👇👇👇
مهمترین مشکلی که در زندگی ما وجود داشت، تشنج پسرمان عبدالحسین بود که از شش ماهگی بر اثر تب شدید برایش پیش آمد. خوب تحت درمان بود و مرتباً قرص «فنو باربیتال» میخورد و هرگاه تب میکرد باز تشنج پیش میآمد. آخرین باری که قرار شد به جبهه برود با توجه به مسائلی که پیش آمده بود برایم واضح بود که اینبار حتماً شهید میشود. لذا گفتم من یک خواسته دارم اگر آنرا حل کردی مشکلی ندارم و میتوانی با خیال راحت بروی و آن تشنج حسین است. واقعا نمیدانستم در ادامه با این مسئله چگونه برخورد کنم. گفت: خیلی خوب، این مشکل را هم حل میکنم با توکل به خداوند منان. بلافاصله رفت حرم (پابوسی امام رضا علیه السلام) و پس از نماز مغرب و عشا برگشت و بسیار محکم و مطمئن گفت: الحمد الله این مشکل هم حل شد و شفای حسین را از امام رضا (ع) گرفتم. گفتم: چطور؟ گفت: مناجات شعبانیه خواندم و امام هم شفا دادند؛ و به همان امام رضا (علیه السلام) قسم دیگر با تب ۴۰ درجه هم این بچه تشنج نکرد و شفای کامل گرفت.