eitaa logo
یارقیه
144 دنبال‌کننده
473 عکس
649 ویدیو
42 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
63.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽ 🏴 دهه اول ۱۴۰۳ ▪️شور/ از غم کربلا اشک میریزم شعر و سبک. رضا نصابی 🎤کربلایی 📍هیئت جوانان انصار الحسین علیه السلام خلیل‌آباد
4_6021791113906488939.mp3
1.26M
🔘🔘۹۰۷🔘🔘 ☑️بنداول بخواب ای اصغر عمو رفت آب بیاره بخواب ای اصغر مادرت شیرنداره بخواب ای اصغر بلکه بارون بباره بخواب ای اصغر هی نده من و عذاب بخواب ای اصغر بمیره برات رباب بخواب ای اصغر لااقل یکم بخواب بخواب ای اصغر«۲» .... بخواب دیگه در نمیاد صدات قربونه خشکی های رو لبات شرمندتم شیر ندارم علی الهی مادرت بشه فدات آه و واویلا یاعلی اصغر«ع» •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• ☑️بنددوم به روی دستام با سه شعبه زدنت به روی دستام پره خون شد دهنت به روی دستام لب تشنه کشتنت ..... سه شعبه زد تا حرمله ی بی حیا منم افتادم ازنفس دیگه بابا چه جوری آخه من برم خیمه ها .... بگو چه خاکی بریزم به سر چه جور بدم به خیمه ها خبر با چه رویی برا رباب بگم به روی دستم زدی بال و پر ..... آه و واویلا یاعلی اصغر«ع» 💠💠9⃣0⃣7⃣💠💠 •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
4_5834719153289704345.mp3
3.58M
هدیه به حضرت رباب صلوات واحد. زمزمه. شور و زمینه شب 7 حضرت علی اصغر لالایی اروم بخواب عزیزم شرمنده ام ندارم یه قطره اب عزیزم از صبح گریه کردی و از صبح تو نمی خوابی بمیرم برات اصغر عزیزم تو بی تابی پسرم بعد تو خاک غم به سرم ببین تیر می کشه جگرم علی پسرم پسرم دل مادرت و نکن خون زبون دور دهن نچرخون علی پسرم لالایی. لالایی لالایی. لالایی. می میرم به خاطر لب تو پایین نمیاد اصغر انگاری که تب تو ارزومه که اصغر. ببینم شدی محشر ببینم چند سال بعد. شدی تو علی اکبر اما حیف خواب دیدم پیشم نمی مونی خواب دیدم که غرق به خونی علی پسرم اما حیف خواب دیدم سرت از تن جداس سرتو بسته رونیزه هاس علی پسرم لالا یی. لالایی. لالایی می ایستم در روبه روی نیزه می بندن با طنابی سرتو روی نیزه ببین از غمت داره مادر تو جون میده نیزه دار کمی اروم . گلم تازه خوابیده کاشکی که لبای تو کمی تر بود ش تشنه نبودی بهتر بودش علی پسرم کاشکی که مادرت قبل تو می مردش تیر به گلوی من می خردش لالایی. لالایی. لالایی. رضا نصابی
4_5841374325373930411.mp3
2.39M
هدیه به حضرت زینب صلوات شور روضه ای هر چی روکه شنیده ایم تو زینب اما دیده ای به روی دوش بار غم و درد و بلا کشیده ای دیدی دارن این جماعت حسین زجر کش می کنن دیدی حدود سه ساعت حسین زجر کش می کنن حسین حسین جان وای حسین دیدی تو گودال می زنه برادرت که دست و پا دیدی تنه مثله شده به زیر تیغ و نیزه ها دیدی که پنجه می زنه شمر به گیسوی حسین دیدی که نیزه می زنه میونه پهلوی حسین حسین حسین جان۳ وای حسین دیدی به روی سینه حسین با چکمه می نشست دیدی جناقه سینه رو زیر فشار پا شکست دیدی به زیر دست و پا. غرق به خون پیکرشو وو دیدی به غارت می برن عبا و انگشترشووو حسین حسین جان۴ وای حسین رضا نصابی
زمینه شب عاشورا محرم ۱۴۰۳.mp3
4.65M
🎶 برادره من       شعر و سبک رضا نصابی 🎤 حاج حسین امیدعلی 🔺 دوشنبه ۲۵ تیر ۱۴۰۳ 🔻 شب عاشورا محرم ۱۴۴۶ هدیه به امام حسین صلوات. شور مقتل. اللهم. صل علی محمد وال و عجل غ باور ندارم. . برادر من غرق به خونی. . برابر من دارم می بینم. که میری از حال تنه تو افتاد. تو شیب گودال غرق خونه شدی مقابلم. نیمه جون شدی مقابلم کاش. می مردم و نمی دیدم که عریون شدی مقابلم حسین جان حسین. حسین. حسین. خدا یا دیدم سنان و اومد به پهلوی تو نیره فرو کرد خدا یا دیدم شمر با یه خنجر اومد به قصد بریدن سر وقتی خواهرت می بینه و با پا میشینه رو سینه و می بره سره تورو حسین بی حیا از روی کینه و حسینم.      حسین.  حسین. حسین.  با خنجره کند به حنجرت زد به حنجرت از پشت سر ت زد با خنجر کند ضربه ها می زد به سختی سر رو ازتن جدا کرد بعد تو میرم اسارت و شروع میشه دیگه غارت و بعد تو تاره شروع میشه به آهل خیمه جسارت و رضا نصابی
کانال متن روضه مجمع الذاکرین.mp3
1.02M
❣﷽❣ ➖ بابا دخترت از دنیا بریده بابا نوای قرآنه تو به،دلم چه میشینه بابا کجای این ویرونه ای،چِشَم نمیبینه بابا شبیه تو دخترتم،غریب و مظلومه بابا سرت روی دامنمه،دلم چه آرومه خیلی از این زمونه دلگیرم توی سه سالگی زمینگیرم منم شبیه مادرت پیرم بسکه لگد زدن به من اینا جونی ندارم افتادم از پا تیر میکِشه پهلوی من بابا ➖بابا حسین ۲ مَن الذی ایتمنی بابا بابا هر جا تورو صدا زدم،فقط کتک خوردم بابا منو ببر پیش خودت،دیگه کم آوردم بابا نبودی اون شبی که از،رو ناقه افتادم بابا نبودی زیر دست و پا،رفتم و جون دادم دیدی چقدر بد دهنن بابا دیدی سرم داد میزنن بابا حرمتمونو میشکنن بابا بی حرمتی کارشونه بابا هر جا گرفتم بهونه بابا زدن به من تازیونه بابا ➖بابا حسین ۲من الذی ایتمنی بابا بابا توام ترک خورده لبات،مثه لبای من بابا لخته شده خون تو چشات،مثه چشای‌ من بابا سوخته توام موی سرت،مثه موهای من بابا کی پا گذاشته رو سرت،بگو برای من کجا بودی بابا سرت سوخته گونه و چشمای ترت سوخته رگهای زیر حنجرت سوخته ببین بابا که معجرم سوخته ببین بابا چشم ترم سوخته ببین تمومه پیکرم سوخته ➖بابا حسین ۲ من الذی ایتمنی بابا (کربلایی امیرحسین سلطانی) ✍کربلایی رضا نصابی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مشکل گشا رقیه دردم دوا رقیه 😭😭😭😭😭😭🙏🙏🙏🙏
در ریاض القدس نقل کند که زن خولی گوید صدای محزونی شنیدم که یکی می فرمایدانا الغریب زن خولی گوید:مدهوش افتادم و در عالم غشوه دیدم مطبخ سرا وسیع شد حوریان بهشتی و کنیزکان پاکیزه سرشتی ریختند به مطبخ خانه حوریه فریاد می کرد طرقوا طرقوا راه دهید که فاطمۀ زهرا بدیدن سر فرزندش حضرت حسین علیه السلام می آید،ناگاه دیدم پنج هودج ازآسمان بزمین فرود آمد و زنان سیاه پوش بیرون آمدند،و دور تنور حلقۀ ماتم زدند دیدم در میان آن زنان یک زنی که سن وی از همه کمتر بود گریبان دریده گریان گریان دست برد میان تنور یک سر پر خون مجروحی که هنوز از رگهای گلویش خون جاری بود بیرون آورد،و به سینه چسبانید و از دل آه برآورد،و گریان گریان فرمود ولدی ولدی یا حسین ایها الشهید ایها المظلوم قتلوک و ما عرفوک و من شرب الماء منعوک فرزندم ای حسین ای شهید ای مظلوم ترا کشتند و نشناختند و ز آب منعت کردند.
دیر راهب در فکر گلی بودم و گلزار خریدم گل خواست دلم ، خرمن و خروار خریدم در گلشن فردوس برین هم نفروشند این طُرفه گلی را که من از خار خریدم دیدم که به کف مایه و مقدار ندارم بهر دو جهان مایه و مقدار خریدم دیگر نکشم ناز طبیبان جهان را زیرا که دوای دل بیمار خریدم تا جلوه فروشد به جهان، گوشه‌ی دیرم با ذرّه، مهین مطلع انوار خریدم در جلوه‌گری، غیرتِ خورشیدِ سپهر است ماهی که من از کوچه و بازار خریدم حیف است که با درهم و دینار بسنجم هر چند که با درهم و دینار خریدم خاک دو جهان بر سر صرّافِ فلک باد! سر بود که با قیمت دستار خریدم سودایی از این گونه که دیده است به عالم؟ کم دارم و این دولت بسیار خریدم خلق دو جهان گر بخورد غبطه، عجب نیست چیزی که خدا بود خریدار، خریدم شاید که چو من، راهبی اسلام برآرد چون رأس حسین از کف کفّار خریدم در ماتمش از دیده، چرا خون نفشانم؟ آخر سر یار است ز اغیار خریدم دیگر نکنم واهمه‌ی حشر که این سر شمعی است که از بهر شب تار خریدم از سرّ حقیقت، مگر آگه شوم امشب زر دادم و گنجینه‌ی اسرار خریدم ای دیده! تو را گر سر و سودای تماشاست آیینه‌ی صد عزّت و ایثار خریدم دوزخ دگری راست که دربست بهشتی امشب من از این لشگر خون‌خوار خریدم «نظمی»! ز هنر هر چه به بازار جهان بود سنجیدم و این طبع گهربار خریدم
❣﷽❣ 🌑 🌑 گلپونه ها / یا فاطمه من عقده ی دل وانکردم 🌑 مستان همه افتاده و ساقی نمانده زبانحال حضرت علی ع بعد از شهادت یا فاطمه مرغِ دلم کرده هوایت شوقِ وصالِ قبرِ بی صحن و سرایت وا حسرتا از تو نمانده یک نشانی ای همسرِ مظلومِ خورشید ولایت دل در تنورِ روضه می سوزد ز داغت ماندم علی امشب کجا گیرد عزایت آن جانِ زخمیَش بوَد محتاجِ تسکین با دیده ی خون روضه می خوانَد برایت 🌑مظلومه زهرا مظلومه زهرا گشته طبیبِ قلبِ غمگینِ تو بانو! جانش ندارد تابِ آه و ناله هایت دیوارِ بغضِ او فرو ریزد از این که از بیت الاحزان می رسد سوزِ صدایت ابری سیه از غم گرفته آسمانش گوید مرو زهرای من جانم فدایت یا فاطمه ای مرهمِ غمهای حیدر ای یک تنه استاده در پای ولایت 🌑 مظلومه زهرا مظلومه زهرا امشب دعا کن تا بگیرم حاجتم را بی بی قسم دادم به جانِ مجتبایت در عشقِ تو میمانم و میمیرم ای گل منظومه ی چشمت مرا شمعِ هدایت با روضه هایت آمدم سامان بگیرم می ریزم این قلبِ خرابم را به پایت عجل وفاتی شد روا مادر ز بس که کردی تو امشب استغاثه از خدایت! 🌑مظلومه زهرا مظلومه زهرا ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
شور.mp3
12.87M
🕌هیئت علمدار سقاخانه زنجان 🏴 ه.ق 📆 ۲۴ تیرماه ۱۴۰۳ 🗒 روضه برادرم عباس شعرو سبک. رضا نصابی 🎤 ◉━━━━━━─────── ‏↻ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ⇆
4_5836970953103396123.mp3
3.26M
هدیه به حضرت زینب صلوات. واحد و زمزمه و روضه. حضرت زینب ایام اسارت پای غمت شده.  خواهره تو چه پیر بعد تو من شدم.  برادرم. اسیر دستامو بستنش‌ بعد تو با طناب بعد تو بردنم تو مجلس شراب قامت من .   از غصه ی تو شد کمان همسفرم.   بعد تو شد شمر و سنان حسین.  حسین.  حسین.  حسین. هر طرفی بود. هم سفرت بودم هر جایی که بودی پشت سرت بودم بعد تو من  حالا کجا ها اومدم‌ بعد تو من حسین بازار ا اومدم سنگ می زنن از پشت بوما رو سرم می خندیدن به اشک چشمای ترم حسین. حسین. حسین حسین.  حسین. تو قتلگاه دیدم خنجر ه شو کشید از پشت سر سره تو بی حیا برید داد می زدم نیر سر ه برادرم. داد می زدم نبر می بینه مادرم کنار آب. سره تو تشنه بریدن با اسباشون‌ رو پیکره تو دویدن حسین حسین. حسین. حسین حسین رضا نصابی
جدید
4_5852975190954220547.mp3
4.06M
هدیه به امام حسین و حضرت زینب حضرت زهرا امیر المومنین صلوات. زمینه و شور روضه مقابلم. میری از توهوش مقابلم میری تو از حال بی رمق افتادی تو گودال حسین. حسین. جان 2 پیشه نکاهه خیسه خواهر مسیرت و بستن برادر رو سره تو ریخته یه لشگر حسین.  حسین جان ای زینت دوش محمد شمر طرف قتلگاه اومد با چکمه رو سینت قدم زد حسین حسین جان چکمه چقدر خرده به پهلووت نیزه و تیر خرده به بازوت عصا زدن به سر و ابروت حسین حسین جان سیر نمیشن از زدنه تو به هم میریزن بدنه تو زیر پا افتاده تنه تو حسین. حسین جان والشمر جالس‌ و خدایا نشست رو سینه ی تو با پا برید سر ه تو پیشه زهرا حسین. حسین. جان با طعن و ناسزا. بریدش پیشه من بی حیا بریذش سره تو از قفا بریدش حسین. حسین. جان بعد تو دلخوشی  تمام شد بعد تو نوبت خیام شد موقع رفتنه به شام شد حسین. حسین جان. رضا نصابی
سبک جدید
🚀 آخر الزّمان از یمن آغاز می‌شود. از شلیک اولین موشک‌ها ! 🔰 سال پیش دکتر علی حائری شیرازی فرزند مرحوم آیت الله حائری شیرازی در کانال تلگرامی خود، مطلب مهمی از پدرشان نقل کرده اند: ▫️ پدر داشت روزهای پایانی را می‌گذراند. دکترها برایش اصطلاحِ «سِپسیس عفونی» را بکار می‌بردند. 🦠 «سپسیس» یک بیماری خطرناک و مرگبار است که بر اثر واکنش شدید سیستم ایمنی بدن در برابر عفونت شدید ایجاد می شود. «سپسیس شدید» منجر به «شوک سپتیک» می شود. این شوک، فشار خون پدر را کمتر از ۷ کرده بود. 💉 بوسيله دارویی که دائم و به‌تدریج به بدن تزریق می‌شد، سعی در جلوگيری از اُفت شدید فشار داشتند. این حالات، پدر را در خوابی عمیق و متفاوت فرو می‌برد؛ حالتی اغماء گونه ... 🌌 از شب، نوبت حضور من بالای سرشان است. حالتی رفت و برگشت دارند. بی‌هوش و هوشیار در نیمه‌های شب نگاهی به من کردند. ( و گفتند:) 🔸 «علی بیا !». ▫️ بعد بلافاصله گفتند: 🔹 «از یمن چه خبر؟!». ▫️ متعجب نگاه می‌کنم. 🔸 «با موشک کجا را زده؟». ▫️ گویی نظاره‌گر واقعه‌‎ای بوده که من از آن بی خبرم. می‌گویم: 🔹 «خواب دیدید؛ ما الآن در بیمارستان نمازی هستیم». ▫️ رویش را برمی‌گرداند. 🔸 «نه، خواب نبود! یمن را دریاب. اخبار یمن را پیگیر باش. آخرالزمان از یمن آغاز می‌شود. از شلیک اولین موشک‌ها !» ▫️ بعد سکوتی طولانی کرد. دوباره می‌گوید: 🔸 «علی بیا!». ▫️ اشاره می‌کند که 🔸 «سرت را جلو بیار». ▫️ سرم را می‌چسبانم به دهانش. باصدای بی‌جوهره‌ای می‌گوید: 🔸 «ان شاء الله تو ظهور را درک میکنی!» ▫️ مو به تنم سیخ می‌شود. می‌گویم: 🔹 «ان شاء الله» ▫️ و در دل، همۀ این فضا را حمل بر حال اغماگونه او می‌کنم و عبور میکنم ... ⌛️ تا این‌روزها که اولین موشک‌ها با جسارتی وصف‌ناشدنی از یمن به سمت تمام منافع اسرائیل و آمریکا شلیک میشود ... 🛳 و تنگه‌ای که لقب مهمترین آبراهۀ جهان را یدک می‌کشد برای همه کشتی‌های اسرائیل و آمریکا ناایمن شده. 🌟 یمن یک تنه دارد صف‌آرایی و آبروداری می‌کند. ▫️ باز صدای پدر را می‌شنوم: 🔸 «یمن را دریاب ...!» وامروزیمن توسط پهپادهایش تلاویو راهدف گرفت و انشاءالله ادامه خواهدداد تامحواسرائیل وامریکا ودیگرشیاطین جهان،
4_5854737394560932906.mp3
3.48M
هدیه به حضرت رقیه صلوات. اللهم صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم شور و زمینه. بند اول دلتنگت بودم .  مهمونم سلام تار می بینه دیگه بابا جون.  چشام شبیه  لبات‌.  خونیه لبام‌ . چی. بگم من از آبله ی پاهام رو خارا دویدم. نبودی.      ببینی از  دنیا بریدم نبوذدی.   ببینی بند دو با سر اومدی. امشب اعوشم نپرس ازم از پار گیه گوشم نپرس که کجاس بابا معجزم نپرس از سوخنگیه موی سرم. تو بازارا رفتم.    نبودی. ببینی با از آرا رفتم.     نبودی ببینی. بند سوم‌ زجربی حیا زجر کشم می کرد سیلی به رویم تا می رسید می زد شادی ها برام. زودگر شده جای تو شمر با من همسفر شده شده سهم من آه.  نبودی ببینی به سختی میرم راه.  نبودی ببینی رضا نصابی
سبک جدید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نیایش صبحگاهی خداوندا تو را ستايش ميكنم و از تو میخواهم که همه چیز را در این زندگی گذرا و زمینی به بهترین وجه تدبیر کنی زیرا تنها تو میدانی که چه چیز به صلاح من است...آمین
🌹ســـلام 🙋‍♂ 🌸صبح چهارشنبه تون بخیر 🌷امـروزتان سرشاراز آرامش 🌺و رنگ دلتـون شـاد 💐آرزو دارم امـروزتان 🌼پراز ملودی شـاد 🪻پراز حس ناب عشق 🪷پراز لبخنـد از ته دل و 🌻پراز آرامش خوب باشـد ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
☑️بنداول دنبال قافله به دستم سلسله می دویدم با تنی مجروح و پای پر ابله می دویدم‌ ..... به یاد اصغر رباب می سوخت رباب می سوخت رباب می سوخت با دیده ی تر رباب می سوخت رباب می سوخت رباب می سوخت با قلبه مضطر رباب می سوخت رباب می سوخت رباب می سوخت تو هرمکان رو نی زدن چوب به لب بابام میونه بزم مِی زدن چوب به لب بابام بابای بی سر غریب مادر ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄• ☑️بنددوم می خوردیم بی امون لگد و تازیون از این و اون می دیدم که می زد به لبت خیزرون با چشمه خون یه عده اشرار زدن مارو زدن مارو زدن مارو تو کوچه بازار زدن مارو زدن مارو زدن مارو میونه انظار زدن مارو زدن مارو زدن مارو زدن مارو چهل ساله کارم فقط گریه س فقط گریه س فقط گریه س چهل ساله یارم فقط آه و فقط ناله س فقط ناله س بابای بی سر غریب مادر ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄• ☑️بندسوم ای وای از شهرشام ای وای از دحام ای وای ای وای ای وای از کوچه و از نگاه عوام ای وای ای وای به اشکای ما می خندیدن می خندبدن می خندیدن دور و بر ما می رقصیدن می رقصیدن می رقصیدن حال مارو که نفهمیدن نفهمیدن نفهمیدن نفهمیدن چهل ساله کارم فقط گریه س فقط گریه س فقط گریه س چهل ساله یارم فقط آه و فقط ناله س فقط ناله س بابای بی سر غریب مادر ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄• ☑️بندچهارم می بینم گهواره بچه ای شیر خواره محزون‌می شم می بینم هر جایی روسریه پاره گریون می شم چهل ساله کارم فقط روضه س فقط روضه س فقط روضه س چهل ساله کارم فقط نوحه س فقط نوحه س فقط نوحه س چهل ساله کارم فقط گریه س فقط گریه س فقط گریه س بابای بی سر غریب مادر ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄•