eitaa logo
یارقیه
143 دنبال‌کننده
668 عکس
967 ویدیو
44 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
از دست هجر، دلهره دارم، چه می شود؟ آقا بگو که آخر کارم چه می شود؟ یابن الحسن سیاه شده زندگی، اگر... پایان دهی بر این شب تارم، چه می شود؟ چیز زیادی از تو نمی خواهم ای کریم بنشینی از کرم به کنارم، چه می شود؟ بی ارزشم قبول ولی لطف کن بیا... هنگام مرگ سوی مزارم، چه می شود؟ نذرم نشد ادا که شوم زائر رضا با این بساط، قول و قرارم چه می شود؟ دلتنگ کربلا شدم و جنة الحسین سر روی مرقدش بگذارم چه می شود؟ لطفی کن و مرا برسان زیر قبه اش با هیچ چیز کار ندارم چه می شود جانم فدای دلهره ی غریب می گفت: جسمِ بی سر یارم چه می شود؟ از من مخواه شمر که لب تر کنم به آب یاد لبان خشک نگارم چه می شود؟ با ضرب تازیانه مرا می بری ولی ظالم بگو به من، کس و کارم چه می شود؟ : 💔 شعرم نفس بریده به لکنت رسیده است ای شرح اضطراب دلـم، جمعه شد بیا
فراق تو بر دل شرر مي گذارد شب غصه را بي سحر مي گذارد به سوداي روي تو اي ماه زهرا دلم در شب خود قمر مي گذارد اگر تو بيايي ولي من نباشم چه داغي به روي جگر مي گذارد من آن طفل نامهربانم كه سر را به دامان لطف پدر مي گذارد كنار تو در روضه ها گريه كردن روي اشك هايم اثر مي گذارد عزادار زهرا دل غصه دارت شبي تلخ را پشت سر مي گذارد صداي نفس هاي مردي ميايد كه دارد به ديوار سر مي گذارد محمدعلی_بيابانی
غبار کوی تو هرجا که درهوا برخاست نشست بردل و آه ازنهادهابرخاست کجا زیارت ناحیه خوانده ای که چنین ز جمکران تو هم عطر کربلا برخاست گذشت یاد تو بر هرکویر باران زد هزار تیر اجابت به یک دعا برخاست به احترام تو بوده ست ای رسول قیام اگر امام پس از نام تو ز جا برخاست فدای آنکه ز نام تو سرسری نگذشت گذاشت بر سر خود دست و روی پا برخاست خوشا کسی که پس ازمرگ، شاهراً سَیفی به عهد بسته خود چون کند وفا برخاست
ما حلقه اگر بر در مقصود زدیم از بندگی حضرت معبود زدیم این الفت ما به دوست امروزی نیست یک عمر دم از مهدی موعود زدیم محمدعلی_مجاهدی
این جُمعه هَم گذشت، اَمّا بدونِ تو سخت است زندگی، بر ما بدونِ تو شد عادتِ همه، کابوسِ جمعه شب آغازِ تلخیِ... فردا... بدون تو... باشی اگر، بهار خوش رنگ می شود حالا که تیره اَست، دنیا بدون تو حالم شده خَراب، خورشید من بِتاب یَخ کرده ام در این، سرما بدون تو عمرش دراز شد، هجران چو زُلفِ تو هر شب برای ماست، یلدا بدون تو عالم برای ما، گیرَم بهشت شد مثلِ جَهَنَّم است، هرجا بدون تو ای روضه خوان بیا، این روضه ها به ما مَزّه نمی دَهَند، شبها بدون تو بی همسفر، سَفر؟ اَصلاً نِمی شود! کرب و بَلا رَویم؟ تَنها...؟ بدون تو...؟ مرحوم
بیا که زینب کبری تو را صدا میزد سر بریده ی آقا تو را صدا میزد تو و غریبی و زاری! خدا مرا بکشد به آن غمی که تو داری خدا مرا بکشد چرا به گوشه ی صحرا نموده ای منزل؟ مگر که خانه نداری؟ خدا مرا بکشد برای معصیت بی شمار من... آقا همیشه اشک تو جاری، خدا مرا بکشد میان روضه می آیی ولی منِ غافل ز دیدن تو فراری... خدا مرا بکشد شنیده ام که کسی با سر برادر گفت: چرا به نیزه سواری؟ خدا مرا بکشد کسی ندیده به بزم شراب و تشت طلا سر بریده ی قاری، خدا مرا بکشد هنوز سوز صدایی غریب میآید صدای قاری شیب الخضیب میآید