#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#شب_هشتم_محرم
اگر که دست به روی کمر گذاشتهام
وگر که دست به روی جگر گذاشتهام
بگو کهام چه کنم زندهام گمان نکنم
فقط دو دست کنارت به سر گذاشتهام
فقط دو بوسه گرفتم بلند شد دادت
مرا ببخش که لب بیخبر گذاشتهام
ببین که دربهدرِ تکه پارههای توام
به گریه سر به بیابان اگر گذاشتهام
تو را زِ تیغ زِ نیزه زِ شن جدا کردم
به زخم زخمِ تنت چشمِ تر گذاشتهام
تو را به روی عبا چیدم و خودت نشدی
که چند تکه به جای دگر گذاشتهام
چه مختصر شده است عین لام یاء پدر
چه شد که نام تو را مختصر گذاشتهام
نه زخمِ نیزه ندیدم، ببین که رویم را
به زخم تازهی یک میخ در گذاشتهام
بزرگ کردن تو پیرِمرد کرده مرا
که بیست سال برایت جگر گذاشتهام
✍️#حسن_لطفی
http://eitaa.com/joinchat/2983329811C10bcbd20fd
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#شب_هشتم_محرم
مُردم و مُردم و مُردم که رسیدم اینجا
اولین بار ز غم ناله کشیدم اینجا
این چه جسمی ست که مانند نگین ریخته است؟
تن تو یا تن من روی زمین ریخته است؟
لشکری منتظر گریه ی من بود علی
دشمن آماده ی با خنده زدن بود علی
دشمن انداخت تو را کل حرم افتادند
با زمین خوردن تو اهل حرم جان دادند
جان من هستی و جان دادن تو مردن من
عمه باید که بیاید ز پی بردن من
سخت جان می دهی ای جان پدر می بینم
در تو من فاطمه ای سوخته تر می بینم
مختصر جسم تو را روی عبا بگذارم
باز هم از تن درهم شده ات، کم دارم
از تو ای سوخته جان، سوخته ای بد تر نیست
هیچ کس مثل تنت آینه ی مادر نیست
پدرت سمت حرم با قد خم برگردد
عمه ات با چه کسی رو به حرم برگردد
✍️#حسن_کردی
http://eitaa.com/joinchat/2983329811C10bcbd20fd
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#شب_هشتم_محرم
چون درختی که زدند و ثمرش میریزد
پسری نیز به پای پدرش میریزد
همه شیرینی بابا به پسر داشتن است
تلخ اینجاست که دارد شکرش میریزد
آه این دشت پر از آکلة الاکباد است
لشکر هنده به دور جگرش میریزد
کس ندانست چه محکم به رویش تیغ زدند
آنقدر بود که حتی سپرش میریزد
پدر افتاد و به زانو زدنش خندیدند
طعنه چون بار به روی کمرش میریزد
بوسه ای گر نزند جان به لبش میرسد و
بوسه ای گر بزند هم جگرش میریزد
نیزه ای با لب و دندان علی لج کرده
لخته خون از دهنش دور و برش میریزد
نیزه را گر نکشد راه نفس میگیرد
نیزه را گر بکشد نیز سرش میریزد
ببریدش ولی این جسم علی اکبر نیست
کمترش میرود و بیشترش میریزد
✍️#وحید_عظیم_پور
http://eitaa.com/joinchat/2983329811C10bcbd20fd
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#شب_هشتم_محرم
دلتنگی همیشۀ بابا علی علی!
سردارِ لشکر من تنها علی علی!
قدری بمان، به دل نگرانهای این حرم
مهلت بده برای تماشا علی علی!
باید «وَ إن یکاد» بخوانم که دور باد
چشمان بد از این قد و بالا علی علی!
یک سوی خیره چشم همه: این پیمبر است
یک سوی باز مانده دهانها: علی... علی
این گونه پا مکش به زمین، میکُشی مرا
بنگر نفس نفس زدنم را علی علی
از هم گسست رشتۀ تسبیحم آه... آه
از هم گسست... ارباً... اربا... علی... علی
جز آب چشم و آتش دل بعد از این مباد
بعد از تو خاک بر سر دنیا علی علی
✍️#محمدمهدی_سیار
http://eitaa.com/joinchat/2983329811C10bcbd20fd
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#شب_هشتم_محرم
تکانم داد عمه تا بداند زندهام یا نه
چرا هِی آه میگویی ولی یک بار بابا نه
کشیدم تیغهای از حنجرِ تو با دو انگشتم
دلم خوش بود حرفی میزنی این بار... اما نه
محاسن داشتم بر دست ، دنبال تو اُفتادم
به زخمی فکر میکردم ولیکن اِرباًاربا نه
مرا هَرسو ببر زینب ولی سمت رقیه نه
مرا هَرسو ببر زینب کنارِ قبر لیلا نه
چه راحت پخش میگردی به سختی جمع میگردی
تو هَم ای کاش در گودال بودی ، بین صحرا نه
عزیزم دست و پا زن تا که راحت جان دهی اما
بکش پا را زمین پیشم ولی در پیش زهرا نه
✍️#حسن_لطفی
http://eitaa.com/joinchat/2983329811C10bcbd20fd
19.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#شب_هشتم_محرم
نیزه ایکاش کمی سیر بیاید میدان
حضرت ماه کمی دیر بیاید میدان
قوت قلب پدر بوده ای و حق دارد
پسر شیر به تاخیر بیاید میدان
باید آخر قمر خیمه به همراه عبا
ظهر این جمعه ی دلگیر بیاید میدان
به سر سفره ی جسم تو فقط خون می خورد
آنکه می خواست به تسخیر بیاید میدان
دشنه و تیر و سنان تشنه ی خونت هستند
پی دستان تو زنجیر بیاید میدان
شرحه شرحه شده ای کاش نمی دیدم که
نیزه با نیت تکثیر بیاید میدان
هیچ کس فکر نمی کرد که ابر رحمت
از سر شرم به به تبخیر بیاید میدان
آنقدر بر بدن دشت چکیدی تا که
عمه با اشک سرازیر بیاید میدان
✍️#حسین_جعفری
http://eitaa.com/joinchat/2983329811C10bcbd20fd
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#شب_هشتم_محرم
میخواد که اشک منو در بیاره
عدو به جز همین هدف نداره
یکی بیاد به لشکری ها بگه:
مرگجوون که سوت و کف نداره
زانو زدم پیش تو بی اختیار
روی لبم میشینه اسمت مدام
غیرت تو اجازه میده بابا؟
عمه بیاد میون این ازدحام
قربون این پیکر پاره پاره
سنگینه داغه تو میون سینه م
هر طرف دشت و نگاه میکنم
یه تیکه از پیکرتو میبینم
پسر عصای پیریِ باباشه
خون بابا توی رگاش میجوشه
برای هر بابایی سخته بخواد
کفن تن گل پسرش بپوشه
کفن نداری و کفن نمی شه
تنی که ریز ریزه و تیکه تیکه س
اینجوری که تو رو زدن الهی
خدا نیاره بابا واسه هیچ کس
آتیش گرفتم و دارم میسوزم
پسر بزرگنکردم اینجور بشه
عمه داره میاد و خیره شدن
الهی چشم همه شون کور بشه
✍️#مرتضی_عابدینی
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#شب_هشتم_محرم
چشمم قتیل زخم های پیکر توست
دیگر کسی یارم در این صحرا نمانده
از آن قد رعنای تو ، در بین این دشت
جایی قد یک بوسه بابا نمانده
نفرین بر این قومی که با بغضی قدیمی
صف در صف آمد جان یل ها را بگیرد
داغت شکسته قامتم را نور عینم
باید یکی زیر بغل ها را بگیرد
چندین علی اصغر به روی خاک دیدم
با دیده ی خیسی که سویی هم ندارد
پاشو عزیزم ، میوه ی قلبم که عمه
در بین این نامحرمان ، محرم ندارد
بابا تنت در هم شده با تیغ و نیزه
یک صفحه ی سالم دگر مصحف ندارد
باید یکی گوید به این قوم حرامی
داغ جوان دیدن که سوت و کف ندارد
یک استخوانی در گلویم گیر کرده
ضربات محکم استخوانت را شکسته
هرگز نمیبخشم کسی را که عزیزم
با نعل اسب خود دهانت را شکسته
✍️#مرتضی_عابدینی
#زمزمه #زمینه
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
🎙سبک:سینم بوی تربت داره
✅️بنداول
شد پیکرت - ارباً اربا
پاتو نکش - پیش بابا
کربلا شد - گودال تو
عمه اومد - دنبال تو
بدجوری دست و پا زدی / پاشو از جات "یا ولدی"
پهلوت وقتی که نیزه خورد / گفتی: یا زهرا مددی
ارباً اربای من علی (۴)
✅️بنددوم
اهل کوفه - که نامردن
توی صحرا - پخشت کردن
حالت کم کم - بد شد بابا
مرکب از روت - رد شد بابا
گیر کردی بین کوفیا / یعنی جات میشه توو عبا
با خونِ توی دهنت / یکبار دیگه بگو بابا
ارباً اربای من علی (۴)
✍️احسان_نرگسی
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#شب_هشتم_محرم
برا من بعد اکبر حاصلی نیست
جهان هیچه برام وقتی علی نیست
شاید عیب از نگاهم باشه زینب
همه صحرا رو می گردم ولی نیست
همه سعی می کنن اما نمیشه
میون هیچ عبایی جا نمیشه
ندارم غم از این که تاره چشمام
با چشم سالمم پیدا نمیشه
شبیه من کسی تنها نمیشه
قدش اندازه ی من تا نمیشه
نکش بیهوده زحمت زینب من!
علی بیشتر از این پیدا نمیشه
از این لحظه کارم جز بیدلی نیست
جوونم رفت و واسم حاصلی نیست
علی از یک طرف خیلی زیاده
ولی از یک سو حتی یک علی نیست
✍️#شهریار_سنجری
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#زمزمه
🎙سبک:دامن کشان رفتی...
✅️#بند_اول
رفتی توی لشکر( گیر افتادی تنها ) ٣
با تیر و سر نیزه ( شدی ارباً اربا ) ٣
تو رفتی و واست کوچه وا کردن
زمین خوردی و شادی به پا کردن
علی جانم علی جانم
مثل زهرا زدنت ( تو رو بی هوا ) ٢
خنده کردن پسرم ( به اشک بابا ) ٢
☑️☑️☑️☑️☑️☑️☑️
✅️#بند_دوم
پاش و ببین پشتم ( شکست از غم تو ) ٣
چشمات و وا کن تا ( بشم مرهم تو ) ٣
لبای خشکت رو وا کن از هم تا
یه بار دیگه واسه من بگی بابا
علی جانم علی جانم
پاش و از روی زمین ( که مُردَم علی ) ٢
پاش و تا روی زمین ( نخوردم علی ) ٢
☑️☑️☑️☑️☑️☑️☑️
✅️#بند_سوم
جسم تو رو دیدم ( روی خاکِ صحرا ) ٣
پهلوت شکسته شد ( شدی مثل زهرا ) ٣
چه جوری جسمت رو بردارم بابا
تو هر جای صحرا پخشی واویلا
علی جانم علی جانم
جسمت و جمع میکنم ( ولی رو عبا ) ٢
من که مُردم پسرم ( با من راه بیا ) ٢
✍️#کربلایی_محمد_مبشری
زمان:
حجم:
233K
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#زمزمه
✅️بنداول
بار غمت رو سرم ریخت
یه لشگر سر بچم ریخت
ارباً اربا شده تنش
چیزی نموند از بدنش
چشماتو واکن پسرم
منو نگا کن پسرم
برای دلخوشیم یه بار
منو صدا کن پسرم
✅️بنددوم
پیش تو من مات و مبهوت
عبام شده واست تابوت
به اشکای من خندیدن
گلم رو با قیچی چیدن
جدا جدا شدی ولی
توو صحرا بی معطلی
از رو دستای من داره
میریزه یه تیکه علی