السلام علیک یا بقیة‌الله فی ارضه.... گاهی به یک تبسم خود می‌نوازیم گاهی به شعله‌های غمت می‌گدازیم گاهی شکفته می‌شوی از بنده بودنم گاهی شکسته می‌شوی از بی‌نمازیم یک عمر ناله از سر بی‌رغبتی زدم عمری رسیده‌ای به داد مجازیم من مرد روزهای ظهور تو نیستم باید خودت برای ظهورت بسازیم در دل نیاز سبز تو را حس نمی‌کنم لعنت به این خیال خوش بی‌نیازیم جمعه به جمعه می‌رود اما هنوز من کنج اتاق کودکی‌ام گرم بازیم چشم من آبشار گنهکاری من است کی گفته دردمند نگار حجازیم بگذار رنگ خون بزنم جادۀ تو را تا خاک پا شدن بشود سرفرازیم جای خودش که سعی صفا هم ندیده‌ام چندیست خواب کرببلا هم ندیده‌ام شاعر : علی اکبرلطیفیان (دعا بفرمایید) https://eitaa.com/joinchat/1943797967C7cf4bb6c3d