بسم‌الله الرحمن الرحیم دلم آشفته و حالم مشوش دو چشمم غرق خون، قلبم پر آتش به درگاهت پناه آورده‌ام من شکايت دارم از اين نفس سرکش فقير و بي‌نوا، اَشکُو اِليکَ اسير و مبتلا، اَشکُو اِليکَ نشد از خوف تو پُر اشک، هيهات ز چشم بي‌حيا، اَشکُو اِليکَ شدم بي‌بال و پر بين قفس‌ها دگر تنگ است در سينه نفس‌ها پناه آورده ام سوي تو امشب من از دست هواها و هوس ها