❢💞❢
❢
#عشقینه 💌❢
.
.
[📖] رمان:《
#رایحه_حضور 》
[
#قسمت_چهلویڪم ]
که خود را از زمین کندم و گفتم :
سوال دارم ازتون!
با صدای ملایم و آرامی گفت :
چه سوالی؟!
نزدیک تر شدم :
درباره نماز
بی درنگ گفت:
براتون کتاب و سایت معرفی میکنم.
نمی گذارم حرفش را تکمیل کند :
فقط چند تا سواله!
زمزمه وار شنیدم.
_بفرمایید!
از مبتدی ترین سوال شروع کردم ،
سوالی از نظر دیگران پیش پا افتاده و چرت:
چرا نماز می خونید؟!
لبخند محو رو به زمینش را دیدم ،
با همان لبخند مانده گفت :
به خاطر تشکر از نعمت های خدا!
اخم در هم کشیدم:
خدای شما مگه به این چیزا نیاز داره ؟!
صدای متعجبش را شنیدم :
خدای ما ؟! مگه فرقی داره ؟!
نه به این چیزا احتیاج نداره ،
بذارید براتون کامل تر توضیح بدم،
اگه فردی کمکی هر چند کوچیک به ما بکنه ، مقابلش چیکار می کنیم ما؟!
خونسرد و دست به سینه ایستادم :
خب معلومه ، ازش تشکر می کنیم.
لبخندش عمیق تر شد
و چال گونه پنهانش ، آشکار :
خوب کسی که خالق نعمت های دور و اطراف ماست نباید ازش تشکر کرد؟!
تردید میان صدایم افتاد :
بله باید کرد خب فقط همین ؟!
دستی به ته ریش مشکی اش کشید :
مطمنا نه !
و اما جواب سوال قبلیتون؛
مگه اون فردی که کمک میکنه
به تشکر ما نیاز داره ؟!
نه مطمئنی گفتم
و او ادامه داد :
دومی به خاطر آرامشی هست که داره
زمزمه کردم : آرامش؟!
_ بله آرامش ، می تونید امتحان کنید و اما سومی برای خلوت با خداست ، خلوت با کسی که ما رو آفریده و می تونیم بهش تکیه کنیم ، دلایل خیلی زیاد و مختلفی هست براش اینا فقط گزیده اون دلایل بود ، فعلا یا علی
مانند نسیم بهاری از کنارم گذشت و من مات حرف هایش ماندم!
قسم میخورم کسی تا حالا برایم اینگونه فلسفه نبافته بود ، میان حرف های مادر فقط از احادیث شنیده بودم و ارکان دین و آتش جهنم ...بعد هم دستم را جلوی دهانم گذاشتم :
عه عه قرار بود دلیل این کار تو کلاسش و اون جمله رو ازش بپرسم هااا..
#نویسنده_سنا_لطفی
[⛔️] ڪپے تنهاباذڪرمنبعموردرضایتاست.
.
.
❢💞❢
Eitaa.com/Asheghaneh_Halal