسی بن جعفر است امشب برای صبح قیامت دعا بخوان آنجا که غرق منت موسی بن جعفر است آنجا که می شویم بهشتی، به این ندا: این خانه زاده حضرت موسی بن جعفر است 🔸شاعر: ____________________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
لبخند میزنی و عسل خلق می شود از طرز خنده ی تو غزل خلق می‌شود بر روی دوش ، زلف تو می گردد آبشار پا میزنی زمین و گسل خلق می شود از لطف بی حد تو «ابد» خلق گشته و از خاک پات روز «ازل» خلق می‌شود فریاد می‌کشی تو که طوفان به پا کنی تو اخم می کنی و اجل خلق می شود تا شال را به دور کمر حلقه میکنی انگار حلقه های زحل خلق می‌شود از ماجرای بخشش تو بر تمام خلق صد قصه و حدیث و مثل خلق می‌شود میراث دار حیدر کرار در نبرد! شمشیر میزنی و جمل خلق می شود 🔸شاعر: ________________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
درخیال خود امشب ، میروم به پابوسی تامدینه تا قبرِ ، بی چراغ و فانوسی قبر حضرت باقر ، مرد غربت و گریه حق بده به او سخت است ، روضه های ناموسی ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
هر ز پا افتاده ای را ، دست یاری میدهی بی‌قراری های هر دل را قراری میدهی دل ، اگر عشقت نباشد،مشت خاکی بیش نیست این تو هستی که به این دلها عیاری میدهی ای که روزی میخورد کل زمین از یمن تو شوق باران را تو بر ابر بهاری میدهی روی پاهای خودش می ایستد سخت و سترگ تا به کوه از خاک پای خود غباری میدهی باز عزراییل در بین فدایی های تو بانگ سر داده که (اذن جان نثاری میدهی؟) از نگهبانان زندان وصف تو باید شنید هرزن بدکاره را چون بند و باری میدهی من بدهکار توام اما نمی آری به روم ای که نان سفره ام را هم تو داری میدهی 🔸شاعر: ______________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
  چون آینه شکسته و تکثیر گشته ای آه ای عروس خانه!چقدر پیرگشته ای! کوثرترین إ سوره ی قرآن مصطفی! باعمرکم چه معرکه تفسیرگشته ای خورشید خانه!مبهم وپیچیده ای وتار چون ابتدای سوره ی تکویر گشته ای رو میکشی به پوشیه،بانوی اشکها حالاتوهم زدست علی سیر گشته ای؟ 🔸شاعر:   =====================
  بیتی که بیت نور و پر از عِطر عود بود حالا پس از تو غرق غم و بوی دود بود رفتی و بعد رفتنت ای نوبهار عمر ذکر لبم همیشه دم یا وَدود بود من مرد جنگ بودم عزیزم، ولی چرا اینقدر جسم برگ گل تو‌ کبود بود از من سه ماه درد خودت را نهفته ای بین من و تو حرف نهانی نبود ، بود؟! دنیا نداشت طاقت خوشبختی مرا از من تو را گرفت ، که دنیا حسود بود 🔸شاعر: ====================== https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان سروش⬇️