eitaa logo
کانال سردار سپهبد شهید 🌷حاج قاسم سلیمانی شهرستان نجف اباد
70 دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
4.8هزار ویدیو
39 فایل
این کانال اطلاع رسانی وترویج گفتمان انقلاب اسلامی واسلام ناب است و زمینه سازان ظهور حضرت 💐❤️مهدی❤️ یاوران رهبر انقلاب این زمان هستند 🌷❤️خون که درتن ماست هدیه به رهبر ماست 🌷❤️ #لبیک یاحسین #لبیک یا صاحب الزمان #لبیک یا خامنه ای بهترین ره
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️لقمان حکیم 🔹پيامبر اکرم صلى الله عليه و آله در مورد فرمود: در حقيقت، ، پيامبر نبود؛ ليكن بنده اى بود مصمّم، انديشه مند و با حُسن ظن. خدا را دوست می‌داشت، پس خدا نيز او را دوست داشت و را بر او ضمانت كرد. وسط روز خوابيده بود كه ناگهان به پذيرش خلافت فرا خوانده شد كه: «اى ! آيا مى خواهى كه خداوند تو را خليفه اى در روى زمين قرار دهد تا در ميان مردم، به حق داورى كنى؟»، بيدار شد و در پاسخ گفت: «اگر پروردگارم مرا وادار كند، مى پذيرم؛ زيرا مى دانم كه اگر با من چنين كند، يارى ام مى نمايد و دانشم مى آموزد و از خطا نگاهم مى دارد، ولى اگر پروردگارم مرا مخيّر سازد، عافيت را مى پذيرم و بلا را نمى پذيرم». فرشتگانى كه نمى ديدشان، با صدايى به او گفتند: اى لقمان! چرا چنين گفتى؟ 🔹لقمان گفت: «زيرا حكمران، در سخت ترين و مشكل ترين مقام جاى گرفته كه ظلم از هر طرف، بر او احاطه دارد؛ [امكان دارد] خوار شود يا يارى گردد؛ اگر به صواب داورى كند، اميد است كه نجات يابد و اگر [در داورى] به خطا رود، راه بهشت را به خطا رفته است. هر كس در دنيا حقير و بى مقام باشد، بهتر از اين است كه صاحب مقام باشد، و هر كس دنيا را در مقابل آخرت برگزيند، دنيا او را مى آزمايد، ولى به پادشاهىِ آخرت دست نمى يابد». فرشتگان از زيبايىِ گفتار او در شگفت شدند. لحظه اى خوابيد و سراسر وجودش آكنده از شد. پس، از خواب بيدار شد و [از آن پس] سخن گفت. پس از او، (ع) به پذيرش خلافت فرا خوانده شد و او آن را پذيرفت و شرط لقمان را مطرح نكرد... لقمان با دانش و حكمتش، حضرت داوود (ع) را يارى مى كرد. داوود (ع) گفت: «خوشا به حالت اى لقمان! به تو حكمت داده شد و بلا از تو دور گرديد، ولى به داوود خلافت داده شد و دچار مصيبت و فتنه (امتحان و آزمون الهی) گرديد». 📚تاريخ مدينه دمشق، ج ۱۷ ص ۸۵؛ كنز العمّال، ج ۱۴ ص ۳۴ ح ۳۷۸۶۵؛ مجمع البيان، ج ۸ ص ۴۹۴؛ نوادر الاصول، ج ۱ ص ۲۴۷؛ تفسير القمی، ج ۲ ص ۱۶۲ @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
⭕️پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) مظهر صفت رحمت خاصه خداوند متعال 🔹خداوند سبحان می‌فرماید: «ادْعُ إِلَی سَبِیلِ رَبِک بِالْحِکمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جَادِلْهُم بِالتِی هِی أَحْسَن»؛ [۱] (با و ، [مردم را] به سوی راه پروردگارت بخوان، و با مجادله‌ی نیکوتر با آنها مجادله کن)؛ یعنی با و به نرمی و آرامی، و منطقی و یا با و زبان شیرین مردم را به سوی خدا دعوت کن. و نیز می‌فرماید: «فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللهِ لِنتَ لَهُمْ»؛ [۲] (پس به‌ واسطه‌ی لطف و رحمت خدا، با آنها به نرمی رفتار نمودی). 🔹 (ص) مظهر صفت خاصه‌ی رحمت حضرت حق تبارک‌ و تعالی و «بِالْمُؤْمِنِینَ رَئُوفٌ رحِیمٌ»؛ [۳] (نسبت به مؤمنان و )، و آیینه‌دار جمال حق است که نور رحمت در او به ظهور پیوسته و از او به دیگران می‌تابد و خود بالذات ندارند. نظیر آیینه‌ای که نور آفتاب در آن تابش نماید و از آن به دیگری منعکس شود، که در حقیقت روشنی آفتاب است، نه آیینه. 🔹خداوند خطاب به آن حضرت می‌ فرماید: «لَعَلک بَاخِعٌ نفْسَک أَلا یکونُواْ مُؤْمِنِینَ»؛ [۴] (چه‌ بسا برای اینکه آنان ایمان نمی‌آورند خود را می‌فرسایی). و نیز می‌ فرماید: «فَلاَ تَذْهَبْ نَفْسُک عَلَیهِمْ حَسَرَاتٍ»؛ [۵] (مبادا تو به‌ خاطر آنها از روی حسرت‌ های پی‌درپی بفرساید)؛ یعنی مگر می‌خواهی از سختی و ناراحتی جان دهی که این گونه از شدت و بر مؤمنین، در و ایمان‌ آوردن آنها خودخوری می‌کنی؟!   پی نوشت‌ها؛ [۱] قرآن کریم، سوره نحل، آیه ۱۲۵ [۲] همان، سوره آل عمران، آیه ۱۵۹ [۳] همان، سوره توبه، آیه ۱۲۸ [۴] همان، سوره شعراء، آیه ۳ [۵] همان، سوره فاطر، آیه ۸ 📕در محضر بهجت، ج۱، ص۳۰۹ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) در تبیین مواضع لزوم سكوت كردن و موارد سخن گفتن چه می فرمایند؟ 🔹 (عليه السلام) در حکمت ۱۸۲ اشاره به موارد لزوم و موارد كرده ميفرمايد: «لَا خَيْرَ فِی الصَّمْتِ عَنِ الْحُكْمِ؛ كَمَا أَنَّهُ لَا خَيْرَ فِی الْقَوْلِ بِالْجَهْلِ» (خاموش ماندن از فايده اى ندارد، همانگونه كه ). بهتر است يا گفتن؟ دانشمندان در اين باره بحثهاى مختلفى كرده اند؛ گروهى و گناهان كبيره و عظيمه ناشى از آن را در نظر گرفته و دستور به داده اند؛ عده اى را كه در سخن گفتن است در نظرگرفته و سخن گفتن را توصيه ميكنند؛ 🔹ولى حق مطلب همان است كه (عليه السلام) فرمود. آنجاكه انسان، و سخن بگويد است و ترك آن رذيلت؛ و آنجاكه انسان و نابخردانه سخن بگويد است و ترك آن فضيلت. به همين دليل هم روايات زيادى در و وارد شده است؛ «از (عليه السلام) سؤال شد كه سخن گفتن افضل است يا سكوت؟ فرمود: «لِكُلِّ واحِدٍ مِنْهُما آفاتٌ فَإذَا سَلِما مِنَ الآفاتِ فَالْكَلامُ أفْضَلُ مِنَ السُّكُوتِ» (هر كدام از اين دو آفاتى دارد؛ هرگاه از آفات سالم باشند، سخن گفتن از سكوت افضل است)؛ 🔹عرض كردند: اى پسر رسول خدا چگونه است [كه سخن گفتن افضل باشد]؟ امام (عليه السلام) فرمود: «لاَِنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ ما بَعَثَ الاَنْبِياءُ وَ الاَوْلِياءُ بِالسُّكُوتِ إنَّما بَعَثَهُمْ بِالْكَلامِ» (خداوند و را به سكوت مبعوث نكرد؛ بلكه مبعوث كرد تا با مردم سخن بگويند [و پيام خدا را به آنها برسانند]). حضرت در پايانِ اين حديث به نكته جالبى اشاره كرده فرمود: «إنّكَ تَصِفُ فَضْلَ السُّكُوتِ بِالْكَلامِ وَ لَسْتَ تَصِفُ فَضْلَ الْكَلامِ بِالسُّكُوتِ» [۱] (حتى هنگامى كه مى خواهى را بيان كنى با بيان میكنى، و هرگز فضيلت كلام را با سكوت بيان نخواهى كرد). 🔹درحديث ديگرى از (عليه السلام) از پدرانش از (عليه السلام) چنين آمده است: «جُمِعَ الْخَيْرُ كُلُّهُ فی ثَلاثِ خِصالٍ اَلنَّظَرِ وَ السُّكُوتِ وَ الْكَلامِ فَكُلُّ نَظَرٍ لَيْسَ فيهِ اِعْتِبارٌ فَهُوَ سَهْوٌ وَ كُلُّ سُكُوتٍ لَيْسَ فيهِ فِكْرٌ فَهُوَ غَفْلَةٌ وَ كُلُّ كَلامٍ لَيْسَ فيهِ ذِكْرٌ فَهُوَ لَغْوٌ» ( در سه خصلت جمع شده است: كردن و و گفتن؛ هر كه در آن نباشد سهو وبيهوده است، و هر كه درآن نباشد غفلت و بى خبرى است، و هر كه درآن نباشد لغو است). و درپايان اضافه فرمود: «فَطُوبَى لِمَنْ كانَ نَظَرُهُ عَبَراً وَ سُكُوتُهُ فِكْراً وَ كَلامُهُ ذِكْراً» [۲] (خوشا به حال كسانى كه عبرت، فكر و ذكر باشد). 🔹نتيجه اينكه، و نيز مانند ساير اعمال انسان اگر در حد و شرايط لازم باشند ، و درغیر اینصورت میباشد، و اين باتفاوت اشخاص، مجالس، مطالب و موضوعات متفاوت میشود، و هركس میتواند با دقت، فضيلت را از رذيلت تشخیص دهد. به‌يقين، «امربه‌ معروف» و «نهى‌ ازمنكر» و از «حكم به حق» و از «شهادت عادلانه» و از «اندرز ونصيحتهاى مخلصانه» و از «مشورت خردمندانه» جزء و يا از است؛ ولى به «دروغ»، «غيبت»، «تهمت»، «اهانت»، «امربه منكر» و «نهى ازمعروف»، «شهادت به باطل» و «فضول كلام» (سخنان بیجا و بى معنا) جزء و از میباشد. 🔹تعبير به «حكم» در كلام حضرت تنها به معناى قضاوت كردن در محاكم قضايى يا فتواى به حلال و حرام آنگونه كه بعضى از شارحان پنداشته اند، نيست، بلكه هرسخن حكيمانه و خردمندانه اى را فرا میگيرد؛ زيرا نقطه مقابل آن درهمين كلام «جهل» ذكر شده است. نيز كراراً به مسئله «تكلم به حق» اشاره كرده و اهل كتاب را نسبت به كتمان حق و سكوت سرزنش ميكند: ازجمله میفرمايد: «وَ إِذْ أَخَذَ اللهُ مِيثَاقَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ لَتُبَيِّنُنَّهُ لِلنَّاسِ وَ لَا تَكْتُمُونَهُ» [آل عمران، ۱۸۷] ([بخاطر بياوريد] هنگامى راكه خدا، از كسانى كه كتاب آسمانى به آنها داده شده، پيمانى گرفت كه حتماً آن را براى مردم آشكار سازيد و كتمان نكنيد!). پی نوشت‌ها؛ [۱]وسائل الشيعة، مؤسسة آل البيت(ع)، چ۱ ج۱۲ ص۱۸۸ [۱]من لا يحضره الفقيه‏، ابن بابويه، دفتر انتشارات اسلامى جامعه مدرسين حوزه علميه، چ۲ ج۴ ص۴۰۵ 📕پيام امام امير المؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، چ۱، ج۱۳ ص۴۳۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel