بسم رب العشق
ماجرا - قسمت دوم
نمیدانم بخندم یا گریه کنم...
بلاتکلیفی همینش خوب است. حالت دست خودت نیست. بد و خوب را نمیفهمی. فقط همین را میدانی که هرچه هست خودت هستی.
خود خود خودت.
میروی و به هیچچیز فکر نمیکنی.
به هیچچیز؛
سرما
جاده
سردرد
بود و نبود
هست و نیست
فقط و فقط میروی تا برسی.
در راه وصال در به در بودم
با جادهوبرف همسفر بودم
#حرم#کربلا#التماس_دعا@Mojtaba_khorsandi