#روضه_اسارت_اهلبیت_علیهم_السلام
#روضه_ورود_به_شام
#شب_جمعه
السلام علیک یا ابا عبدالله
از دم دروازه تا مجلس یزید چندان راهی نبود
همه نوشتند صبح علی الطلوع واردشون کردند
اما غروب بود که به مجلس یزید رسیدند
آنقدر جمعیت آمده
مرحوم عمادالدین طبری شیعی در کامل بهائیش مینویسه
۵۰۰ هزار نفر آمده بودند
اگه یک هزارم این جمعیت ، به سر ابی عبدالله سنگ زده باشند ، اونم اینجوری اهل بیت رو وارد کردند
مُکَشَّفاتِ الوُجُوه
مرکب ها بدون محمل و جهازه
جار زدند زنها با سر و روی برهنه وار بشند
یه لحظه تصور کن
زنهای رقاصه و آوازه خوان ، کنار زینب و سکینه چه می کنند
آنقدر ازدحام جمعیت مانع حرکته
بعضیا از پشت بام خانه هاشون ، آتش دارند می ریزند
دست این زن و بچه بسته است
یا صاحب الزمان
چقدر سر و روشون سوخت
کوچه ها رو یکی پس از دیگری دارند طی میکنند
من نمیدونم مسیر رو نانجیب جوری قرار داد که حتما اهل بیت از محله یهودی ها عبور کنند
اینا بعد از ماجرای خیبر
اومده بودند شام، اینجا ساکن شده بودند.
بلندترین نیزه ماله ابی عبدالله بود
رسیدن توی این محله
یه پیرزن عجوزی یهودی
توی بالکن منزلش نشسته بود ، چشماش هم به زور می دید
پرسید چه خبره
وقتی گفتند اینها خارجی اند
معرفی کردند
گفتند این سری که بر بلندترین نیزه نصبه
سر حسین بن علیه
گفت کدوم علی
همون فاتح خیبر
پیرزنه گفت من توی خیبر بودم
یادمه علی با ما چه کرد.
سر پسرش رو به من نشون بدید
این أمّ الحَجّاب نانجیب ، چنان سنگ بزرگی برداشت
از اون بالکن منزل به سمت سر ابی عبدالله....
که بچه ها دیدند سر بلافاصله از روی نیزه افتاد زمین
(آهان
شب جمعه آخر محرم
همه شهدای مدافع حرم ، سردار حاج قاسم سلیمانی فیض ببره)
بی خود نبود وقتی سر رو آوردند توی خرابه
نازدانه اش گفت
عَمّتی ما هذا الرأس
این سر دیگه قابل شناسایی نبود
حسین.....
بأبی المستضعفُ الغریب یا أباعبدالله
▪️از شهر شام بدم میاد
▪️از ازحام بدم میاد
آخ بابا
▪️از شهر شام بدم میاد
▪️از ازدحام بدم میاد
▪️از اونی که مار می برد
▪️توی بزم آب بدم میاد
▪️از اضطراب بدم میاد
▪️از بزم شراب بدم میاد
▪️حالا تو از زیر چشام خوشت میاد
▪️از اینکه دندون ندارم از خنده هام خوشت میاد
حسین.....
▪️ز خانه ها همه بوی طعام می آمد
▪️ولی به جان تو بابا ، گرسنه خوابیدم
به قصد زیارت
به قصد فرج
ناله بزن یا حسین.....
حجتالاسلام میرزامحمدی
@Asheghane_hazrat_zeynab