با جایزه صد هزار تومانی امام چه کرد؟ سید از آن نیروهای انقلابی بود که خیلی دورتر از جلو پایش را می‌دید، از همان موقع‌ها می‌گفت که دشمنان ما نمی‌توانند ببینند جوانانی که قرار بود در فرهنگ پهلوی در کاباره‌ها پرسه بزنند، حالا دور امام را گرفته‌اند و همین طوری روز به روز مومن تر و انقلابی تر شوند و پیشرفت کنند. می‌گفت دیر یا زود، مواد مخدر را مثل نقل و نبات می‌ریزند کف دست و توی جیب بچه هایمان. سید محمد همیشه راست می‌گفت و درست حدس می‌زد؛ چون خودش صادق بود. کمیته مبارزه با مواد مخدر را راه‌انداخت، شد بلای جان قاچاقچی ها. قاچاقچی‌ها دست و بال شان را جمع کرده بودند. خیلی هاشان یا دست کشیده بودند یا رفته بودند به یک شهر و دیار دیگر. خرده پاها هم وقتی گیر می‌افتادند و می‌دیدند که سید محمد مثل بادر برای شان دلسوزی می‌کند، همکاری می‌کردند و خودشان می‌شدند مخبر کمیته مبارزه با مواد مخدر. محموله‌های ریز و درشت را زیاد گرفت؛ از پنجاه گرم گرفته تا 120 کیلو. یکی از کارهای بزرگ سید محمد، کشف یک محموله بود که در آن روزها رقم خیلی بزرگی می‌شد. کشفی که سید محمد به خاطر این که دل امام را شاد کرده بود، خدا را شکر می‌کرد و می‌گفت که انشا الله این شادی امام ذخیره آخرت ام بشود. قاچاقچی‌ها که بعداً 6 نفرشان اعدام شدند، نزدیک دو میلیون تومان پیشنهاد رشوه داده بودند. بیش از صد کیلو هروئین از آنها گرفته بودند که وقتی خبرش به امام رسید، اظهار خشنودی کرده و از مسئولان آن روزها خواست که سید محمد را تشویق کنند. صد هزار تومان روزهای اول انقلاب پول زیادی بود، خیلی زیاد. صد هزار تومان به محمد پاداش دادند. اما سید محمد حتی یک ریال از آن پول را برای خودش برنداشت که هیچ، برای تبرک هم حاضر نشد چیزی از آن رقم را بردارد. همه آن صد هزار تومان را بین نیروهایش تقسیم کرد، یعنی بین کسانی که اگر توان و جرات و مدیریت سید محمد نبود، شاید نمی‌توانستند یک نخ سیگار هم کشف کنند؛ اما سید محمد انگار همه دنیا را به او بخشیده بودند، شادمانی امام برایش کافی بود.