۳۲ ( امام حسین ع به کربلا) غریب فاطمه،رسیده کربلا پیاده گشته در،زمین پر بلا گل آل عبا حسین خون خدا رسیده کربلا غریب فاطمه۳ همه اهل حرم،به تاب و در تبند همه در کربلا،کنار زینبند همه با شور و شین کنار نور عین به لب ذکر حسین غریب فاطمه۳ گلان مصطفی،همه آزاده اند برای یاری،حسین آماده اند شده غم آشکار بگشته بی قرار تمامی جان نثار غریب فاطمه۳ بگشته بهر او،پریشان خواهرش نگاهش بر حسین،نشسته در برش عزیز فاطمه امید ما همه به لب ها زمزمه غریب فاطمه۳ بگوید زینبم،علی اکبرم شهید کینه ها،بگردد در برم گل تقوا علی مه لیلا علی بود غوغا علی غریب فاطمه۳ ببینی زینبم،رود طفل رباب ز تیر حرمله،روی دستم بخواب ببینی خواهرم علی اصغرم شود پرپر برم غریب فاطمه۳ ببینی زینبم،شود سقا فدا ز ظلم و کین شود،دو دست او جدا ببینی بر زمین دو دست مه جبین شوی زینب غمین غریب فاطمه۳ ببینی زینبم،گل زهرا حسین میان دشمنان،شود تنها حسین شوم زینب غریب شوی تو غم نصیب بگردی بی شکیب غریب فاطمه۳ ببینی زینبم،که شمر خنجر کشد میان قتلگه،سر من را برد ببینی دیده تر به روی نیزه سر شوی خونین جگر غریب فاطمه۳