#عابدترین و #زاهدترین
#امالی_صدوق :
به نقل از حضرت امام زین العابدین روایت میکند که فرمودند:
#امام_حسن_مجتبی علیهالسّلام در زمان خود عابدترین و زاهدترین و برترین مردم به شمار میرفت.
هر گاه قصد بجای آوردن #حج میکرد، پیاده میرفت و چه بسا میشد که پای برهنه میرفت.
هر گاه به یاد مرگ میافتاد، گریان میشد. هر وقت به یاد قبر میافتاد، اشک میریخت. هر گاه به یاد برانگیخته شدن در محشر میافتاد، گریه میکرد. هر وقت به یاد عبور از صراط میافتاد، میگریست. هر وقت به یاد زمانی میافتاد که برای حساب نزد خدا خواهد رفت، به گونهای نعره میزد که غش میکرد. هر گاه برای نماز قیام میکرد، اعضای بدنش در مقابل خدا به لرزه میافتاد. هر وقت به یاد بهشت و دوزخ میافتاد، مثل شخص مار گزیده مضطرب میگردید، آنگاه از خدا تقاضای بهشت و از جهنم طلب بیزاری میکرد.
امام حسن علیه السّلام هر گاه به آیه «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا» میرسید، میفرمود:
«لبیک! اللهم لبیک! »
حضرت امام حسن در هر حال مشغول ذکر و یاد خدا بود. آن حضرت از همه مردم راستگوتر و فصیحتر بود.
یک روز به #معاویه گفته شد کاش به امام حسن علیه السلام میگفتی بر فراز منبر برود و سخنرانی کند تا مردم دریابند که وی ناقص است. معاویه به آن حضرت گفت:
«بالای منبر برو و ما را موعظه کن! »
امام حسن علیه السلام برخاستند، بر فراز منبر رفتند و پس از آنکه حمد و ثنای خدای را بجای آوردند فرمودند:
«ایها الناس! هر کس که مرا میشناسد که میشناسد و هر کسی که مرا نمیشناسد، من حسن بن علی بن ابی طالب علیه السّلام هستم؛ من پسر بزرگترین زنان عالم یعنی فاطمه دختر پیامبر اسلام صلی اللَّه علیه و آله و سلم هستم؛ من پسر بهترین خلق خدایم؛ من پسر رسول خدا هستم؛ من فرزند صاحب فضائل و مناقبم؛ من پسر صاحب معجزات و دلائل هستم؛ من فرزند #امیرالمؤمنین هستم؛ من آن کسی هستم که حقم از دست رفته؛ من و برادرم حسین دو بزرگ جوانان اهل بهشتیم؛ من پسر رکن و مقام، فرزند مکه و منی، پسر مشعر و عرفات هستم. »
معاویه به آن حضرت گفت:
«این مطلب را رها کن! درباره اوصاف خرمای تازه صحبت کن! »
امام حسن مجتبی علیه السّلام فرمودند:
«باد #خرما را باردار میکند، گرما آن را میپزد و هوای خنک آن را نیکو میکند. »
آنگاه آن بزرگوار به سخنان خویش ادامه دادند و فرمودند:
«من پسر پیشوای خلق خدایم، من پسر محمّد مصطفایم. »
معاویه به هراس افتاد که اگر آن حضرت بیش از آن سخنرانی کند، موجب فتنه و آشوب شود، لذا گفت:
«یا ابا محمّد! فرود آی! همین مقدار کافی است. »
📚 بحارالانوار ج۴۳ ص۳۶۲📚
@Roznegaar