خدایی پر از خالی آموزه ی تجسم (انسان شدن خدا) عقیده ای بنیادی در کلام مسیحی است؛ اما با چالش تناقض روبروست (عیسی ناصری نامحدود و محدود است؛ چون هم خدا و هم انسان است). الهیدانان مسیحی با چهار رویکرد عمده با این چالش برخورد کرده اند. در رویکرد کنوتیک (خالی شدن خدای پسر از ویژگی هایی)، خدا از ویژگی های مطلقِ بیرون ذاتش(نامحدودها) دست می کشد تا تناقضی با بشر شدنش پیش نیاید. این رویکرد، منظقا، دچار مشکلی می شود. صورت بندی اشکال: مقدمه ی ۱. یا خداي پسر متجسم جلال يافته، ويژگي هايي را که کنار گذاشته است دوباره تصاحب مي کند يا خير. م.۲. اگر چنين است، اين ويژگي ها برخلاف ديدگاه کنوتيک با تجسم خداي پسر سازگار است. م.۳. اگر نه، ديدگاه کنوتيک، روايت ناقصي از تعظیم خداي پسر متجسم ارائه می دهد. نتیجه: بنا بر این، يا فرضيه کنوتیکي در تصور اين که تجسم خداي پسر مستلزم کنار گذاشتن برخي ويژگي ها است نادرست است يا به روايتي ناقص در تعظیم خدای پسر متعهد است. ------ https://iep.utm.edu/incarnat/#SSH3ci لینک عضویت در کانال👇 http://eitaa.com/joinchat/2778923026Ca3622cab5e