ابتدا عکس را با دقت ببینید بعد در خلوت بخوانید و حال معنوی ببرید. شهدا قبل از شهادت به چه مقامی می‌رسیدند که در نوجوانی اینگونه با خدا عشق بازی می‌کردند؟ عارف هفده ساله‌، شهید رضا حق شناس اینگونه در وصیت نامه‌اش با خدا حرف می‌زند. . خدایا، خواب بودم، بیدارم کردی. مریض بودم، شفایم دادی. رضا بودم، رضایت دادی تا به معشوق برسم. در دام نفسانیات اسیر بودم، آزادم کردی. در آخر تشنه­ ای بودم، در کویر در جستجوی آب می­‌گشتم، مرا به آب رساندی و سیرابم کردی. معبودا، معشوقا، قسم به عشق، همان عشقی که عاشقان، مجنونند و عاقلان در خون، قسم به عشقی که همه ما را به معشوق می­رساند و همان عشقی که رسول­‌الله را به منتهی علیه و به عرش می­رساند. همان عشقی که مولایم علی (ع) در نماز مثل بید می­‌لرزید و روح از بدنش خارج می­شد و اشک از گونه­‌هایش سرازیر، همان عشقی که فاطمه (سلام­‌الله علیها) در سن ۱۸ سالگی عاشق معبود می­‌شود و مظلومانه به دیار رب می­رود. خدایا چه­ طور شکرگزارت نباشم در صورتی­که امانت خود را به قیمت والایی می­خری و بالاترین درجه که همان شهادت است، شامل حال آنان که در راه تو جهاد کردند، می­کنی. الحمدالله رب­ العالمین.