آن‌چنان‌که مردی چهارشانه، با سبیل‌های خاکستری، دلش تنگ می‌شود برای مادرش، می‌خواهمت! آنچنان‌که در جلسه‌ای رسمی، مردانی جدی، گاهی تلفن‌هاشان زنگ می‌زند و با لبخند از اتاق خارج می‌شوند... 🖇💌