eitaa logo
🌱درگاه شاعران روضه نشینان🌱
2.2هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
386 ویدیو
67 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
چادرت را بتکان روزی ما را بفرست https://eitaa.com/rozeneshinan 🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴
6.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅خدا کند که کسی، مادرش زمین نخورد!!!! https://eitaa.com/rozeneshinan 🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴
6.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅خدا کند که کسی، مادرش زمین نخورد!!!! https://eitaa.com/rozeneshinan 🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴
«در هجران فاطمه » غم و اندوه و ماتم زد زبانه سر قبرت رسیدم من شبانه به هر جا بنگرم دار و ندارم ببینم از تو من  آ نجا  نشانه ز  داغ  دوری ات  ابر  بهارم شود جاری سرشکم دانه دانه بگو ای بهتر از جانم کجایی چرا از تو نمی آ ید صدایی(2) من و یک روضه و حال دگرگون حسین و زینبت با دیده ی خون ز داغ کوچه داغی بر دل اوست حسن میگرید و گردیده محزون به لب  دارد  نوای  درد  و  ماتم گلِ  یاسِ   نبّی   گردیدهِ  گلگون بگو ای بهتر از جانم کجایی ؟ چرا از تو نمی آ ید صدایی(2 منم  از  روی  تو   شرمنده زهرا تویی همدوش این رزمنده زهرا بتاب  ای  ماه   تابان   بار  دیگر الا  مهتاب   من  رخشنده  زهرا شفیع  روز  محشر  ای گل یاس بزن  مهرت به هر  پرونده زهرا بگو ای بهتر از جانم کجایی ؟ چرا از تو نمی آ ید صدایی(2) رسول چهارمحالی(ساقی عطشان) درگاه شاعران روضه نشینان ایتا ⬇️ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان سروش⬇️ https://splus.ir/rozeneshinan
دعای بقیع به گوش جان و دلم می رسد نوای بقیع گرفته حال بکا گوئیا فضای بقیع حدیث مرثیه خواند منادیان عزا کنار قبر حسن دمبدم برای بقیع چون جسم فاطمه مدفون به خاک اوگردید شدند اهل سما بانی عزای بقیع ندای هل من اگرچه ز کربلاست برخاست نوای غصه و غم خیزد از ندای بقیع ردای سرخ حسین گر لوای کرب و بلاست قبای مشکی زهرا بود لوای بقیع چوکربلای حسین تربتش شفابخش است غبار قبر حسن تربت شفای بقیع نگین حلقه ی خاکش مزار زین العبا بهشت هم نبود در خور بهای بقیع وجود فاطمه تاروز خوف رستاخیز شدست قائمه و ضامن بقای بقیع فدائیان شریعت صفای تربت او سزد که جان دوعالم شود فدای بقیع امان زکینه ی وهابیون پست و دنی دلم چو برکه ی خون است ای آشنای بقیع زراه کینه بقیع را زدند شخم جفا امان زکینه آن خصم بی حیای بقیع صدای ماکه به گوش شریف تو نرسد مگر به تو به رسد مهدیا صدای بقیع بیائی و به بقیع حرم بپا کنی از نور به چشم کعبه دو چندان شود صفای بقیع هماره گفتم و تاروز حشر خواهم گفت مراست کحل بصر خاک پربهای بقیع دعا برای فرج ازتو کی رسد به هدف مگر رسد به هدف خاکیا دعای بقیع خاکی درگاه شاعران روضه نشینان ایتا ⬇️ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان سروش⬇️ https://splus.ir/rozeneshinan
هر وقت دل بهانه ی یاد تو را گرفت شادی از آن بلند شد و غصه جا گرفت ابریست آسمان دل بیقرار تو بیخود نبود اگر که دوباره هوا گرفت گفتم شبی شبیه تو گریه کنم ولی چشمم ز اشک خشک شد آقا صدا گرفت تو سوختی که سینه ام آتش گرفت و سوخت تو روضه خوان شدی اگر این روضه پا گرفت امروز هم بیا و بگو وای مادرم آخر مریض خانه ی مولا شفا گرفت راحت شدند اهل مدینه ز رفتنش این خانه ی علیست که دیگر عزا گرفت در آخرین وصیت زهرا دل علی از روضۀ حسین و غم کربلا گرفت شاعر: درگاه شاعران روضه نشینان ایتا ⬇️ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان سروش⬇️ https://splus.ir/rozeneshinan
من الکنم برای بیان مقدمه جایی که صحبت است ز روح معظمه آن بانوی بزرگ که در آسمان شده است از عصمت و عبادت و تقوا مجسمه زهرا که نام نامی او را کند امام هنگامه ی بلا و مصیبات زمزمه دست فلک بریده شده از مقام او او را اگر که نام نهادند فاطمه محشر به حشر دیگر او ختم می شود ظاهر شود شفاعت از این حسن خاتمه (روزی که جن و انس پریشان و مضطر اند) (عشاق در تکاپوی زهرای اطهر اند) آئینه ی جمال خدا روی فاطمه محراب اولیا خم ابروی فاطمه بوئید سینه ی گل خود را رسول و گفت عطر بهشت می وزد از سوی فاطمه علامه ی امینی، آن مرد بی نظیر گفتا به مدح نکهت مینوی فاطمه در حیرتم که فاطمه را بوی جنت است یا جنت خدای دهد بوی فاطمه باید که مخفی از همه باشد لیال قدر چون گم شده به لیله ی گیسوی فاطمه جانی دوباره بر تن اسلام داده است رنگ کبود صورت و بازوی فاطمه (دین را به نیمه جان شدن خود حیات داد) (اسلام را ز چنگ حوادث نجات داد) شأن تو را حبیبه ی داور گذاشتند یعنی ز هر چه هست فراتر گذاشتند در آسمان زندگی پر شکوه تو خورشید و ماه و زهره و اختر گذاشتند در رو به روی قدر و جلال خدائیت آئینه ای به قامت حیدر گذاشتند بوسیده است دست تو را ختم الانبیا به به چه منتی به پیمبر گذاشتند آنان که خواستند به گردون قدم نهند بر خاک آستانه ی تو سر گذاشتند حسن ختام واقعه قطعا به دست تو است وقتی تو را شفیعه ی محشر گذاشتند (پلکی بزن و گرنه میسر نمی شود) (بی محشر نگاه تو محشر نمی شود) از اشک چشم های تو زمزم گرفته اند از خاک مقدمت گل مریم گرفته اند آنان که همطراز علیّت نخوانده اند سوگند می خورم که تو را کم گرفته اند حبل المتین عشق نخ چادر شماست آنان بهشتی اند که محکم گرفته اند در پای رود های بهشتی بهشتیان نام قشنگ فاطمه را دم گرفته اند یارب چه روی داده پس از ختم الانبیا چشمان پاک فاطمه ماتم گرفته اند یا فاطمه بخند! که از بغض خسته ات گلواژه های بیت علی غم گرفته اند یا فاطمه بخند! که بر زخم مرتضی از خنده ی ملیح تو مرهم گرفته اند یا فاطمه بخند! ببین زینبین تو یک گوشه ای نشسته و ماتم گرفته اند (درمان درد های تو در ربنای توست) (دستی بلند کن که فرج در دعای توست) روح الله موید درگاه شاعران روضه نشینان ایتا ⬇️ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان سروش⬇️ https://splus.ir/rozeneshinan
رو گرفتی از من و درد نهانی داشتی بشکند دستی کزو بر رخ نشانی داشتی ماجرای کوچه را با من نمی گوید حسن من نمی دانم چرا قد کمانی داشتی جان حیدر, گریه های های هایم را ببخش تازه فهمیدم شکسته-استخوانی داشتی میخ در, دیوار, آتش, ضربه ی سیلی, لگد یاس هجده ساله پشت در چه جانی داشتی؟ تا نیفتد شعله در جان ولایت, سوختی ایستادی روی پایت تا توانی داشتی تو دعاشان کردی و کاری نکردند, ای دریغ من بمیرم... تو عجب همسایگانی داشتی نه ضریحی مثل زینب, نه حریمی چون حسین کاش مانند حسن, سنگ نشانی داشتی سادات موسوی درگاه شاعران روضه نشینان ایتا ⬇️ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان سروش⬇️ https://splus.ir/rozeneshinan
تا نهان زیر گِلت ای گل رعنا کردم نفسم حبس شد و مرگ تمنّا کردم اینکه در خاک نهادم تن پاک تو نبود جان خود را دل شب دفن بصحرا کردم تا ندانند که یار من مظلوم کجاست دل شب رو بسوی قبر تو تنها کردم تو شدی کشتهٔ من، من نشدم حامی تو که کتک خوردی و در کوچه تماشا کردم بس که تنها شده‌ام نیمهٔ شب در دل چاه سر فرو برده‌ام و عقدهٔ دل وا کردم بجز از قاتل تو مردم این شهر همه پشت کردند به من روی به هر جا کردم زینبت جای تو میکرد ز رخ اشکم پاک هر زمان گریه ز هجران تو زهرا کردم مردم و زنده شدم لحظه به لحظه صد بار تا وصایای تو را یکسره اجرا کردم غم دل با که بگویم که بخندد به دلم منکه زخم دل خود با تو مداوا کردم به امیدی که اجل سوی تواَم بازآرد لاجرم صبر در این ماتم عظمی کردم تا بسوزد به عزای تو دل عالم را من به «میثم» جگر سوخته اعطا کردم درگاه شاعران روضه نشینان ایتا ⬇️ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان سروش⬇️ https://splus.ir/rozeneshinan
زندگی با من مظلوم مدارا نکند مرگ هم عقده‌ای از مشکل من وا نکند ای امید دل من تا که تو رفتی ز برم دل ماتم‌ زده‌ام جز تو تمنّا نکند کارم از گریه گذشته‌ست، غمم نیز ز حد دل غمگین مرا نیز تسلّی نکند غمگسار دل من بعد تو جز زینب نیست غیر از او اشک مرا پاک ز سیما نکند شمع‌سان سوزم و زینب شده پروانۀ من آخر از سوختن، این غمزده پروا نکند این در سوخته را کز تو نشان‌ها دارد چه کنم تا که حسین تو تماشا نکند مخفیانه دل شب سوی مزارت آیم که کسی قبر تو را فاطمه! پیدا نکند «رستگار» آرزوی طوف حریمت دارد در ره کعبه جز این قبله تماشا نکند درگاه شاعران روضه نشینان ایتا ⬇️ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان سروش⬇️ https://splus.ir/rozeneshinan
«سلام بانو» سلام ای بی حرم مادر تو و صدها کرم مادر تویی بانوی بی لشگر تویی تنها تر از حیدر تو آن ام ابیها یی به پیغمبر تو زهرایی شفیع محشری بانو تو جان حیدری بانو سلام ای سوره ی کوثر سلام ای دشمنت ابتر بهار تو خزان گشته علی هم روضه خوان گشته امان از کوچه و سیلی چرا شد روی تو نیلی امان از ضربه ی دیوار نشسته جان تو مسمار بیاید حضرت مهدی که بسته با خدا عهدی بگیرد انتقامت را به پا سازد قیامت را رسول چهارمحالی(ساقی عطشان) درگاه شاعران روضه نشینان ایتا ⬇️ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان سروش⬇️ https://splus.ir/rozeneshinan
چه کنم؟ آتشی افتاده به جانم، چه کنم؟ آتش از آب دو چشمم ننشانم، چه کنم؟ با حضور تو، به من خانه‌نشینی سهل است گر نمانی تو و،‌ من بی‌تو بمانم، چه کنم؟ تو در این شهر فقط در به رخم باز کنی ای همیشه نگرانم، نگرانم، چه کنم؟ زرِهم پشت ندارد،‌ به تو پشتم گرم است بی سپر بعد تو، با خصم گرانم، چه کنم؟ گوشه خانه، من و چار جگر گوشه تو غم ز شش سمت، گرفته به میانم، چه کنم؟ زود ای عمر علی می‌روی از دست علی بی‌تو بر ماندن خود نیست گمانم، چه کنم؟ درگاه شاعران روضه نشینان ایتا ⬇️ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان سروش⬇️ https://splus.ir/rozeneshinan