#شور
#امام_حسین
#شب_جمعه
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
شماره 1618
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
درختِ عمر من از ریشه می سوزه
دلم وقتی برات تنگ میشه می سوزه
حسین...
به این اشک و به این روضه پریشونم
شبیه مادرت با گریه می خونم
حسین...
بُنَیَّ کربلا پیشِ تنت حاضر شدم دیدم
بهت آبم نمی دادن،نگو نه من خودم دیدم
▪️حسین...أیها العطشان...
شبای جمعه واست روضه می گیرم
می بندم چشمامو تو حرمت میرم
حسین...
چراغ سرخ مقتل تا سحر روشن
داره میره تو گودال شمر ذی الجوشن
حسین...
بُنَیَّ کشتنت مادر منو زینب صدا می زد
عدو دید مادرت اینجاست چرا تیغ از قفا میزد
▪️حسین... أیها العطشان...
هشتک کانال حذف نشود ❌
#متن_روضه
#پنج_تن
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
به احترام غمه مادرت بیا مهدی
قسم ب عمر کم مادرت بیا مهدی
به چادری که شده پرچم عزاداری
به پرچم علم مادرت بیا مهدی
دل ها رو ببریم مدینه کنار حرم رسول الله و ائمه بقیع و توسلی
به دامن پنج تن آل عبا بزنیم یا رسول الله آرزومندان مدینه دلشون پر میزنه برا اون حرمی که راهش بسته شده هر وقت دلتنگ فاطمه میشدند هر وقت بهانه قبر مخفی رو می گرفتند میامدند به زیارت قبر شما حالا اونایی که آرزوی نجف دارن
برو ای گدای مسکین در خانه علی زن
که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را
یاعلی آمدم صحن و سرایت دیدم
گلی از گلشن رویت چیدم
جان عالمی ب فدای آن مولایی که وقتی سلام به مردم مدینه میکرد جواب سلام مولا رو نمیدادن اما بازم دلش خوش بود که زهرا رو داره اما یه جا خیلی به مولا سخت گذشت اونم اون لحظه ای بود
که دستش رسید ب بازوی ورم کرده..😭
به صورت سیلی خورده.. 😭
اما حالا یه کاروان اشک ببریم مدینه کنار بستر مادری که به سختی نفس میکشه به سختی دست بالا میاره ی دست به گردن حسن ی دست به گردن حسین .👇
و دختر چهار ساله ای که زبانحالی داره از همگی التماس دعا اونایی که سوز دل دارن عزیزایی که داغ مادر دیدن منو ببخشن
آخ..
به هیجده ساله بانویی بباله
دعا میکرد طفلی چهار ساله
الهی مادرم زهرا جوان است
چرا در نوجوانی پیر گشته
چرا از عمر خود او سیر گشته
اما این خواهر دلش به برادرا خوشه ای کاش امام مجتبی
رو هم مثل مادرش شبانه ب خاک می سپردند دیگ هفتاد چوبه تیر به تابوت برادر.. 😭
لا یوم کیومک یا اباعبدالله
اما کربلا رفته ها حسینیا
▪️عصر عاشورا امام حسین علیه السلام، حضرت زینب را سر پرست کرد، گفت: خواهرم تویی و این خیل اسرا و زنها و دختران
ایشون به همه ی این کارها باید برسد، با این همه غمی که دارد.
زینب علیها سلام تمام زنها و بچه ها را خواباند،بی بی زینب آمد رو خاک ها بخوابد، وقتی که آمد خودش بخوابد، دید از آن گوشه ی خرابه ها، تو تاریکی ها، یک بچه ای هی می گوید: بابا، بابا ؛ بلند شد آمد جلو ببیند کیه؟
دید رقیه است، صدا زد عمه جانم آرام باش، می گوید: عمه، من بابا را می خواهم، من پدرم را می خواهم، الان بابا اینجا بود عمه... 😭
دختر دردانه منم
به کنج ویرانه منم
عمه چه آمد به سرم
چرا نیامد پدرم
الله اکبر ، الله اکبر
یه وقت دیدند، یک غلام آمد یک طبق آورد، این بچه دوید جلو، روپوش را برداشت، دید سر بریده حسین علیه السلام …😭
فکر بلبل همه آن است که گل شد یارش
گل در اندیشه که چون عشوه کند در کارش
حضرت رقیه به عمه زینب گفت:
عمه جان شب مرگ من است امشب
وای که ز نور رخ بابم خرابه روشن است امشب
به زین العابدین بر گو که ما پیمانه بشکستیم
تو هم پیمانه را بشکن، پدر نزد من است امشب
گلی گم کرده ام می جویم او را
به هر گل میرسم میبویم او را
اگر جویم گلم را در گلستان
به آب دیدگان می شویم او را
همه ناله بزنید غریب مادر حسین ...
یا مظلوم حسین ....😭
التماس دعا..
اشک ما وقف عزای پنج تن
بچه های ما فدای پنج تن
رونقی این سفره هامان دارد از
برکت و لطف و عطای پنج تن
رفت و آمدهای ما در روضه ها
هست مرهون دعای پنج تن
نسل ما یا نوکرند، یا عاشقند
ایل ما اصلا گدای پنج تن
ما مریض معصیت هستیم، پس
آمدیم دارالشفای پنج تن
با دعای فاطمه قد می کشیم
روز و شب تحت لوای پنج تن
سینه ی ما گنج علم اهل بیت
دیده ی ما خاک پای پنج تن
هیئتی که فاطمه دارد نظر
می شود غار حرای پنج تن
مادرم در روضه ها فریاد زد
زندگیِ ما برای پنج تن
پای میزان عمل که می شود
خوش به حال آشنای پنج تن
می شود شبهای جمعه، کربلا
غرق آه و نینوای پنج تن
با نوای (یابُنَیَّ) می شود
نینوا در کربلای پنج تن
روضه خوان می گفت زینب پیر شد
در کنار ماجرای پنج تن
آه، از گودال دارد می رسد
گریه های، های هایِ پنج تن
این صدای وای وایِ زینب است
یا صدایِ وای وایِ پنج تن
هشتک کانال حذف نشود ❌
کانال نوحوا علی الحسین 1_15021079671.mp3
زمان:
حجم:
9.02M
#نوحه
#حضرت_عباس
#تاسوعا
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
مرحوم حاج حسن شیرازی 🎤
امشب دوای درد من با اباالفضله
حرف دل هر مرد و زن یا اباالفضله
شیر یل ام البنین ای قرار دل
گردیده ای نقش زمین بر لب ساحل
من ماندنم آسان ولی رفتنم مشکل
برخیز و برگو یا علی یا ابوفاضل
فریاد اهل خیمه ها یا اباالفضله
حرف دل هر مرد و زن یا اباالفضله
#نماهنگ
#رمضان
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
❤️ اسماء الحسنی
نٓسْئٓلُکٓ یٰا مٓنْ هّوٌ اْلْلٌٰهُ اْلٓذٖی لٰا اِلٰهٓ اِلٌٰا هُوٓ۞اْلَرحًمًنِ۞آلَرحًيَمً ۞آلَمًلَکْ۞آلَقُدٍوٌسِ۞آلَسِلَآمً۞آلَمًؤمًنِ۞آلَمًهّيَمًن ِآلَعٌزٍيَزٍ ۞آلَجّبًآر۞آلَمًتٌکْبًر۞آلَخِآلَقُ۞ آلَبًآرئ۞آلَمًصّوٌر۞آلَغُفُآر۞ آلَقُهّآر۞آلَوٌهّآبً۞آلَرزٍآقُ۞ آلَفُتٌآحً۞آلَعٌلَيَمً۞آلَقُآبًض۞ آلَبًآسِطِ۞آلَخِآفُض۞ آلَرآفُعٌ۞آلَمًعٌزٍ۞آلَمًذِلَ۞ آلَسِمًيَعٌ۞آلَبًصّيَر۞آلَحًکْمً۞آلَعٌدٍلَ آلَلَطِيَفُ۞آلَخِبًيَر۞آلَحًلَيَمً ۞آلَعٌظُيَمً۞آلَغُفُوٌر۞آلَشُکْوٌر۞ آلَعٌلَيَ۞آلَکْبًيَر۞آلَحًفُيَظُ۞ آلَمًقُيَتٌ۞آلَحًسِيَبً۞آلَجّلَيَلَ۞ آلَکْريَمً۞آلَرقُيَبً۞آلَمًجّيَبً۞ آلَوٌآسِعٌ۞آلَحًکْيَمً۞آلَوٌدٍوٌدٍ۞ آلَمًجّيَدٍ۞آلَبًآعٌثً۞آلَشُهّيَدٍ ۞آلَحًقُ۞آلَوٌکْيَلَ۞آلَقُوٌيَ۞ آلَمًتٌيَنِ۞آلَوٌلَيَ۞آلَحًمًيَدٍ۞ آلَمًحًصّيَ۞آلَمًبًدٍئ۞آلَمًعٌيَدٍ۞ آلَمًحًيَيَ۞آلَمًمًيَتٌ۞ آلَحًيَ۞ آلَقُيَوٌمً ۞آلَوٌآجّدٍ۞آلَمًآجّدٍ ۞آلَوٌآحًدٍ۞آلَأحًدٍ۞آلَصّمًدٍ ۞آلَقُآدٍر۞آلَمًقُتٌدٍر۞آلَمًقُدٍمً ۞ آلَمًؤخِر۞آلَأوٌلَ۞ آلَآخِر۞ آلَظُآهّر ۞آلَبًآطِنِ۞آلَوٌآلَيَ آلَمًتٌعاٌلَيَ ۞ آلَبًر۞ آلَتٌوٌآبً۞
#داستان_شب
#مجیر
#مادر
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
و چه دعای مجیرهایی که هر زمان مادر❤️ قصد خواندن آن را داشت، خدمتی به اهل خانه، قد علم کرد و آن را به ساعتی دیگر موکول کرد..
🔸ایام البیض رمضان بود...
مادر، سفره افطاری اهل خانه را فراهم کرد و زیر لب گفت: یادم نرود امشب دعای مجیر را...
سفره را جمع کرد و نگاهی به ساعت انداخت، حالا وقت تدارک سحری بود؛
مادر زیر لب گفت: یادم نرود دعای مجیر را!
🔹ظرف ها را شست، سحری را آماده کرد، خواست مشغول دعا شود که متوجه شد کودک نوپایش بدجور خود و لباسهایش را کثیف کرده، پس مشغول تعویض پوشک و لباسهایش شد و زیر لب گفت:
یادم نرود دعای مجیر را!
🔸خسته و تکیده سر جایش نشست؛
تا خواست دعا را شروع کند آن یکی فرزندش کتاب به دست سراغ مادر آمد برای دیکته شب...
مادر زیر لب گفت یادم نرود دعای مجیر را!
▪️کارها یکی پس از دیگری قد علم می کردند و ساعت بی رحمانه میگذشت و مادر در حسرت یک ساعت مناجات بی دغدغه، شب را سپری میکند..
🌹و حالا که تمام اهل خانه را به هزار زحمت خوابانده و به زندگی سامان داده تا خلوتی با خدای خویش داشته باشد، چشم های مادر خسته و خواب آلوده..
حالا دیگر نایی برای دعای مجیر نمانده!
سر بر بالین می گذارد و زیر لب آرام زمزمه میکند:
نشد بخوانم دعای مجیر را!.. 😔
▪️قطره اشکی از گوشه چشم مادر روانه ی بالشت می شود و مادر،خسته و دلشکسته از روزمره، لب به مناجات میگشاید:
خدایا به حق لحظات پختن افطاری با زبان روزه و حرارت اجاق گاز که بدجور تشنه میکند مرا:
اَجِرنا مِن النّار یا مُجیر... 🙏
خدایا به حق لحظاتی که ایستاده ام تا بشورم ظرف ها و نظافت کنم خانه را:
اَجِرنا مِن النّار یا مُجیر... 🙏
خدایا به حق خستگی پاها و بی رمقی دست هایم:
اَجِرنا مِن النّار یا مُجیر... 🙏
خدایا به حق ساعات عمرم که در راه خدمت به همسر و فرزندانم، به بندگانت که به من واگذار نمودی سپری شد:
اَجِرنا مِن النّار یا مُجیر... 🙏
خدایا اصلاً به حق این دل شکسته و حسرت زده ی خواندن دعای مجیر و چشم های بی رمق از همراهیم:
اَجِرنا مِن النّار یا مُجیر... 🙏
▪️حالا مادر آرام میخوابد، هرچند تا صبح چند بار دیگر بیدار میشود تا یکی از فرزندان را آب بدهد، یکی را شیر بدهد و برای آن یکی که بیقرار شده آغوش مهر مادری بگشاید..❤️
مگر میشود چنین دعای مجیری مقبول درگاه ربوبی نگردد؟ 🙏
اصلاً تمام عمر مادرها *ایام البیض* است، چه رجب، چه شعبان، چه رمضان و چه..👌
خدایا به حق لحظه به لحظه خستگی مادرانمان:
اَجِرنا مِن النّار یا مجیر
نوحه شور -235-کانال نوحوا علی الحسین.mp3
زمان:
حجم:
1.53M
#نوحه
شور
#حماسی
شماره 235
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
⏪ حسین... ای عشق من
حسین... ای بی کفن
حسین... کربلا مهمونم کن
من و یک سینه پر شراره
من و یک قلب پاره پاره
الهی که خوشی نبینه
تو رو هر کس که دوست نداره
⏪ حسین... ای عشق من
حسین... ای بی کفن
حسین... کربلا مهمونم کن
⏪ حسین... ای با وفا
حسین... ای با صفا
حسین... از غمت مجنونم کن
من و مستی از شرابم
تو حساب و توئی کتابم
دیگه از خواب بیدار نمیشم
اگه یک شب بیای به خوابم
⏪ حسین... ای عشق من
حسین... ای بی کفن
حسین... کربلا مهمونم کن
من و بارون و ابر دیده
دلی از غیر تو بریده
همه عالم با همه عمرش
مثل تو اربابی ندیده
هشتک کانال حذف نشود ❌
بزرگان چشم میدوختند
به ده شب عاشورا تا چیزی بگیرند ..
شما هم چیزی بگیرید.
کاری کنید که دعاهایتان
در این دهه مستجاب شود .
پرخاش کنید بروید مجلس نمیشود .
باید لطافت داشت .
حر یک شخص بود اما
حر بودن جریان دارد ..
بله آقاجان ! دهه حر است ؛
دهه زهیر است ..
اگر میخواهی متحول شید ،
دهه « تحول » است !
آیتاللهفاطمینیا "🎤
#کلام_بزرگان
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
#ورود_اهلبیت_به_شام
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
باز اسم کوفه آمد درمیان و نام شام
آه آه از صبح کوفه وای وای از شام شام
روزِ اندر پیش چشمم، تیره تر آید ز شب
بشنود گوشم اگر از خلق دوران، نامِ شام
ابتلای کربلا و ماجرای کوفه را
محو کرد از لوح هستی، محنت و آلام شام
بی حیایی بین که با یک دیگر از قتل حسین
می نمایندی مبارک باد، خاص و عام شام
آن یکی نان از تصدّق داد، آن خرما؛ ببین
اهل بیت مصطفی را این بُوَد اکرامِ شام
آه از آن ساعت که زینب بر سر بازار دید
می زنندش سنگ بر سر، از در و از بام شام
چون نسوزم ز آتش این غم؟ که از کین ریختند
آتش اندر فرق عابد، خلق خون آشام شام
«جودیا» شام است زان رو تیره تا صبح ابد
کامد اندر دهر از صبح آن چنان تا شام شام
مرحوم جودى ورود اهل بیت علیهم السلام را به شام تار اینگونه توصیف مىفرماید:
روایت است كه چون اهل بیت شاه شهید
شدند داخل شام از جفا و جور یزید
از آن طرف همه را دست از حناء رنگین
از این طرف همه پاها ز خار ره رنگین
از آن طرف به فلك بانگ طبل و بربط و ناى
از این طرف همه در ناله حسینم واى
از آن طرف همه طفلان سنگ در دامن
از این طرف همه فرق شكسته در شیون
از آن طرف به كف جمله جام هاى شراب
از این طرف دل طفلان ز قحط آب كباب
از آن طرف به هیاهو ز پیر تا برنا
از این طرف سر اكبر مقابل(لیلا)
از آن طرف همه در عشرت و مباركباد
از این طرف به سنان رأس قاسم(داماد)
از آن طرف همه را در بدن لباس حریر
از این طرف همگى بسته غل و زنجیر
از آن طرف همه طفلان به روى دوش پدر
از این طرف به سر نى سر على اصغر
از آن طرف همه در غرفه ها لب خندان
از این طرف به فغان روى ناقه عریان
از آن طرف به پس پرده اهل بیت یزید
از این طرف سر زینب برهنه چون خورشید
از آن طرف همه بنشسته روى كرسى زر
از این طرف همه استاده فرق بى معجر
از آن طرف سر شوم یزید را افسر
از این طرف سر شه پر ز خاك و خاكستر
از آن طرف ز جفا چوب كین به دست یزید
از این طرف لب و دندان خشك شاه شهید
جهان به دیده جودى سیاه چون شب شد
چو در خرابه بى سقف جاى زینب شد
حضرت امام باقر (علیه السلام) از پدر بزرگوارش زین العابدین (سلام الله علیه) روایت نموده كه آن حضرت فرمودند:
مرا بر یك شتر لنگ و لاغرى نشانده و سر پدرم را بر علمى نصب كرده، و بانوان را بر قاطرها نشانده و اراذل و اوباش اطراف ما را گرفته بودند😭 اگر كسى از ما می خواست گریه كند نیزه بر فرقش میزدند پیوسته بدین منوال بودیم تا به دمشق رسیدیم در آنجا جارچى جار میزد یا اهل الشام هولاء سبایا اهل البیت الملعون. مرحوم سید در لهوف می نویسد: همین كه اهل بیت رسالت سلام الله علیهم آن همه جمعیت و ازدحام از اهل شام دیدند علیا مكرمه ام كلثوم علیها السلام شمر پلید را طلبید و به او فرمود: اى شمر من امروز یك حاجت به تو دارم. شمر گفت: چه حاجت دارى؟
فرمود: ما را از دروازهاى ببر كه جمعیت كمتر باشد و نیز دستور بده این سرها را از میان ما زن ها دورتر برده مردم به تماشاى آنها مشغول شوند و از ما منصرف گردند. آن حرامزاده خبیث مخصوصاً گفت سرها را از میان محمل هاى زنان عبور بدهند كه مردم بیشتر به تماشا آیند... 😭
و امام سجّادعلیه السّلام هنگام حركت به طرف شام این شعر را می خواند:
اقاد ذلیلًا فی دمشق كانّنی
من الزّنج عبد غاب عنه نصیر
وجدّی رسول الله فی كلّ مشهد
وشیخی امیر المؤمنین امیر
فیالیت لم انظر دمشق ولم اكن
یرانی یزد فی البلاد اسیر
یعنى در شهر شام با خوارى كشیده مى شوم، چندان كه گویى من برده اى از زنگبار هستم كه مولایش از او غایب شده است، و حال آنكه، جدّ من رسول خدا صلى الله علیه و آله بر خلق جهان ، و بزرگ فامیل من امیرمؤ منان على وزیر رسول خدا صلى الله علیه و آله است.
شاعر: مرحوم جودی
کانال نوحوا علی الحسین 1_19692335077.mp3
زمان:
حجم:
3.69M
#آموزشی
#دستگاه_شور
#ردیف_آوازی
#آوازدشتی
#دشتستانی
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
حاج مرتضی طاهری🎤
خوشا جانی که جانان ش حسین است
خوشا دردی که درمان ش حسین است
نبی را جان شیرین گر حسن بود
ولی آرامش جانش حسین است
بگو اهریمنان کربلا را
که این صحرا سلیمان ش حسین است
چه صحرایی است یا رب وادی عشق
که تنها مرد میدان ش حسین است
هشتک کانال حذف نشود ❌
#متن_روضه
#شب_هفتم
#محرم
#علی_اصغر_علیه_السلام
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
❇️ مقدمه
🔹در تفسیر علی بن ابراهیم از حضرت علی بن الحسین علیهما السّلام روایت می کند که فرمودند: هر گاه چشم شخص مؤمنی برای شهادت امام حسین علیه السّلام بقدری پر از اشک شود که به گونه های صورتش بچکد خدا او را دائما در غرفه های بهشتی جای خواهد داد.
🔸هر شخص مؤمنی که چشمش برای آن اذیت هائی که در دنیا به ما رسیده بقدری پر از اشک شود که به گونه های صورت وی برسد خدا او را در جایگاه صداقت در بهشت جای خواهد داد، هر شخص مؤمنی که در راه ما دچار اذیت و آزاری شود و چشمانش برای آن اذیت ها پر از اشک شود و به گونه های صورتش بریزد خدا اذیت و آزارها را از او دور می کند و روز قیامت وی را از غضب خود و آتش جهنم در امان خواهد داشت....
بر قبله عشق جاودانه
افراشته پرچم حسین است
هر درد کند دوا به عالم
اشکی که به ماتم حسین است
◾️السلام علیک یا علی بن الحسین یا باب الحوائج
با مهر حسین و عترت اطهر او
جوئیم توسل به علی اصغر او
چون نخل، بلند و دست ما کوتاه است
گیریم ثمر ز شاخ کوچکتر او
🔸سلام بر اون دستان کوچکی که گره های بزرگ رو باز می کنه.
سلام بر اون لب های کوچک و خشکیده ای که تشنگان عدالت رو سیراب می کنه.
▪️سلام بر اون قنداقه ئ خون آلودی که در صحرای کربلا دست بابا رو رنگین نموده.
یکی از مصائبی که خوندن و شنیدنش خیلی سخت است، مصیبت این شش ماهه است.
اونهایی که بچه ی کوچک دارند یا بچه بزرگ کرده اند بهتر می فهمند که کربلا چه خبر بوده؟
وقتی خواهران این شش ماهه می دیدند توی گرمای شدید، دهان داداش کوچولو خشکیده،رنگش پریده،دهانش مثل ماهی که از آب بیرون افتاده باشه باز و بسته می شه، چه جوری ناله می زدند و چه زبان حالی داشتند؟
این قدر گریه نکن هیچ کسی آبت نمی ده
غیر تیر حرمله هیچ کی جوابت نمی ده
مادرت شیر نداره تو که اینو خوب می دونی
پس چرا زبونتو دور لبت می چرخونی
▪️در مقتل لهوف سید بن طاوس آورده تا اباعبدالله علیه السّلام دید جوانان و دوستدارانش کشته شده است صدازد:
▪️هل من ذاب یذبُّ عن حرم رسول الله؟..
در این هنگام صدای گریه زنان حرم بلند شد. بی بی زینب علی اصغر علیهما السّلام روی دستاش گرفت به داداشش داد برادر جان علی اصغر تشنه است سه روز که آب نخورده است پس جرعه ایی آب برایش بخواه.
امام او را روی دستش گرفت صدا زد ای قوم اهل بیتم رو کشتید و قد بقی هذاالطفل یتلظی عطشا، فاسقوه شربه من الماء. فقط این طفل شیرخوارم مانده
به خاطر تشنگی له له می زند پس جرعه ایی از آب را به او بنوشانید.
▪️حضرت در حال سخن گفتن بود که با تیر سه شعبه به گلوی علی اصغر علیه السّلام زدند.
▪️امام حسین علیه السّلام دو دست مبارکش را به زیر گلوی اصغر علیه السّلام بردند و خون را به آسمان پاشیدند..
▪️ امام باقر علیه السّلام می فرمایند یک قطره از خون گلو به زمین باز نگشت.
نقل می کنند جنازه علی اصغر علیه السّلام رو در حالی که به قنداق خونی پیچیده شده بود به سوی خیمه آورد..
در حالی که سیراب شد ولی نه به خاطر آب بلکه با تیر دشمن سیراب شد.
اصغر من کی به زبان آمده
حرمله باتیر کمان آمده
همه ناله بزنید غریب حسین.... 😭
هشتک کانال حذف نشود ❌
#نوحه
#سوزناک
#حضرت_رقیه
#علی_اصغر
#شب_سوم
#شب_هفتم
#محرم
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
آرزوهایی که داشتم بعد تو نقش بر آب شد
کوه رویای من از بعد رفتنت خراب شد
جای شکرش باقیه با اینکه از غمت میسوزم
زیر سایه تم چقدر خوبه کنارمی هنوزم
دیگه دنیا بدون تو به من نمیسازه
میبینمت چشمت هنوز بازه
برا تو میخونم لالایی
به اصرار عمه منم یه خورده آب خوردم
ببین برای تو هم آوردم ولی تو روی
▪️من این پایین تو اون بالا علی بالام
من میخواستم وایسی رو پای خودت نه روی نیزه
همه دنیامو میدم توو بغلم باشی یه لحظه
من چشمام همش سیاهی میره مثل روزگارم
برا مردنم همین کافیه که تو رو ندارم
تو این عالم به تازه عروس پسر مرده
همش از این و اون کتک خورده
کی آخه انقدر می خنده
همش میگم الهی چشم حرمله کور شه
بگو که از محمل من دور شه
یا اینکه چشماشو ببنده
▪️من این پایین تو اون بالا علی بالام
این سه شعبه زندگیمو به سه قسمت کرده تقسیم
قبل تیر و بعد تیر خوردن به هستیم
قول میدم اگه ورق برگرده و علی نمیره
جوری لالایی بخونم حرمله گریه اش بگیره
تلاش کردم حسین ازت بشنوه بابایی
عصای دست نیزه دارایی
بی تو از این زمونه سیرم
آی گل یاسم بگو کی از شاخه تو رو چیده
لبت هنوزم بوی شیر میده
دخترای اهل شامُ هیچ وقت بابا نمی بخشم
مردم بی احترامُ هیچ وقت بابا نمی بخشم
لباسای پاره مو با دست نشون دادن
به کانال نوحوا علی الحسین بپیوندید 👇
هشتک کانال حذف نشود ❌
#نوحه
#حضرت_عباس
#تاسوعا
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
مرحوم حاج حسن شیرازی 🎤
امشب دوای درد من با اباالفضله
حرف دل هر مرد و زن یا اباالفضله
شیر یل ام البنین ای قرار دل
گردیده ای نقش زمین بر لب ساحل
من ماندنم آسان ولی رفتنم مشکل
برخیز و برگو یا علی یا ابوفاضل
فریاد اهل خیمه ها یا اباالفضله
حرف دل هر مرد و زن یا اباالفضله
پیشنهاد دانلود و نشر ✅
با ما بهترین ها را دریافت کنید 👇
هشتک کانال حذف نشود ❌