السلام علیک یا اباعبدلله از پنجم شوال که این نامه رو نوشت به ابی‌عبدلله تا هشتم ذی الحجه خیالش راحته، اما یه شبه یه بلایی سرش آوردند که هی آرزو می‌کرد ای کاش نامه نمی‌نوشتم! نماز عشا رو که خواند برگشت دید یه نفر هم پشت سرش نمونده یاللعجب کجا برم، تاریکیِ، من که جایی رو تو این کوفه بلد نیستم کوچه ها رو غریبانه پشت سر گذاشت، رسید در خونه ای دید یه پیرزنی مضطربه گفت آی زن جرعه ای آب داری به من بدی یا نه؟ تشنمه، طوعه رفت داخل یه جرعه آب آورد تا آب رو نوشید آرام گرفت پیرزنه دید تازه تکیه به دیوار داد جایی نمیره، آی مرد خوب نیست این وقت شب در خونه من اطراق کنی فرمود آی زن من جایی ندارم برم، میدونی من کیم؟ من سفیر حسینم. تا اسم ابی‌عبدلله اومد دل طوعه به لرزه افتاد سفیر مولام حسین اومده در خونم، البِیتُ بِیتُک، اصلا صاحبخونه خودتی.... فهمیدی چی گفتم؟ هر جا اسم ابی‌عبدلله بیاد خونه دارت میکنند لذا تو دنیا همه تلاش اولیا الهی این بود یه کاری برا ابی‌عبدلله بکنند، منتسبین به ابی‌عبدلله همیشه خونه دارند، مستأجر نمی‌مونند، لذا زائرینش هم همینن فرمود هر کی زائر حسین ما نباشه تو بهشت هم که بره مستأجر، اونجا خدا بهش خونه نمیده فهمیدی چی گفتم یا نه؟ اگه میخوای هیچ وقت مستاجر نباشی با ابی‌عبدلله یه کاری کن، حسین جان قربونت برم همه رو صاحبخونه کردی اما خودت رو از خونت بیرون کردن عرض توسل به مسلم بن عقیل اون آقایی که پیامبر به امیرالمومنین فرمود:مؤمنین برا مسلم گریه میکنند تَبکي عَلَیکْ عیونُ مُؤمنین وارد خونه طوعه شد، طوعه منتظر پسرشه، اصلا دیگه گمشدشو فراموش کرد تا صبح مثل پروانه دور سفیر حسین میچرخه، اما یه نگاه کرد دید مسلم هم مضطربه، آقاجان چتونه؟ چرا غذا میل نکردید؟ صبح که شد تازه طوعه فهمید چه خبره، ریختن در خونش، شنیدید مسلم بلافاصله از منزل اومد بیرون. چون میدونه اگه تو خونه بمونه یه بار دیگه واقعه مدینه تکرار میشه. اون واقعه برا عالم بس هست، تا قیامت یه بار بیشتر تکرار نشده، لذا بلافاصله از خونه طوعه اومد بیرون تا اومد بیرون محاصرش کردند یجوری میزدند، تکیه به دیوار داد فرمود نانجیبا مگه کافر گیرآوردید؟ زنها از بالای خونه هاشون نی‌ها رو آتش زدند آتش به سرو روش میریختند چی میخوام بگم؟ میخوام بگم دستات رو که نبسته بودند هرچی از بالا آتش میریختند اونا رو از سر و روت دور میکردی آخ امان از دل زینب... خدا نکنه دست و بازوی کسی رو ببندند اونوقت از بالای بام خونه‌ آتش بریزند.... آی حسین... مگه زین العابدین به سهل ساعدی نفرمود، تا عمامه‌شو برداشت، اونقدر از بالای بام خونه‌های شام، آتش و خاکستر ریخته بودند تازه سرهای رو نیزه بمونه انگار همه سرها باید یه اشتراکی با سر ابی‌عبدلله داشته باشند! آخه اون سر، شب یازدهم تنور خولی رفته بود، سرو رو خاکستری بود، گفتند بقیه هم سهمی داشته باشند، اونقدر آتش از بالای بام خونه هاشون ریختند سر و روی بچه های حسین.... ای حسین... صلی الله علیک یا مظلوم... یا اباعبدلله... شب‌های جمعه، میگیرم هواتو(٢) اشک غریبی میریزم برا تو بیچاره اون که حرم رو ندیده(٢) بیچاره‌تر اون که دید کربلاتو ندیدنش یه درده، اما دیدنش هزار درده، مگه کربلا چه خبره؟ می‌روم بینم در کجا زینب شِکوه از شمر بی حیا دارد حسین.... خدایا به دعای نازنین حجة بن الحسن ، دعاهای همه ما ملتمسین دعا به هدف اجابت برسان به نورانیتش دلهای ظلمانیمون نورانی بفرما به آبرویش آبروی ما حفظ بفرما به عظمت و ولایتش این مملکت حسینی و مهدوی رو از گزند بلیات عرضی و سمائی، از شر شیاطین داخلی و خارجی حفظ فرما مردم مظلوم یمن، عراق، سوریه، نیجریه، بحرین نجات عنایت بفرما رهبرمون حفظ فرما امام و شهدا و علما و اموات این جمع، همه گریه‌کنا، ذوی الحقوق و ذوی القربیٰ قرین رحمت واسعه‌ات بفرما مرضا و منظورین شفای عاجل عنایت بفرما نام ما رو در زمره‌ی آزادشدگان از آتش جهنم ثبت فرما بالنبی و آله رحم الله من قرأ الفاتحة مع الصلوات حجت‌الاسلام میرزامحمدی ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─