#اعتراف
دختر خاله وخاله من سال زیبایی داشتن یه روز رفتم پیششون،منو دختر خالم تصمیم گفتیم بریم کافه دختر خاله خنگ من دوتا طبقه پایین تر دفتر یه وکیل که خواستگارشه ...خلاصه ما آسانسورو زدیم ما که رفتیم تو در بستیم یک بوی بدی نیومد شدید، نفسمون بالا نمیومد حالا ما تا عطر دربیاریم که آسانسور وایساد از شانس بد خواستگار دخترخالم اومد داخل داشت تلفن صحبت میکرد در بسته شد یعنی جوری نگاه مون میکرد از صدتا فحش بدتر بود ما که شده بودیم لبو دلمون میخواست آسانسور سقوط کنه ، 😂 خلاصه نگم براتون، خواستگار رفت که رفت...
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•