4_5854735560609891810.mp3
2.68M
نوحه شب جمعه زبان حال حضرت زهراص
مظلوم حسین جان ۲بار
..........................
شبهای جمعه مادری پهلو شکسته
اید سر قبر پسر با قلب خسته
بر تربت خونبار او محزون نشیته
گوید که ای لب تشنه در خون نشیته......مظلوم حسین جان۲
..............................
امشب به دشت کربلا زهرا رسیده
با سینه ای سوزان با قد خمیده
اشک مصیبت میکند جاری زدیده
گوید که ای لب تشنه در خون تپیده
مظلوم حسین جان۲
..................................
نزدیک دریا بودی و ابت ندادند
ابی به ان طفلان بی تابت ندادند
یک قطره بر ان طفل بی خوابت ندادند
بر ساقی و بر خیل اصحابت ندادند
مظلوم حسین جان۲
.....................................
برخیز و مادر تا کنم یک دم نگاهت
شویم به اشک و خاک و خوناز روی ماهت
خاموش سازم.شعله های خیامت
گردم پناه کودکان بی پناهت
مظلوم حسین جان۲
.......................................
مادر بگو در روز عاشورا چه کردی
با کام تشنه بر لب دریا چه کردی
در خاک و خون تنها در این صحرا چه کردی
با فاطمه با زینب کبری چه کردی
مظلوم حسین جان۲
💫🌷💫🌷💫🌷💫🌷💫🌷💫🌷
4_6006102096590409606.mp3
7.31M
دلتنگ حرم اربابم:
#مداح_میرداماد
#لالا_پسر_دریا
🖤🌹🖤🌹🕊🕊🕊
لالالالا پسر دریا برو تا بابا نمونه تنها
لالالالا نفس مادر کی به داد تو میرسه آخر
خجالت میکشم از تو ندارم قطره آبی
دارم فکر میکنم امشب چطور رو نیزه میخوابی
خجالت میکشم از تو که لبات تشنه شیره
شاید آبی فراهم شه ولی اون وقت دیگه دیره
علیم لای لای بالام لای لای
****
لالالالا فدای صبرت دلم جا مونده تو دل قبرت
لالالالا امون از داغت کفن خونیت شده قنداقت
میترسم حتی تو خاکم تو رو پیدا کنه نیزه
میترسم بپری از خواب چشاتو وا کنه نیزه
میترسم پای مرکبها بیاد رو پیکرت مادر
آخه خیلی نحیفی تو بمیره مادرت مادر
علیم لای لای بالام لای لای
****
لالالالا آروم جونم چی میشه باشه سرت رو شونم
لالالالا خیلی بی تابم لااقل امشب بیا تو خوابم
صدای گریه های تو هنوز میپیچه تو گوشم
هنوز باور نکردم که دیگه نیستی تو آغوشم
هنوز باور نکردم که گل نشکفته پژمردمی
برام سخته ببینم که رو نی دندون در آوردی
علیم لای لای بالام لای لای
شب هفتم محرم
.
#حضرت_علیاصغر سلاماللهعلیه
#واحد
#محمدعلی_بقایی
#احسان_نوری
به این در و اون در زدم شرمنده مادر
باز دست خالی اومدم شرمنده مادر
شیر ندارم بهت بدم شرمنده مادر
شرمنده مادر
لالایی ای آلالهی مظلومِ پرپر
پرپرنزن پیش چشام علیِّ اصغر
از شدت عطش صدات گرفته مادر
شرمنده مادر....
شش ماههی تشنه کی دیده؟؟؟
که به اوج عطش رسیده
گریه امونمو بریده غریب مادر
میگیری دستمو با دستات
سفیدشده سرخی لبهات
شهید میشی رو دست بابات غریب مادر
به قدر کافی به غم و غصه اسیرم
دارم میرم چند قطره آب برات بگیرم
شیرین زبونی کن برام دارم میمیرم
دارم میمیرم...
ای ماهی ازدریا چرا افتادی بیرون
جون میدی ولب میزنی نداری درمون
شرمنده که آوردمت تو این بیابون
دارم میمیرم...
ای تشنه لب کنار دریا
گرفتمت زیر عبا تا
یه وقت نسوزی جون بابا غریب مادر
تیر سه شعبه در کمین
تاروی حنجرت بشینه
الهی مادرت نبینه غریب مادر....
حلال کن بابا رو چون دیدی چیکارشد
به روی من خنده نکن دیدی چیکارشد
من الاذن الی الاذن..... دیدی چیکار شد
دیدی چیکار شد....
آروم وراحت جون بده نوگل زهرا
پرپر بزن قنداقه تو بازکرده بابا
سالم آوردمت ولی بی سری حالا
دیدی چیکارشد...
لالالالا لالا لالایی
لالالالا لالا لالایی
لالالالا لالا لالایی غریب مادر
لالالالا لالا لالایی
آروم بخواب گل بابایی
شهید دشت کربلایی غریب مادر
👇
خدمت شما👇👇
امشب را برویم در خانه بابالحوائج خردسال کربلا؛ علیاصغر
میگویند مرحوم میرزای قمی اعلیاللهمقامه یک دهه روضه گرفته بود. به تمام اینهایی که منبر میرفتند میفرمود که روضه علیاصغر بخوانید. هر شب. گفتند چقدر روضه علیاصغر میخوانید. فرمود مظلومترین شهید کربلا علیاصغر است. شهدای دیگر قدرت دفاع از خودشان را داشتند ولی علیاصغر قدرت دفاع نداشت.
منهال بن عمرو میگوید خدمت امام سجاد آمدم حضرت در مدینه بودند. گفتم دست انتقام خدا از آستین مختار بیرون آمده و قتله شهدای کربلا را مجازات میکند. آقا فرمود: از حرمله چه خبر؟ دل اهلالبیت را آتش زده این حرمله. گفتم آقا وقتی از کوفه بیرون آمدم حرمله را هنوز نگرفته بودند. آزاد بود امام فرمود: حرمله حرمله. گفتم از حرمله چه دیدید؟ آقا فرمود: او چند تیر داشت و چند جا اصابت کرد که دل ما را آزرده. یک تیر را به حنجر علیاصغر زد. این عزیز شیرخواره. طفل رضیع. یک تیر را به سینه سیدالشهداء زد یک تیر به عبدالله خردسال زد. برخی نوشتند که یک تیر حرمله نیز به چشمان ابوالفضل اصابت کرده بود.
منهال میگوید: کوفه که آمدم به مختار گفتم که امام سجاد تو را دعا کرد ولی سراغ حرمله را گرفت. گفت: حرمله را الآن آوردهاند. گفت سر حرمله را برای زینالعابدین به مدینه ببریدد. وقتی سر او را برای حضرت بردند حضرت سجده شکر بجا آوردند. آخرین شهید کربلا است قبل از امام حسین
یکی از بزرگان میگوید که علیاصغر امضای زیر طومار شهدا است و امام بیش از یکصد شهید را تقدیم به رب الارباب کردند آمدند خداحافظی کردند. یکوقت صدای گریه علیاصغر بلند شد. این گریه جواب به هل من ناصر ینصرنی بابا است.
بابا نگو من کسی را ندارم. هنوز تو یک سرباز شیرخواره در قنداقه داری. هنوز تنها نشدی. آقا فرمودند: یا زینب ناولینی ولدی الصغیر حتی اودعه علی را بیاور میخواهم با علی خداحافظی کنم.
یک جمله بگویم مادرها گریه کنید. بچههای شیرخواره زبان سخن گفتن ندارند. وقتی تشنه میشوند، گرسنه میشوند، درد دارند گریه میکنند. علت گریه او را در گرسنگی و درد و تشنگی جستجو میکنند. اگر بچه شیرخوارهای آنقدر از گرسنگی و تشنگی گریه کرد و جواب نگرفت از نفس میافتد و دیگر قدرت ندارد گریه کند و فریاد بزند. نفسهای آخر میبینید زبان از دهان بیرون میآورد. میگویند این بچه دارد گردن میکشد با زبان و لبهایش و حرکت سرش در جستجوی آب و غذا است. آی مادرها آی پدرها علی در آغوش حسین گردن میکشید. این را میگویند تلظی. یک معنای تلظی هم علما میگویند وقتی ماهی را زندهزنده میگیرید و در خشکی میاندازید دیدید ماهی برای رسیدن به آب جان میدهد این پهلو و آن پهلو میرود. علیاصغر در آغوش حسین دستوپا میزد
مگو آب مگو آب عمو نیست عمو نیست / تو را چاره علی جان بهجز تیر عدو نیست
دگر آب محال است برو وقت وصال است / علی جان علی جان علی جان علی جان
نشان ده نشان ده به من مشک عمو را / مپوشان مپوشان زمن مشک عمو را
که من مست وصالم پی آب بقایم / علی جان علی جان علی جان علی جان
آقازاده را در آغوش سیدالشهدا سپردند. آقا یک نگاه به چهره علی کرد. آقا فرمود: مردم مگر نمیبینید علی دارد از تشنگی دستوپا میزند. اتمامحجت نمود.
هان بیا ای کودک افسردهام / مرغک لب تشنه پر بستهام
تا به اوج عشق پروازت دهم / نیکفرجامی ز آغازت دهم
خدا رحمت کند آیتالله شوشتری را. میفرماید: روز عاشورا چند چیز از زمین کربلا به آسمان رفت یکی از آنها را میفرماید خون علیاصغر بود. میگوید ملائکه الله به ملکوت بردند. اگر قطرهای از خون این مظلوم عالم بر روی زمین میریخت زمین دهان باز میکرد و همه فسقه و فجره را درون خود میکشید.
یکوقت دیدند تیر حرمله از گوش تا گوش علی.
یک جمله هم بگویم خانمها بهتر گریه کنید. این حرف حرف زینب کبری است. هر طفل شیرخوارهای را که از مادر میگیرند با مهربانی جدا میکنند. با ناز و عطوفت این بچه را از شیر میگیرند. دلها بسوزد برای علیاصغر. علی را از شیر گرفتند. حسینیها! بجای محبت و مهربانی با تیزی نوک پیکان حرمله از شیر مادر گرفتند. همه بگویید مظلوم حسین
هدایت شده از شعر و سبک. رضا نصابی. یا رقیه
09129317823
4_5791776889148281391.mp3
11.94M
هدیه به حضرت مسلم صلوات
اللهم صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم
سبک زمزمه زمینه واحد و شور. حضرت مسلم
از غم و غصه تو بد جوری افتادم من از پا
رسیده اخرای ماجرای سفیرت اینجا
نمی خوام بعد تو زنده باشم آقا
نمونده راهی واسم به جز دعا لحظه ی آخر
دعا می کنم نیای کوفه حسین با چشمای تر
که بیای میشه تنه پاک تو بی سر
به اشکای چشم من تموم شهر دارن می خندن
روی من حتی دره خونه هاشونو هم می بندن
اینا خیلی خیلی پستن و نامردن
حال و روز من شده می بینی خیلی گریه آور
تنها و غریبم و بی یاور و. بدونه لشگر
نگرونم برای گلوی اصغر
عوض کن مسیرت ونا وقت داری نیا به این شهر
اینا تشنه می برن سره تورو کناره دو نحر
اینا هستند همه با عهد ووفا قهر
تو که نیستی ببینی ججوری روز من میشه شب
تو که نیستی ببینی که جون من رسیده بر لب
نگرونم نگرونم. برای زینب.
نگرونم نگرون برای زخم های تنه تو
نگرونم نگرونم حتی واسه پیراهنه تو
بوریا شه آخر ش هم کفنه تو
سر تو از قفا می برن جلوی چشم خواهر
سره تو حواله ی سر نیزه ها می کنن آخر
پیش. چشم خیس و بارونی مادر
رضا نصابی
به نفس. علی رضا عطایی
شب اول محرم. 1403
هدایت شده از شعر و سبک. رضا نصابی. یا رقیه
09129317823
4_5803097284774210622.mp3
3.28M
هدیه به امام حسین صلوات.
شور مقتل.
اللهم. صل علی محمد وال و عجل غ
باور ندارم. . برادر من
غرق به خونی. . برابر من
دارم می بینم. که میری از حال
تنه تو افتاد. تو شیب گودال
غرق خونه شدی مقابلم. نیمه جون شدی مقابلم
کاش. می مردم و نمی دیدم که عریون شدی مقابلم
حسین جان حسین. حسین. حسین.
خدا یا دیدم سنان و اومد
به پهلوی تو نیره فرو کرد
خدا یا دیدم شمر با یه خنجر
اومد به قصد بریدن سر
وقتی خواهرت می بینه و با پا میشینه رو سینه و
می بره سره تورو حسین بی حیا از روی کینه و
حسینم. حسین. حسین. حسین.
با خنجره کند به حنجرت زد
به حنجرت از پشت سر ت زد
با خنجر کند ضربه ها می زد
به سختی سر رو ازتن جدا کرد
بعد تو میرم اسارت و شروع میشه دیگه غارت و
بعد تو تاره شروع میشه به آهل خیمه جسارت و
رضا نصابی
سلام و درود فراوان بر شما عاشقان ارباب بی کفن ابا عبدالله الحسین علیه السلام امروز روز که همه جا همایش حضرت علی اصغر شش ماهه سالار شهیدان اباعبدالله الحسین است ما هم از شما بزرگواران خیلی التماس دعای فرج آقا امام زمان علیه السلام و شفای عاجل بیماران داریم اجرکم عندالله ماشاءالله هزار الله اکبر به نفس و وجودتان 🖤😭
لالا لالا لالا لالا گل بابا دیگه سقا میتونه آب بیاره
لالا لالا گل پرپر بخواب اصغر مادرت که شیر نداره
لالالا لا لا گل یاسم در حراسم که حرمله تو رو نبینه
قاتل تو پر ز کینه در کمینه تا کی یاسمو بچینه
بارون میباره از چشمام جون نداره پاهام موندم تنها
لرزه افتاده بر اعضا جون نده رو دستام جون بابا
علی لای لای علی لای لای علی لای لای علی علی لالا یلالا ی گل سنبل چه قشنگ زل زدی تو چشمای بابا
لالا لالا دل بریدی پر کشیدی از رو ی دستای بابا
وقتی ساقی آب نیاورد تشنه لب مرد
وقتی دیدم مادرت رو دم گوشش گفتم آروم تا نشد دیر سیر نگاش کن اصغرت رو
آه م میکشم از دل با خنده قاتل
ای دل ای دل راه خیمه رو گم کردم پر ز غم و دردم
ای دل ای دل
خون شد دلم برای تو هنوز چشمای تو نیمه بازه
میخوام دفنت کنم تا که پرپر نشی زیر نعل تازه
آه غم میکشم از دل با خنده قاتل ای دل
راه خانه رو گم کردم
پر ز غم و دردم
ای دل ای دل
علی لای لای علی لای لای علی لای لای علی علی لای لای
هدایت شده از شعر و سبک. رضا نصابی. یا رقیه
09129317823
با فلسطین نیستی هیئت نـرو امشب، بخـواب
دم مَزَن از طـفل شش ماهه، نـگـو جانم ربـاب
#حضرت_علی_اکبر_ع_شهادت
#بصیرت #مقام_معظم_رهبری
آفرین بر هرکه گوشش بر دهانِ رهبری ست
رهبری که ناهی سرسخت بدعتآوری ست
افتخار ماست که پیر و مراد راهمان
خلق و خویش فاطمی و راه و رسمش حیدریست
بیرق اسلام باید در زمین محکم شود
این همان تکلیف هر رزمنده در هر سنگریست
جملهی "ما میتوانیم" از پیام کربلاست
اولین رکن و اساس جامعه خودباوریست
روضههای هرشب ما بی رسالت نیست نیست
اشک ما و باور ما موجب روشنگریست
کربلای دیگری برپا نخواهد شد دگر
خاکریز شیعه مملو از حمید باکریست
ارباً اربا هم شویم از حامیان رهبریم
ما مقلدهای چشمان علی اکبریم
خلق و خویش مصطفی و قد و بالایش علیست
چشم و ابرویش پیمبر نور سیمایش علیست
او علی بن حسین بن علی و فاطمهست
مادرش زهرای مرضیهست و بابایش علیست
میمنه تا میسره یا میسره تا میمنه
بهترین شیرینترین ذکر رجزهایش علیست
کوری چشم تمام قاسطین و مارقین
نقش سربندش وَ بازوبند زیبایش علیست
با علی یعنی حیات و بی علی یعنی ممات
عشق امروزش علی و عشق فردایش علیست
ابن ملجمها سر او را نشانه میروند
به همین جرمی که نام بامسمایش علیست
چون مدینه بار دیگر کوچهای وا میکنند
با هجوم تیغ و نیزه ارباً اربا میکنند
تیغ دشمن بی هوا برگ و برش را میبَرد
خنجری از پشتِ سر، بال و پرش را میبرد
هرکسی با حملهای، با حربهای، با ضربهای
پاره پاره پارههای پیکرش را میبرد
بگذرم ...من ماندهام آخر حسین از معرکه
با چه حالی تا حرم تاج سرش را میبرد
لشگری آمد برای بردنش تا خیمهها
چه غریبانه علیِ اکبرش را میبرد
مثل تسبیحی که با چنگی ز هم پاشیده است
تکه تکه در عبا پیغمبرش را میبرد
با چنین وضعی که در بین عبایی جمع شد
اکبرش را میبرد یا اصغرش را میبرد؟
دل شکسته بعد اکبر از دل نامحرمان
سمت خیمه همره خود خواهرش را میبرد
آخرش این مرثیه ما را مدینه میبرد...
✍ #علیرضا_خاکساری