eitaa logo
🌱درگاه شاعران روضه نشینان🌱
2.2هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
386 ویدیو
67 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ اشعار _______________________  مادر نه طفل تشنه خود را به باب داد  مهتاب را فلک به کف آفتاب داد  چون قحط آب، قحط وفا، قحط رحْم دید  چشمش به لعل خشک وی از اشک، آب داد  بر طفل و باب او چو جوابی نداد کس  یک تیر، هر دو را، به سه پهلو جواب داد  خون گلوی طفل نه، ایثار را ببین  آن گُل، نخورد آب و به گلچین گلاب داد  هم عندلیب سوخت و هم باغبان که خصم  آبی به گُل نداد، ولی گُل به آب داد  پرپر چو مرغ می زد و تا پر، نشسته تیر  اما به خنده باز تسلاّی باب داد  او خنده کرد و عالم از این خنده گریه کرد  نگرفت آب و آب به چشم سحاب داد  اصغر به لای لای ندارد نیاز و تیر  او را به خواب بُرد و به مَهد تُراب داد  🔸شاعر: ________________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعرین روضه نشینان ⬆️
کسی که راه به باغ تو، چون نسیم گرفته صراط را ز. همین راه مستقیم گرفته تو از عشیرۀ عشقی تو از قبیلۀ قبله که عطر، مرقدت از جنة النّعیم گرفته گدای کوی تو امروزه نیستم من و دانی سرم به خاک درت اُنس از قدیم گرفته همیشه سفرۀ دل باز کرده‌ام به حضورت که فیض باز شدن، غنچه از نسیم گرفته برین بهشت مجسّم قسم که زائر قبرت به کف برات نجات خود از جحیم گرفته همیشه عبد، حقیر است در برابر معبود به جز تو کی سمت عبد باعظیم گرفته؟ ملک غبار ز قبر تو تا نرُفته نرفته در این مُقام، فلک خویش را مقیم گرفته چگونه چشم کرم زین حرم نداشته باشم که هر کبوتر تو ذکر یاکریم گرفته کسی که زائر تو شد، حسین را شده زائر که رنگ و بو حرم تو از آن حریم گرفته 🔸شاعر: _______________________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
تو کیستی؟ که عقل مجنون توست عشق به تو عاشق و مدیون توست تویی جگرگوشهٔ آل کسا به درک تو عقلِ رسا، نارسا... چشم علی محو تماشای تو به جای پای فاطمه پای تو... تو بوده‌ای سنگ صبور همه تو برده‌ای فیض حضور همه... دفاع تو، صبر تو، احساس تو حسین تو، حسن تو، عباس تو... روی تو حسرتِ دل آفتاب موی تو شب ندیده حتّی به خواب خاک رهت به عرش پهلو زده پیش قدِ تو سرو زانو زده... مدرسهٔ تو دامن فاطمه معلّمی ندیده و عالمه صدای تو دل از علی می‌برد ناز تو را فاطمه هم می‌خرد فاطمه فخر مصطفی بر همه از تو ولی، فخرکنان فاطمه... نیست فلک به قدر، هم پایه‌ات ندیده همسایهٔ تو سایه‌ات عمۀ ساداتی و زینِ اَبی عقیلهٔ هاشمیان زینبی لبت «یکی گوی» دو تا نگفته هر چه شنیده جز خدا نگفته ولادتت ولادت گریه بود گریهٔ تو شهادت گریه بود ای تو، به هر غمی امید حسین کشتهٔ عشقی و شهید حسین تو روح صوم و معنی صلاتی تو ساحل سفینۀ نجاتی... نام شما هر دو به دنبال هم آینهٔ همید و تمثال هم معنی اگر ز خالق و رب یکی‌ست نام حسین و نام زینب یکی‌ست... 🔸شاعر: _______________________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
‎بيهوده قفس را مگشائيد، پرى نيست ‎جز مُشتِ پری گوشهٔ زندان اثری نیست ‎در دل اثر از شادی و امّید مجویید ‎از شاخه ی بشکسته، امید ثمری نیست ‎گفتم به صبا دردِ دل خویش بگویم ‎امّا به سیه چال، صبا را گذری نیست ‎گیرم که صبا را گذر افتاد، چه گویم؟ ‎دیگر ز من و دردِ دل من خبری نیست ‎امّید رهایی چو از این بند محال است ‎ناچار بجز مرگ، نجاتِ دگری نیست ‎ای مرگ کجایی که به دیدار من آیی ‎در سینه دگر جز نفس مختصری نیست ‎تا بال و پری بود قفس را نگشودند ‎امروز گشودند قفس را که پری نیست 🔸شاعر: ___________________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
‎بيهوده قفس را مگشائيد، پرى نيست ‎جز مُشتِ پری گوشهٔ زندان اثری نیست ‎در دل اثر از شادی و امّید مجویید ‎از شاخه ی بشکسته، امید ثمری نیست ‎گفتم به صبا دردِ دل خویش بگویم ‎امّا به سیه چال، صبا را گذری نیست ‎گیرم که صبا را گذر افتاد، چه گویم؟ ‎دیگر ز من و دردِ دل من خبری نیست ‎امّید رهایی چو از این بند محال است ‎ناچار بجز مرگ، نجاتِ دگری نیست ‎ای مرگ کجایی که به دیدار من آیی ‎در سینه دگر جز نفس مختصری نیست ‎تا بال و پری بود قفس را نگشودند ‎امروز گشودند قفس را که پری نیست 🔸شاعر: _______________________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
من دست خالی آمدم ، دست من و دامان تو سرتا به پا درد و غمم، درد من و درمان تو  تو هر چه خوبی من بدم ، بیهوده بر هر در زدم  آخر به این در آمدم ،باشم کنار خوان تو  من از هر دررانده ام ، من رانده ی وامانده ام  یا خوانده یا نا خوانده ام ،اکنون منم مهمان تو  پای من از ره خسته شد، بال و پرم بشکسته شد هر در به رویم بسته شد، جز درگه احسان تو  گفتم منم در می زنم ،گفتی به تو سر می زنم  من هم مکرر می زنم ،کو عهد و کو پیمان تو؟  سوی تو رو آورده ام، ای خم سبو آورده ام  من آبرو آورده ام، کو لطف بی پایان تو؟  حال من گوشه نشین، با گوشه ی چشمی ببین  جز سایه ی پر مهرتان، جایی ندارم جان تو  من خدمتی ننموده ام، دانم بسی آلوده ام اما به عمری بوده ام، چون خار در بستان تو 🔸شاعر: ___________________________
ای از بَهار، باغ نگاهت بَهارتر از فرش، عرش در قدمت خاکسارتر شبنم ز پاکی تو، به گلبرگ‌ها نوشت گل پیش روی توست ز هر خار، خوارتر باران کرَم نمود و ترنّم‌کنان سرود کز هر چه ابر، دست تو گوهر نثارتر شهر مدینه با فقرا جمله واقف‌اند آن شهر کس نداشت ز تو سفره‌دارتر ایّوب دید صبر تو، بی‌صبر گشت و گفت چشم فلک ندیده ز تو بردبارتر نامت حَسن، و لیک به هر حُسن، اَحسَنی ناورده دست صُنع، ز تو شاهکارتر بودی لبالب از غم و درد نهان، و لیک آیینه‌ای نبود ز تو بی‌غبارتر باشد یکی، قیام حسین و قعود تو گشتی پیاده تا که شود او سوارتر 🔸شاعر: ________________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
چه کنم؟ آتشی افتاده به جانم، چه کنم؟ آتش از آب دو چشمم ننشانم، چه کنم؟ با حضور تو، به من خانه‌نشینی سهل است گر نمانی تو و،‌ من بی‌تو بمانم، چه کنم؟ تو در این شهر فقط در به رخم باز کنی ای همیشه نگرانم، نگرانم، چه کنم؟ زرِهم پشت ندارد،‌ به تو پشتم گرم است بی سپر بعد تو، با خصم گرانم، چه کنم؟ گوشه خانه، من و چار جگر گوشه تو غم ز شش سمت، گرفته به میانم، چه کنم؟ زود ای عمر علی می‌روی از دست علی بی‌تو بر ماندن خود نیست گمانم، چه کنم؟ درگاه شاعران روضه نشینان ایتا ⬇️ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان سروش⬇️ https://splus.ir/rozeneshinan