خدای تبارک و تعالی خالق کل شیء است و قادر علی کلی شیء است و او تنها و یکتاست و شریکی ندارد و زنده میکند و می میراند، اوست صاحب و رب، اوست معبود و مقصود، و تنها اوست که هر چه را اراده کند کلمح البصر او هو اقرب واقع شود و امرش بر هر چه اقتضا کند در آنی کن فیکون شود. خدایا، آنچنان که از تو میترسم به رحمتت امیدوارم، خدایا می دانم آنچنان که داده ای مؤاخذه میکنی اما ای فریاد رس روزی که مؤاخذه ام می کنی هیچ جوابی برایت ندارم، تو را به وحدانیتت قسمت می دهم آن روز دست رد بر سینه ام نزن. خدایا دوست داشتم در این مسافرت ۲۵ ساله آنچنان در دنیا کشت کنم که آخرت روسفید باشم، اما چه کنم که این سگ نفس مرا بدنبال خود کشید.
خدایا، ندانستم، نفهمیدم، نپرسیدم و آنچه میدانستم عمل نکردم. خدایا اکنون که فهمیدم، دیر شده است، مدتها گذشته. عمرم را به بیهودگی گذراندم و در درگاهت هیچ چیز ندارم که عرضه کنم.
ای نور، ای قدوس، ای رحمن و ای رحیم کجا روم، به کی پناه برم، اینک که مفری نیست جز تو و از امید به بخششت برگشته ام. خدایا، تا کنون یاغی و سرکش بوده ام، عصیان ورزیدم، حیا نکردم، عبرت نگرفتم، اشتباه کردم آنچه تو خواستی نکردم و نادانی و جهالتم مرا بدین روز انداخته است.
ای خدای مهربان من جز تو کسی ندارم که بدو پناه برم، خدایا اگر مرا نبخشی و بحال خود رهایم نمایی، بر این بلا صبر میکنم، اما کسی که عاشقت شده است چگونه می تواند دوری تو را تحمل کند. خدایا، در میان آتش گناهانم، آنچه مرا عذاب میدهد، دوری توست. بارالها به صد و بیست و چهار هزار پیامبرت به همه معصومین و بخاطر امام امت، قسمت میدهم، اینبار آمده ام و جداً آمده ام تا مرا ببخشی و از تقصیرم درگذری، بر نمیگردم تا پاک شوم، یا شهادت یا طهارت،…