برادر شهید عاشوری عنوان کرد: شهید عاشوری همچنان به مبارزات خود ادامه می‌داد تا اینکه در روز تشییع‌جنازه مرحوم آیت‌الله آخوند ملاعلی معصومی همدانی بالباس‌های پاره به خانه آمد آن شب حسین نواری از سخنرانی امام (ره) داخل ضبط‌صوت گذاشت و ما برای نخستین بار صدای امام (ره) شنیدیم. وی گفت: از فردای آن روز حسین با 20 تن دیگر از اهالی روستا که به تظاهرات می‌رفتند، همراه شد تا اینکه در 12 بهمن‌ماه 1357 برای پیدا کردن شغل راهی تهران شد که البته بعداً متوجه شدیم او برای شرکت در تظاهرات راهی تهران شده بود نه برای پیدا کردن شغل. پس از بازگشت حسین به همدان ادامه یافتن مبارزاتش، شب 21 بهمن‌ماه هنگامیکه همه خوابیده بودیم، حسین گوشش به رادیو بود و اخبار را دنبال می‌کرد. نیمه شب حسین مرا از خواب بیدار کرد و درحالی‌که که اشک از چشمانش سرازیر شده بود به من گفت:" همه‌جا را آتش کشیده‌اند و شما خوابیده‌اید؟ گارد شاهنشاهی را گرفتند یعنی دیگر آخر راه است....". صبح آن روز حسین راهی همدان شد تا به همراه آیت‌الله مدنی و دیگر مبارزان مانع از پیشروی تانک‌هایی شوند که برای سرکوبی مردم راهی تهران بودند.آن روز حسین به همراه مرم در برابرتانک های زرهی ایستاده و جلوی حرکت آن‌ها را گرفته بودند.