eitaa logo
یارقیه
149 دنبال‌کننده
563 عکس
813 ویدیو
43 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
4_6012483644898149797.mp3
8.97M
☑️ ☑️ ☑️ 🎤مداح :کربلایی هادی رسولی ✍شاعر:کربلایی رضا نصابی ☑️ ☑️ ☑️ 🎤مداح :کربلایی هادی رسولی ✍شاعر:کربلایی رضا نصابی ☑️☑️☑️☑️☑️☑️☑️ یاس توام اما برگ و برم سوخته پروانه ام اما بال و پرم سوخته از غمه دوریه تو بس که اشک ریختم تا به سحربابا چشم ترم سوخته زخمه کهنه دلم سر وا کرد زمونه با دخترت بد تا کرد بشکنه اون دستی که سیلی زد من و بیشتر شبیه زهرا کرد امون ای وای امون از غربت ☑️☑️☑️☑️☑️☑️☑️ در وسط اتیش هم لباس پارم هم روسری و هم این معجرم سوخته بر اثر رده شلاقه زجر پست هم دست و هم کتف و هم کمرم سوخته برای شب غمم اخر نیست شبیه من هیچ کسی مضطر نیست دست سنگینی داره بابا زجر ضربه دستش از لگد کم تر نیست امون ای وای امون از غربت ☑️☑️☑️☑️☑️☑️☑️ عمه به جای من سپر می شد هر جا ازخود من بیشتر این سپرم سوخته شبیه لبهای تو خونه این لبهام شبیه موی تو موی سرم سوخته من و گریه از تقلا انداخت من و درد و غصه از پا انداخت واسه ساکت شدن من نامرد جلو من سرت رو بابا انداخت
. و حضرت رقیه گوشه ی سرد خرابه منتظرم که بیایی خیلی دلم تنگه واست بگو بابا جون کجایی کجایی بابا ببینی نمی تونم پاشم آز جام کجایی بابا ببینی کبودیه زیر چشمام بعد تو لحظه ای خوشی ندیدم بعد تو خیلی ناسزا شنیدم دیگه از زندگی بابا بریدم بعد تو هر چی نبودش که دیدم بعد تو با لگد از خواب پریدم به سختی بابا نفس کشیدم من الذی ایتمنی‌ بابا 3 تنوره سینه من امشب . داغه مثل تنوره خولی امشب فقط من و تو هستیم امشب از ما دوره خولی چند شب و چند روزه بابا روی تورو سیر ندیدم عکس تورو روی خا کا با نوک انگشت کشیدم آرامشم تنها صدای تو بود تصویر هرلحظه م چشای تو بود روی گونم جای لبای تو بود کناره تو آرامشی داشتم تورو داشتم غم و غصه نداشتم سرم و روی زانوهات می زاشتم من الذی ایتمنی‌ بابا.      3 سه سالمه ولی می بینی پیرمو قامت کمونم‌ به دلم افتاده دیگه تا سحر. زنده نمونم کاشکی  میشد پیش من تو بمونی به قدر کافی کاشکی میشد مث قدیما بازم موی من و ببافی دخترت بابا از زندگی سیره خدا کنه امشب دعام بگیره رقیه در کناره تو بمیره گریه های من امشب بی امونه روی لبات جای لخته خونه این اثری از چوب خیزرونه من الذی ایتمنی‌ بابا 3 👇
بسم الله الرحمن الرحیم: |⇦•حالا که اومدی پیشم... و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده به نفس سیدمهدی میرداماد •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ "يَا سَرِيعَ الرِّضَا ، اِغْفِرْ لِمَنْ لاَ يَمْلِكُ إِلاَّ الدُّعَاءَ ، فَإِنَّكَ فَعَّالٌ لِمَا تَشَاءُيَا مَنِ اسْمُهُ دَوَاءٌ ، وَذِكْرُهُ شَفَاءٌ ، وَطَاعَتُهُ غِنىً ، اِرْحَمْ مَنْ رَأْسُ مَالِهِ الرَّجَاءُ وَسِلاَحُهُ الْبُكَاءُ .." *بری سوریه وارد حرم بشی رو به روت یه کاشی فیروزه ای رنگ این بیت رو‌ش نوشته ...* «آن کو‌ که در این مزار شریف آرمیده است امُّ البُکاء رقیه ی محنت کشیده است» *گریه سپره معمولا بچه ها از این سلاح استفاده می کنند.تا دعواشون میکنی گریه میکنن دست برمیداری. هر دختر بچه ای رو بخوای بزنی گریه کنه دلت به رحم‌میاد اما کربلا برعکس شد هروقت این سه ساله گریه کرد زدنش ..میگفتن گریه نکنی نمیزنیمت. میگفت :نه!من با بابام قرار گذاشتم..* «گر به من گویند بابا را نخوان سیلی نخور صورتم سازم سپر گویم که بابا بهتر است» *گریه کرد،گریه کرد تا بالاخره به مراد دلش رسید یه وقت دید سر باباش جلو‌ چشماشه..* حالا که اومدی پیشم بازم آغوشتو‌ واکن بغل کن بغضم بازم، غریبیمو‌ تماشا کن حالا که اومدی پیشم بزار خلوت کنم باتو بزار تعریف کنم بعدش، ببین من پیر شدم یا تو تو‌ وقتی اومدی گفتم‌که تقصیرِ دل من بود تو‌ که دیدی بابات خوابه چه وقته گریه کردن بود ببخش حرفای تعریفیم، دیگه حرفای خوبی نیست ببخش واسه پذیرایی، خرابه جای خوبی نیست خرابه بِسترش خاکه، خرابه بالشش خِشته تو خیلی خاکیی اما، برای دخترت زشته برای دخترت زشته که خونه اش این طوری باشه بزار چیزی نگم شایدتو حرفام دلخوری باشه *خیلی حرفا آماده کرده بود بزنه اما تا نگاش به سر بریده ی باباش افتاد زِبونش بند اومد..بریده بریده گفت :أبَ..* کدوم خانوم با این حالش، پیش مهمون معذب نیست ببخش از راه طولانی، سر و وضعم مرتب نیست اگه مهمون داری باید، براش با جون مهیّا شی خجالت می کشی وقتی، نتونی از زمین پاشی نگی من بی ادب بودم نگی این دختر عاشق نیست نمی تونم پاشم از جام پاهام پاهای سابق نیست «بس که دوید عقب قافله واویلا واویلا پای من از ره شده پر آبله واویلا واویلا» حالا چشمای کم سومو به هر چی جز تو می بندم به زورم باشه پا میشم به زورم باشه می خندم *بابا! یه نگاه کن به دخترت چرا چشاتو بستی؟یه نگاه کرد به باباش گفت..* مگه تو صورتم امشب، بغیر از خنده چی دیدی که از وقتی پیشم هستی، یه بار حتی نخندیدی :هادی جان فدا *تو‌که هر وقت من ومیدیدی میخندیدی تو‌که هر وقت دخترتو‌ میدیدی لبخند میزدی! مدینه هم‌ پیغمبر هر وقت فاطمه اش رو‌ میدید می گفت :"السَّلامُ عَلیکَ یا أَبَتاه"پیغمبر گُل از گُلش می شکفت.هر وقت حضرت زهرا سلام الله می گفت أبتاه پیغمبر خوشحال میشد لبخند میزد. یه روز پیغمبر اومد دید لحن فاطمه عوض شد نگفت بابا، گفت یا رسول الله ! پیغمبر تعجب کرد گفت دخترم هر بار من رو یه جور دیگه صدا میزدی میگفتی :یاأبتاه حالا میگی یا رسول الله!حضرت فرمود:آره بابا از سلمان شنیدم آیه نازل شده همه باید با این لفظ شما رو صدا بزنن بگن یا رسول الله! منم گفتم احترام کنم بگم یا رسول الله. پیغمبر فرمود این آیه درسته اما تو دختر منی، تو‌ پاره ی تن منی، تو‌میخوای من رو صدا بزنی بگو بابا. هروقت میگی بابا آرام‌ میشم‌ خوشحال میشم ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ㅤㅤ هر وقت گفت أبتاه دل پیغمبر آرام شد. اما دو جا گفت: یا أبتاه !چه گذشت به پیغمبر نمیدونم‌. یه جا بین در و دیوار. یه جا هم تو‌ کوچه ها وقتی تازیانه خورد گفت: یا أبتاه! رقیه ام‌ هربار باباش رو صدا کرد دل بابا آروم شد..هر بار بابا رقیه رو‌دید گُل از گُل چهره اش شکفت اما چه گذشت تو‌خرابه ..سر رو بغل کرد یه نگاه به سر کرد. یه نگاه به خودش کرد شروع کرد با سر حرف زدن، زمزمه کردن ..بابا!...‌* سوختی سوختم شبیه همیم تو آغوش هم ضریح همیم با تَن بی تَن برای منی کمم که بیای بابای منی *بابا ببین دخترتو ..* چقدر پیر شدم تو روزای دل آزار نبودی سرم داد کشیدن تو بازار مگه دختر تو نداره کِس وکار پایِ زخمم به تو‌ نرسید کجا بودی زجر موهامو‌ کشید کار دنیاست دوتا دل تنگ به هم برسن تو‌کاخ یزید *بابا تو هر کجا فکر میکردم ببینمت الّا کاخ یزید..نمیتونستم باور کنم اون سری که اون وسط ملعبه دست اون بی حیا شده سر مقدس بابای منه. هی رو‌پنجه های پا بلند میشدم هی عمه ام جلو‌ چشمم رو‌ می گرفت. هی دستای کوچولومو اشاره کردم عمه اون سر آشناست بگو‌ نزنه اون لبارو‌ نرنه ..‌بابا هرچی از عمه ام سؤال کردم گفتم عمه اون سر، سر کیه ؟ جوابمو نداد حالا جوابم رو‌گرفتم...*
هدیه به حضرت رقیه صلوات شور یا زمینه یاس توام اما برگ و برم سوخته پروانه ام اما بال و پرم سوخته از غمه دوریه تو بس که اشک ریختم تا به سحربابا چشم ترم سوخته زخمه کهنه دلم سر وا کرد زمونه با دخترت بد تا کرد بشکنه اون دستی که سیلی زد من و بیشتر شبیه زهرا کرد امون ای وای امون از غربت در وسط اتیش هم لباس پارم هم روسری و هم این معجرم سوخته بر اثر رده شلاقه زجر پست هم دست و هم کتف و هم کمرم سوخته برای شب غمم اخر نیست شبیه من هیچ کسی مضطر نیست دست سنگینی داره بابا زجر ضربه دستش از لگد کم تر نیست امون ای وای امون از غربت عمه به جای من سپر می شد هر جا ازخود من بیشتر این سپرم سوخته شبیه لبهای تو خونه این لبهام شبیه موی تو موی سرم سوخته من و گریه از تقلا انداخت من و درد و غصه از پا انداخت واسه ساکت شدن من نامرد جلو من سرت رو بابا انداخت رضا نصابی
572_48527545805086.mp3
17.4M
|⇦•من از کجا شروع کنم ... وتوسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ کربلایی حسین طاهری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ من از کجا شروع کنم، هر چی بگم اضافیه بگید برا هر گره ای، خانم رقیه کافیه به خود خدا گرفتم به خدا مریض بودم، شِفا گرفتم به امام رضا گرفتم من از این سه ساله، کربلا گرفتم می خوام علاقه امو بهت نشون بدم یه شب تو روضه ی خرابه جون بدم «قبله ی حاجات یا رقیه سادات یا رقیه سادات...» اگر میشه اسم منو، بگو توی گوش بابات بهش بگو دلش میخواد، یه روز شهید بشه برات تو بگی نه نمیاره تو بخوای محاله که ، محل نذاره بگو خیلی بی قراره بگو دلشوره ی، اربعینو دارد از طرف خودت عُقده امو واکنم می خوام برم حرم بابا بابا کنم «محتاج دعاهات یا رقیه سادات یا رقیه سادات..» کاشکی فدات شه مادرم، خاک نشینه رو معجرت من بمیرم ولی کسی، داد نکشه روی سرت همینو بدونی بسه بدجوری مهر تو، تو دلم نشسته آره دنیا خیلی پسته وقتی اینجوری دلِ تو رو شکسته دیگه تو زندگیم فقط دلم می خواد موقعه‌ی مردنم بابای تو بیاد «میگیم مثل بابات یا رقیه سادات یا رقیه سادات...» ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم