🩸ای عهده‌دارِ مردم بی‌دست و پا، حسین ... در نقلی آمده است که امام جواد علیه‌السلام فرمودند: 📖 بعد از آنکه خدای متعال در عالم ذرّ، جمیع ذرّات و مُمکنات را از خلق اوّلین و آخرین خود آفرید و بر حسب قابلیت آنچه را که خواستند و طلب نمودند، از سعادت و شقاوت به ایشان داد و در لوح محفوظ ثبت نمود، ندا آمد به خلق الله از انبیاء و اوصیاء و ملائکه و جنّ و انس و غیر اینها که: 🗯 بدانید و آگاه باشید که امّتی بهتر از امّت پیغمبر آخرالزّمان ایجاد ننموده‌ایم و این امّت مرحومه، معصیت ما را به جا می‌آورند که مستحق عذاب جهنّم می‌شوند؛د آیا در میان این خلق کسی هست که ایشان را از ما بخرد و شفاعت کند‌؟ 🔖 اَحَدی جواب نداد. دفعۀ دوم ندا آمد، کسی جواب نداد. دفعۀ سوم ندای عظیمی آمد:دای خلق اوّلین و آخرین ! ای انبیاء و اوصیاء و شهداء و صالحین و ملائکه و جنّ و انس! آیا در میان شما کسی هست که این امّت مرحومه را بخرد و از عذاب جهنّم خلاص نماید؟! 📍ناگاه در میان خلق الله، گلگون کفن عرصۀ بلاء حضرت ابا عبدالله الحسین علی‌ السّلام در جواب حضرت پروردگار فرمود: 📜 لَبَّیکَ أللهُمَّ إنّي أشتَرِیهِم وَ أُشَفِّعُهُم ▪️خدایا ! من خودم آن ها را می‌خرم و شفاعت می‌کنم! 📖 پس ندا آمد که یا حسین! به چه چیز می‌خری ایشان را و شفاعت می‌کنی!؟ سیدالشهدا علیه‌السـلام فرمود: 📋 بِمَا هُو أحَبّ إلَیکَ ▪️ به هر چیزی که محبوب تر است در نزد تو! 📝 پس ندا آمد: ای حسین! هیچ چیز در نزد ما ، از «جان» عزیزتر نیست؛ اگر راضی می‌شوی که آن را فدا نمائی، ما ایشان را به تو می بخشیم! گویا عرض کرد: بارالها! راضی شدم. 🖇 پس به روایتی ندا آمد: یاحسین ! به کشته شدن تو در راه رضای ما، مردان ایشان را خریدی و شفاعت می‌کنی؛ اما زنان ایشان را به چه چیز می‌خری؟ 🔖 اباعبدالله عليه‌السلام‌ فرمود: به زنان و دختران خود، که ایشان اسیر شوند و شهر به شهر و دیار به دیار گردانیده شوند؛به امید آنکه زنان امت جدّم در قیامت آمرزیده شوند. 📍پس ندائی آمد: جوانان ایشان را به چه چیز می‌خری و شفاعت می‌کنی؟! او فرمود:به اینکه جوانانم در برابرم کشته شوند مانند علی اکبر و عباس و قاسم و عبدالله علیهم‌السّلام. 📄 پس ندا آمد: یاحسین! اگرچه اطفال امّت گناهی ندارند لکن ایشان را به چه چیز می‌خری و شفاعت می‌کنی؟او فرمود: 📜 یَارَبِّ ! بِذِبح أطفَالي عَطشَاناً ▪️ ای پروردگار به ذبح‌شدن اطفال من با کام عطشان! 🥀 و بالجمله آنچه عهد و پیمان گرفته شد، ملائکه همه را نوشته در دفاتر ثبت نمودند. 📚انوار الشهاده فی مصائب عترة الطاهرة علیهم‌السلام، یزدی،ص ۴۹ ✍ ای خسته از جماعتِ غرقِ ریا حسین ای دل بُریده از همه‌ی رنگ ها حسین بر قتلِ تو فقیهِ دروغین بداد رأی ای کشته‌ی شیوخِ مقدس نما حسین سَمتِ تو از تمامی مردم فراری‌ام ای با غریب های جهان آشنا حسین ای بی کفن رها شده‌ی دشتِ کربلا ما را به حالِ خود تو نکردی رها حسین مصراعِ (شهریار) چنین نیز خواندنیست: ای عهده دارِ مردم بی دست و پا حسین در حقِ دشمنانِ خودَت هم تو سالها کردی به جای لعنت و نفرین دعا حسین با یک نفس تمامِ جهنم شوَد بهشت گویند اگر جهنمیان یک صدا : حسین