♥️🇮🇷♥️
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
#قسمت_پانزدهم
#کتاب_حاج_قاسم 📚
💠راه پانزدهم...
وقتی رسیدیم نقطه صفر مرزی، سردار خم شد و نماز شکر خواند.
می دانید قصدش چه بود؟
ما معمولا برای سرکشی به مناطق درگیری، با هلی کوپتر رفت و آمد می کردیم. یکی از روز هایی که منطقه "حنف" در مرز عراق و سوریه از دست داعش آزاد شده بود، با حاج قاسم راهی آن منطقه شدیم برای بررسی اوضاع.
قبلش آمریکا اعلام کرده بود:«کسی حق ندارد به مدار55 درجه منطقه نزدیک بشود.»
هلی کوپتر که بلند شد، سردار مشغول نوشتن مطلبی در دفترش شد. به چند دقیقه نکشیده، جنگنده های آمریکایی هم بلند شدند و تلاششان برای انحراف مسیر ما شروع شد.
من مظطرب شدم و چند بار به سردار گفتم: حاجی جنگنده ها دارند به ما نزدیک می شوند.
جوابی به من نداد، حتی سربلند نکرد تا جنگنده ها را نگاه کند. به نوشتن ادامه داد. جنگنده ها خودشان مغبونانه برگشتند و ما با افتخار در نقطه صفر مرزی نشستیم.
نماز شکر را آنجا خواندند.
♥️♥️♥️
سرم را می اندازم پایین و می نویسم.
_آمریکا تهدید به تحریم می کند،
نه هسته ای را می بخشم و نه از موشکی کوتاه می آیم!
_آمریکا التیماتوم می دهد،
نه پشت میز مذاکره می نشینم، نه نگاهش می کنم!
_قطعنامه در سازمان ملل تصویب می کنند.
به همسایگان فشار...
به...
من مثل قاسم سیمانی ام!
نه از آمریکا می ترسم، نه از مبارزه ام کوتاه می آیم!
نمی ترسم و راه را ادامه می دهم... رسیدم به ظهور، نماز شکر خواهم خواند.
#علمدار_مقاومت ✌️
🌹🍃🌹🍃
@mahdisahebazman