داداشم تعریف میکرد که وقتی دانشجو بود ،یه همکلاسی داشتن که خیلی سرتق بود و البته خوابش سنگیییین... یعنی شبا که می‌خوابید ،کامل خاموش میشد😂 گفت یبار تو خوابگاه بودیم و اونم خواب بود. ملحفه رو کشیدن رو سرشو دورتادور ملحفه رو دوختن به تشکش😂😂😂 بیدار که شد تند تند دستو پا میزد😂 حالا اونم شب بعدش خواسته انتقام بگیره ، نصف شب ی سطل ماست دو کیلویی رو محکم کوبید رو صورت داداشم 😂😂 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•