با شوهرم رفته بودیم خرید انقدر تو فکر خواهرشوهرم😡 بودم که شوهرمو صدا زدم ابجی :/گفتم ابجی این لباسه چطوره ؟ تا آخر اون روز بهم میگفت جانه ابجی،آبجی قربونت بره... شب میخواستیم بخوابیم میگفت شبت بخیر ابجی جون، ول نمیکرد😂😂😂😂 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•