توسل به تمثیل برای توجیه تجسم باورها، نقش کلیدی در ساخت یا ویرانی فرد و جامعه دارد. دقت در چگونگی ایجاد باورهایمان، بسی مهم است! گاه برخی از مدافعین دینی، باوری نادرست را با شیوه ی تمثیل توجیه می کنند. مخاطب باید دقت کند که با مثال فریب نخورد! برای نمونه توماس وی. موریس تلاش می کند که تناقض تجسم (یک نفر هم خدای بیکران و هم انسان کرانمند باشد) را با تمثیل رفع کند! وی می گوید اگر در تجسم، خدا، صرفا انسان شود، به تناقض می انجامد؛ اما خدا صرفا انسان نیست. خدا کاملا انسان و بالاتر از آن است؛ مانند مکعب که کاملا مربع (۴ گوش) و بالاتر از آن است. "For example, a cube, like a two-dimensional square, is fully a rectangle, as each one of the cube’s faces is a parallelogram with four right angles." او این چنین استدلال می کند که خدا، کاملا و نه صرفا، انسان و بالاتر از انسان است؛ پس خدای انسان شده، تناقض ندارد: "God the Son Incarnate is fully but not merely human. He has all of the properties individually necessary and jointly sufficient for being human, but also higher-level divine properties" ------ https://iep.utm.edu/incarnat/ لینک عضویت در کانال👇 http://eitaa.com/joinchat/2778923026Ca3622cab5e