مشکل زخم معده داشتم، استرس هم داشتم چون از دخترداییم خواستگاری کرده بودم ولی جوابمو هنوز نداده بود، قرار شد برم خونشون حرف بزنیم، منم درد داشتم دلم میخواست بالا بیارم، رفتم یکم حرف زدیم خلاصش کنم گفت نه، یکدفعه من شروع کردم خون بالا اوردن کف زمین، زیاد نبود ولی فقط شنیدم هی میگفت ببخشید غلط کردم زنت میشم و... منو بردند بیمارستان، بیدار که شدم دیدم کنارمه، بهش توضیح دادم این اتفاق ربطی به تو نداره معدم داغونه، اگه دلت با من نیست زنم نباید بشی، اونم بدون تعارف پاشد رفت😂🤦‍♂ اصلا یک لحظه صبر نکرد عیادت بیمار 😂🤦‍♂💔 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•