🩸سیدالشهداء صلوات‌الله‌علیه بر بالای سر علی اکبر علیه‌السلام به حالت احتضار درآمده بود و نفس سرد می‌کشید… در نقلی آمده است: 📋 إنَّ الْحسينَ عليه‌السلامُ لَمَّا رَمَىٰ بِنَفسِهِ عَلىٰ جَسَدِ وَلَدِهِ و فُلْذَةِ كَبِدِهِ، اِعْتَرَتْهُ حَالَةُ الْمُحتَضَرِ، ▪️امام حسین علیه‌السلام وقتی که خودش را از بالای اسب بر روی بدن علی اکبرش انداخت، حالت احتضار به او دست داد. 📋 فَجَعَلَ يَجودُ بِنَفسِهِ، و يَتَنَفَّسُ تَنَفُّسَ الصُّعَداءِ، و كادَتْ رُوحُهُ أنْ تَخرُجَ. ▪️داشت جان می‌داد و ٱه سرد از دل می‌کشید و نزدیک بود که روح از بدنش جدا شود. 📚مقتل الحسين عليه السلام،بحرالعلوم‌‌ ص۳۴۶ 📚بحرالمصائب ج۴ ص٣٢٣ ✍ پدری پیر شده بر سر نعش پسرش محتضر شد به خدا وای چه آید به سرش صد و یک دانه تسبیح حسین ریخت زمین ارباً اربا شد و پاشید تمام جگرش نا مرتب شده این خوش قد و بالای حرم بس که از روی حسد دشمن او زد نظرش همه از بغض علی بر تن و پهلوش زدن می‌زدن با دم شمشیر و سنان و تبرش به خدا آینه احمد و زهرا و علیست این جوانی که لبش تَر شده از خون سرش تا تسلی بدهند داغ علی را به پدر کوفیان هلهله کردند همان دور و برش برسانید جوانان حرم را که بَرَند جسم صد چاک علی و پدر محتضرش زانویش خم شده این پیرِ جوانْ مُرده ولی بعد از این کاش بلایی نکند خَم کمرش