یاران امام حسین (ع) به شهادت رسیدند و تنها تعدادی از خانواده اش باز مانده بود، اولاد علی(ع) و اولاد جعفر و عقیل و امام (ع) گرد هم جمع شدند و با یكدیگر وداع نمودند، وداعی بسیار باشكوه و مملو از معنویت. حضرت ابوبكر بن حسن(ع) پس از حضرت قاسم، برادر بزرگوارش، عازم میدان نبرد شد و پس از آن كه جهاد شجاعانه ای كرده و جمع زیادی از دشمن را به هلاكت رسانید، در حالی كه از شدت تشنگی، چشمهایش به گودی می رفت، خدمت عمویش امام حسین(ع) رسید و عرض كرد: «ای عمو! آیا شربت آبی هست تا جگرم را خنك كنم، تا در مقابل دشمنان خدا و رسول (ص) نیرومند گردم؟» حضرت (ع) به او فرمودند: «ای پسر برادرم! كمی صبر كن تا جدت حضرت رسول (ص) را ملاقات نمایی و به شربتی سیراب شوی، كه پس از آن هرگز تشنه نشوی.» سپس ابوبكر بن حسن (ع) به میدان برگشت در حالی كه رجز می خواند، و وقتی برای بار سوم عازم میدان گشت، ضمن اینكه تعداد زیادی از دشمنان را به هلاكت رساند، به دست عبدالله غنوی ملعون به شهادت رسید.