eitaa logo
روشنگران مجازی
988 دنبال‌کننده
12.8هزار عکس
7.4هزار ویدیو
31 فایل
انتشار کلیپ، عکس و تحلیل های به روز
مشاهده در ایتا
دانلود
بفرمایید شکار ... . پهپاد ام کیو 9 آمریکا را منهدم کرده اند . . یمنی ها گفته اند این ها را با سلاحی سری زده ایم که هنوز رونمایی نشده است . . این کدام سلاح قدرتمند است که ساخته شده برای منهدم کردن پهپاد های آمریکا ؟ . با این سوال کاری نداریم ، می خواهم توجه شما را به عکس جلب کنم. . این عکس از آن تصاویر است که بی حد دوستش دارم. . یمنی ها خیره شده اند به دوربین ، در حالی که تکیه زده اند به لاشه ی یک پرتاب شونده ی ... . سعودی اگر شعور داشت و اگر شیرده نبود، همین یک عکس برایش کافی بود ... . طوری به نگاه می کنند که انگار می گویند : همین را می خواستی ؟ یک بار دیگر پهپادت بیفتد در حیاط ما ، پاره اش می کنیم ... . حالا امروز خبر رسیده که یمنی ها پهپاد آمریکایی شانزده میلیون دلاری را منهدم کرده اند . . سوال اصلی البته اینجاست : مگر نگفته بود که ما دیگر از حمله به یمن حمایت نمی کنیم ؟ پس ماجرا چیست ؟ . ماجرا روشن است : آمریکا با همه ی حیثیت و دارایی اش پایِ قدرتمندترین ارتش ایستاده است . مشکل اینجاست که آمریکا و سعودی نمی خواهند بفهمند که بر همه چیز پیروز است ... . این را فهمیده و غیرت یمنی تشت رسوایی نابکاران را از بالای بام به زمین خواهد انداخت ... https://www.instagram.com/p/CMxBw3khPRX/?igshid=b3gxminrvlb7 @mrtahlilgar1
هم در نبرد شرکت داشته و شهید داده است ... . چند روز پیش در یکی از ویدئوها در یوتیوب عرض کردم که در غزه مستشار فارسی زبان دارد. تاکید کردم که مستشار ما از خود فلسطینی ها زیباتر عربی حرف میزند و علت حضورش هم مفصل است اما یکی از دلایل این است که تاکید داشت که ما باید در کنار یاران خود در میدان باشیم تا آنها احساس نکنند که گوشتِ دمِ توپِ ما شده اند و بدانند که ما تا آخرین نفس کنارشان هستیم و این در کنارِ خود بودن را ببینند و اعتماد به نفس پیدا کنند ... . حالا خبر رسیده که ، عنوان اولین شهید یمنی ها در غزه را به نام خود ثبت کرده است. . سربسته بگویم : آنچه در دیدید ، نبرد با اسرائیل نبود . ملیت ها پای کار امدند ... . ارتش چند ملیتی برای اولین بار مردانه به میدان آمد و مردانه ایستاد . خروجی اش را هم ، همه به چشم دیدند... . روح شهید حسین الوائلی شاد که مردانه در کنار یاران فلسطینی خود ایستاد و شهید شد و در زمانه یِ بی غیرتی سران عرب ، پرچمِ یمنی ها را بالا برد ... . خداوند ما را در مسیر این شهید قرار دهد... . پ ن : ارتش چند ملیتی انقلاب اسلامی ملت ایران سالهاست که تشکیل شده است ... https://www.instagram.com/p/CPdXgWHhaEc/?utm_medium=copy_link @mrtahlilgar1
سلبریتی محترم ، خودت جواب بده ، یا آمریکا ؟ کدام مرکز نفرین دنیاست ؟ . دقایقی پیش خبر رسیده که پس از آتش سوزی مهیب در پالایشگاه در ویرجینیای آمریکا، کارخانه فولادسازی در کلورادوی این کشور هم دچار آتش شده است... . سلبریتی بی سواد وطن همین چند وقت پیش می گفت : ایران مرکز نفرین دنیاست . خوب نگاه کن مردک ، این آمریکاست . نفرین شده ترین کشور دنیا ، با اختلاف بسیار بسیار بسیار زیاد از دیگر کشورها ... . ما فقط در یک حوزه نفرین شده ایم ، آن هم بخش سلبریتی هاست ... . اما همه اینها به کنار ، را ببین ! گذرش افتاده به آمریکا ... . چه می دانم ، شاید هم جوانان با و آمریکا می خواهند کمی دنیا را سرگرم کنند. باید منتظر ماند و دید که مسیر این بازی به کدام سمت پیش خواهد رفت ... https://www.instagram.com/p/CPfx4S6BqSy/?utm_medium=copy_link @mrtahlilgar1
نوشته : چرا سربازان ما از یمنی ها فرار می کنند ؟ / چون هنوز زنده است ... . عمق فاجعه ای که در به سرشان آمده را هنوز نمی دانند. پس از شکست سهمگین اخیر و انتشار فیلم هایی از فرار سربازان سعودی ، کاربران سعودی خطاب به بن سلمان توئیت زده و خواهان پایان جنگ شده اند. . یکی از آنها در توئیت خود نوشته است : چرا سربازان اینگونه بدون سلاح فرار می‌کنند؟ . پاسخ روشن است: چون ندارند. . چون شرافت بر پول شما پیروزاست. . چون آمریکا با شماست اما با یمن است، چون ما پشت یاران مان را خالی نمیکنیم . چون قاسم زنده ست . چون ، کپی برابرِ اصلِ همان است. . چون دنیا چاره ای جز پیروزی برای ما باقی نگذاشته است ... https://www.instagram.com/p/CPn-3dnBSav/?utm_medium=copy_link @mrtahlilgar1
روایتی از نحوه شهادت حمیدرضا الداغی شهید سبزواری 📌شهادت روی پیاده‌رو ♦️ساعت به نُه و نیم نزدیک می‌شود؛ حمیدرضا دارد می‌رود دنبال دخترش. آوا خانه رفیقش است. حمید رسیده به فلکه سه گوش. افتاده است توی خیابان ابوریحان. آن دور و برها ظاهرا خلوت است. پرنده یا هر چیز دیگری زیاد پر نمی‌زند. چراغ برق های خیابان نفس شان تازه نیست، خوب نمی‌دمند. کتاب فروشی و مغازه اِسنُوا و دیگر جاها تعطیل است. طبیعی ست؛ ساعت نه و نیم شب، آن هم جمعه چرا باز باشند؟! ♦️چشم تیز می کند. می بیند سه پسر افتاده‌اند به جان دو دختر. نزدیک شان شده‌اند. چنگ می‌اندازند سمت دختران. پسر دستش را چنگک می‌کند دور مچ دختر، می گیرد می کشدش حریصانه. حمید خیابان را رد می‌کند پا می گذارد توی پیاده رو. می رود که مثل همیشه مثل دفعه های پیش سد بزند جلوی آدم های نامردی که دنبال لذت طلبی اند. ♦️پسران می‌خواهند دو دختر را به زور ببرند توی ماشین. ماشین شان را آن طرف پیاده رو یا خیابان گذاشته اند. دختر خودش را می‌کشد عقب. نمی‌دانم داد می زند کمک می‌خواهد یا نه. پسر وحشیانه دختر را می‌کشد. حمید که می‌بیند از آن طرف خیابان می آید. داد می‌زند که ول کنید چه کارش دارید؟! ♦️خودش را می رساند. توی دل دختران لرزه افتاده است. نمی‌دانم حمید آن لحظه دخترش آوا آمده بود جلوی چشمش یا نه. ولی هر چه بود رفته بود وسط معرکه که نجات دهد. پسر سیاه پوش، پیرهن می‌زند بالا چاقو را از کمرش می کشد بیرون. حمید با لگد می رود سمت پسر. پسر دوم می پیچد پشت حمید. حمید یک لگد دیگر می زند به پسر جلویی. پسر دوم از عقب چاقو را تند تند فرو می کند توی گُرده حمید. پسر دیگر از جلو چاقو را می زند توی سینه حمید. پسر سوم که لباس زرد پوشیده، ایستاده است نگاه می کند. چاقوست که از جلو و عقب توی تن حمید می رود. حمید نمی تواند نفر عقب را بزند. فقط مشت هایش می رود به سوی جلو. نفر عقب تا جا دارد با سنگ دلی و تیرگی، تیغ تیز فرو می کند. دو مرد از آن طرف پیاده رو می آیند راه شان را کج می کنند می افتند توی سرازیری خیابان و ناپدید می شوند. نبوده اند انگار هیچ وقت. ♦️دو پسر حمید را ول می کنند می ایستند جلویش چیزهایی می گویند. حمید جواب می دهد دستش را می گیرد سمت شان. سه مرد از پشت حمید پیدای شان می شود. یکی از مردها می رود دو پسر را دور می کند. ♦️خون دارد از از زیر پوست حمید می آید. بالا بافت های لباسش را رد میکند میرسد روی پیراهن. پشتش خیسِ خون شده. روی سینه اش هم خون زده و درد می‌کند. از زیر ماسک سفید رنگش یک کله نفس می کشد قلبش می زند. نمیدانم دارد به چه فکر می کند. آوا را یادش هست؟ آمده بود دنبالش؟ منتظر است. ♦️یک موتوری می رسد. حمید را که می بیند سوارش می کند. پیراهن حمید پرخون تر شده. نمی دانم موتور سوار به حمید چیزی میگوید یا نه. فقط گاز می دهد سمت چهار راه دادگستری. می رود بیمارستان. سر چهارراه یک نفر سرش را از پراید در آورده می گوید: «تلوتلو میخورد». موتورسوار تا می آید کاری کند حمید می افتد روی آسفالت. ترافیک می شود. مردم دوره می کنند. مغازه دارها سرک می کشند قاطی جمعیت می شوند. حمید دردش آمده چیزی می گوید: - کمک ♦️یک نفر زنگ می زند115. اورژانس زود می رسد. حمید را میبرند تو. تا میرسد بیمارستان رفته است توى کما. ♦️آوا نشسته است ثانیه میشمارد پدر بیاید زود برود خانه ولی از حمید خبری نیست. آوا شماره خانه را می‌ گیرد می گوید: بابا نیومده کجاست؟ کانال مجتمع فرهنگی رضوان اصفهان https://eitaa.com/farhangi_rezvan
🔴 از وامصیبتا برای هنجارشکنان تا بی تفاوتی نسبت به ضرب و شتم ناموس شیعه! 🔹اگر یکی از مومنین دغدغه مند، کشف حجاب کننده ای را امر و نهی کند و مثلاً آن لحظه یک مو از دماغ آن فرد هنجارشکن کنده شد، اگر دیدید که از دولت گرفته تا قوه قضائیه و مجلس، از دانشگاهی گرفته تا حوزوی و از مذهبی صورتی گرفته تا لیبرال، عده ای آن فرد ناهی منکر را به رگبار مجازی و حقیقی بستند اصلاً تعجب نکنید. 🔹اگر این روزها می بینید که نوامیس شیعه به طور پیوسته مورد حمله وحشیانه قرار می گیرند و عده ای از همان ها حتی جیک هم نمی زنند، باز هم تعجب نکنید! ⚠️در هر صورت، فتنه اخیر، امتحان خوبی برای مشخص شدن میزان و افراد و سطح آنهاست❗️ 🇮🇷👇 @iransarafrazman
🔴جرم ‌ابتدایی ، نام گذاری این نام ها و القاب مقدس روی این کفش ها بود که به ماجرای لیوان رسید ‼️دیجی کالا که میدونه داره چه غلطی می کنه! اما زهی تاسف برای یه عده بچه شیعه که دوره افتادن و دارن واسه دیجی کالا ماله می کشند! 🔺آقایان عزیز و عجیب! به صورت پلکانی‌ دارند و ما را به سمت می‌ برند! متوجه نیستید؟! @news_fath