🔺 (شرحی بر مجالس سبعه مولوی) 04 ⤴️مجلس اول (3) 〰️〰️〰️ جلال الدین پس از بیان خطبه ای که اشکالاتش را در دو فرسته قبلی نشان دادیم. شروع به نقل احادیث کرده است. در ابتدا می گوید: « در صحیحترین اخبار از فصیحترین پیامبر آمده است : كساد اُمّتي عند فساد اُمّتي، ألا مَن تمسّك بسنّتي عند فَساد اُمّتي فله أجر مئة ألف شهيد . ؛ بی رونقی امتم در وقت فساد آنهاست. هرکس به سنتم در وقت فساد امتم مراجعه کند،ثواب صدهزار شهید دارد» (مولوی،مجالس سبعه،مجلس اول،ص21) در ادامه به ارزیابی این ادعا اشاره میکنیم. —— 1. نسبت دروغ این سخنی که مولوی به پیامبر ص نسبت می دهد در هیچ منبعی از منابع مسلمانان نیست.نرم افزارهای حدیثی شیعه وسنی و سایتهای حدیث پژوهی را بررسی کردیم در هر جایی که این حدیث آمده به کتاب «مجالس سبعه» او نسبت می دهند. . ⤴️ در پاسخ این سوال که - چرا مولوی چنین رفتاری دارد و سخنان بی اساس را به عنوان حدیث صحیح به پیامبر اکرم ص نسبت میدهد- باید گفت: مولوی به سند گفته ها اعتنایی ندارد ( نک: کیانی،ولایت نامه،ص342؛محمد سجادی،مولی و مولانا، پژوهشنامه علوم انسانی دانشگاه شهید بهشتی،شماره29، 1380ش،ص39.) چون در مکتبی رشد یافته که اینگونه‌اند. + ابوریه درباره صوفیه می‌گوید: «دروغ گفتن در بین آنان رایج است و بدون شناخت، دقّت و آگاهی حدیث نقل می‌کنند. لذا نباید به احادیث انباشته شده در کتاب‌های وعظ، و تصوّف اعتماد کرد مگر آن که سند نقل شده و میزان اعتبار حدیث معلوم گردیده باشد. این حکم تنها شامل کتاب‌هایی نیست که مؤلّف آن شهرت علمی ندارد، مانند نزهه المجالس که در زمینه حدیث و غیر آن انباشته از دروغ است، بلکه کتاب‌های دانش‌مندان بزرگی همچون احیاء العلوم غزالی نیز مشتمل بر احادیث جعلی زیادی است» ( اضواء علی السنّه المحمّدیه، ص ۱۲۲ـ۱۲۳). + عبد الله نهاوندی می‌گوید: به غلام خلیل گفتم: این احادیثی که در باره رقائق روایت می‌کنی را از کجا آورده‌ای؟ وی پاسخ داد: ما آن‌ها را جعل کرده‌ایم تا با آن‌ها دل‌های مردم عادی را نرم کنیم» ( ابن جوزی،الموضوعات، ج۱، ص40) =-= 2. حدیث ضعیف اگر از پاسخ قبلی را نپذیریم و بخواهیم همدلانه به مولوی نگاه کنیم، این حدیثی که به رسول الله ص نسبت داده است را باید در دوقسمت جداگانه بررسی کرد. قسمت اول: «كساد اُمّتي عند فساد اُمّتي» قسمت دوم: «ألا مَن تمسّك بسنّتي عند فَساد اُمّتي فله أجر مئة ألف شهيد» —— سنیان قسمت اول را نقل نکرده‌اند.اما قسمت دوم را روایت کرده ولی نه مثل مولوی . 🤔 طبرانی و ابونعیم از ابی هریره چنین آورده‌اند: «آنکه به سنتم تمسک کند در وقت فساد امتم ثواب یک شهید دارد»(طبرانی،المعجم الاوسط،ج5،ص315؛ابونعیم اصفهانی، حلیة الاولیا،ج8،ص200.) بیهقی از حسن بن قتيبة چنین نقل کرده است : «کسیکه به سنتم در وقت فساد امتم تمسک کناد،ثواب صد شهید دارد» ( بیهقی،الزهد الکبیر،ج1،ص118.) ⬆️⬆️ ⭕️ بررسی این روایت: هرچند این دو روایت در منابع حدیثی سنیان آمده است.لیکن از منظر ارزیابی حدیثی نمی توان بدان استناد کرد. عبدالوهاب شعرانی یکی از صوفیان سقیفه‌ای اعتراف میکند« و روی البیهقی مرفوعا.. ؛ بیهقی در حدیث مرفوعی گفت: ..» (شعرانی، لواقع الانوار القدسیه فی بیان العهود المحمدیة،ص18.) + البانی از حدیث شناسان بزرگ وهابی هر دو نقل حدیث یعنی ثواب یک شهید و صد شهید را ضعیف می داند. و علتش وجود حسن بن قتيبة در سلسله راویان هست که رجالیان بزرگ سنی چون ذهبی وی را تضعیف کرده اند . دیگری محمد بن صالح العذري است که مجهول است. (آلبانی، سلسلة الأحاديث الضعيفة، ج1،ص498.) ➖➖➖ نتیجه: 1. آنچه مولوی به عنوان حدیث صحیح به پیامبر ص نسبت داده در هیچ منبعی نیست. و ظاهرا وی چند سخن را باهم مخلوط کرده و چنین نقلی را جعل کرده است. 2. با نگاه همدلانه به سخن وی باز نمی توان چنین سخنی را صحیح دانست. چون اولاً: ثواب صد هزار شهید در منابع نیست و ثانیاً: محتوای سخنش به عنوان حدیث مرفوعه و ضعیف از منظر کارشناسان سنی تشخیص داده شده است. 3. نقل احادیثِ سنیان در نظم و نثر مولوی، دلیل دیگری بر تسنن این صوفی چرخ‌زن (=رقص سماع) است. •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_water