🏴 #حضرت_رقیه #مصائب_شام
#کاروان_اسرا
نور خورشیدم که در ظلمت سرا افتاده ام
دختر شاهم که در ویرانه ها افتاده ام
روزگاری بالش زیر سرم دست تو بود
اُف به این دنیا کجا بودم کجا افتاده ام
از سر دست عدو دندان شیری ام شکست
روضه خوانت بودم اما از صدا افتاده ام
صورت و دستم کبود و پای من پر آبله
از شب جاماندنم از دست و پا افتاده ام
نه غذایی خورده ام نه آب عمّه شاهد است
بعد تو بابا من از آب و غذا افتاده ام
🔸شاعر:
#نوید_طاهری
__________
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————
🏴 #حضرت_رقیه #مصائب_شام
#کاروان_اسرا
آمدى جانم به قربانت ولى حالا چرا؟
آمدى كنج خرابه آمدى..اينجا چرا؟
نيزه دارت با همه لج كرد اى بالا نشين
بر زمين مى زد سرت را هى از آن بالا چرا؟
عمه ام مى گفت تو آئينه ى مادر شدى
من نفهميدم شبيه حضرت زهرا چرا؟
من كه اسمش را نميدانم..ولى خيلى بد است
مى شود از او بپرسى مى زند من را چرا؟
تشنه بودم..مثل تو بابا...ولى نه..مثل تو
تا كه گفتم آب،زد...هى زد...زدم...بابا چرا؟
🔸شاعر:
#آرمان_صائمی
__________
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————
🏴 #حضرت_رقیه #مصائب_شام
#کاروان_اسرا
پدر تا شام رفتن با تو حیران کردنش با من
پریشان کردنش با تو پشیمان کردنش با من
اگر این شهر تاریک است من از آلِ خورشیدم
اگر شب پُر شده اینجا چراغان کردنش با من
به نیزه آیه خواندن با توو تفسیر با زینب
به محمل خطبهها با عمه طوفان کردنش با من
همین که پایِ من وا شد به کاخش با عمو گفتم
خیالت تخت از این کاخ ویران کردنش با من
به جانت کم نیاوردم به اَبرو خَم نیاوردم
اگر میخندد آن نامرد گریان کردنش با من
من از این شهر و این ویران زیارتگاه میسازم
مزارم گنجِ شام است و نمایان کردنش با من
پدر در این سفر خیلی به عمه زحمتم اُفتاد
بجای من بگو با او که جبران کردنش با من
شنیدم که سراغت را رُباب از عمه میگیرد
به گوشِ مادرم گفتم که مهمان کردنش با من
🔸شاعر:
#حسن_لطفی
__________
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————
🎙 سبک شور 🎙
🌺 امام علی علیه السلام 🌺
#شور_امام_علی_ع
#شیعه_ام_و_نام_و_نشانم_علیس
بند🌹
شیعه ام و نام و نشانم علیس
طپش طپش هر ضربانم علیس
به کوریه چشم همه منکرین
شعاره موقع اذانم علیس
📿 اشهد ان علی ولی الله 📿
.
بند🌹🌹
یک سر و گردن از همه سَرتره
زَهره ی دشمنانشو میدَره
کسی حریفش نمیشه تو میدون
علی خودش یک صد و ده لشکره
📿 اشهد ان علی ولی الله 📿
بند🌹🌹🌹
مالک اشتر شده مات و مستش
نبض مَیادین همه توی دستش
دستمال زردو تا که سر میبنده
لا یُمکن الفرار زِ ضرب شصتش
📿 اشهد ان علی ولی الله 📿
بند🌹🌹🌹🌹
قدرت و هیبت علی محشره
نشونه هاش روی دَره خیبره
هر کی مقابلش بایسته بی شک
تا به خودش بیاد تنش بی سره
📿 اشهد ان علی ولی الله 📿
«التماس دعای خیر»
🖋شاعرین: #مشترک
#رضا_نصابی #علیرضا_پناهیان
#به_نفس_کربلایی_علیرضا رضایی
💠 اللهم عجل لولیک الفرج 💠
هدیه به امام حسن صلوات
شور یا زمینه امام حسن
بالاتر از بالایی تو
اقاتر از اقایی تو
غریبی توی خونتم
تنها تر از تنهایی تو
اهل مدینه زخم به روی جگرت می زاشتن
اهل مدینه پاروی بال و پرت می زاشتن
اهل مدینه حرمت تورو شکستن اقا
اهل مدینه همگی سر به سرت می زاشتن
بند دوم
اسیر بلا شدی تو
از غصه ها تا شدی تو
اخرش واسه ی مادر
تو کوچه عصا شدی تو
هشت ساله بودی شدی از غمه کوچه پیر حسن
هشت ساله بودی شدی از زندگی تو سیر حسن
هشت ساله بودی تو کوچه غرور تو له شدش
و
هشت ساله بودی بغضه تو شدش گلو گیر حسن
بند سوم
دیدی تو داغ مکرر
دیدی از جا کنده شد در
دیدی اون نامرد ردشدش
بی هوا از روی مادر
چهل سالی می شه می کنی گریه برای خودت
چهل سالی می شه می خوری غصه برای خودت
چهل سالی می شه می کنی مرور غمه کوچه رو
چهل سالی می شه می خونی روضه برای خودت
رضا نصابی
https://t.me/rozeneshinan