عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
•𓆩💞𓆪• . . •• #عشقینه •• #مسیحای_عشق #قسمت_سی‌وسه چــــــرا نـــــه؟! من ریحانه‌ام، ریحانه باید م
•𓆩💞𓆪• . . •• •• + به سلامتی ، خب چه چادری مدنظرتون هست؟ نمیدانم چه باید بگویم،چادر هم مگر مدل و نوع دارد؟ فروشنده،حیرتم را می‌بیند: منظورم اینه چادر ساده، قجری، لبنانی، بحرینی، عبا، ملی، آستین دار ، چی مدنظرتونه؟ بازهم تعجب می‌کنم: یعنی همه‌ی اینایی که گفتین چادرن؟؟ دختر جوان لبخند می‌زند و مشغول مرتب کردن قفسه‌ها می‌شود، فروشنده‌ی میانسال می‌گوید: بله عزیزم،چادرن و ژورنالی برابرم می‌گذارد. پر است از انواع چادر. جالب است که بعضی مدل‌ها اصلا شبیه چادر نیستند مگر قرار نیست، حجاب، زیبایی‌ها را بپوشاند؟ پس چرا خود این‌ها،اینقدر زیبا هستند و جلب‌توجه می‌کنند؟ - راستش من نمیدونم چطور بگم ولی ، خانم‌های عرب از کدوم چادر سر می‌کنن؟؟ زن می‌خندد: خانم‌های عرب، اکثرا چادر عبایی سرشون می‌کنن، الان دختر منم از اونا سر کرده. به دختر نگاه می‌کنم، چادری که سر کرده،ساده و قشنگ است. فروشنده ادامه می‌دهد : سرکردنش هم نسبتا آسونه. نفسم را بیرون می‌دهم و لبخند می‌زنم. - من از همین می‌خوام **** با ذوق،چادر را مرتب می‌کنم،کمی سخت هست ولی شیرین! با هیاهو وارد خانه می‌شوم: مامان مامان کجایی؟ مامان به طرفم می‌آید: نیکی کجا بودی پـس . . . با دیدنم حرفش را می‌خورد،اخم غلیظی می‌کند: این چیه سرت کردی؟ می‌خندم: چادره دیگه،قشنگ شدم؟ بی وقفه رو ترش می‌کند + میدونم چادره، واسه چی سرت کردی؟نکنه از بیرون این شکلی اومدی؟؟ همسایه ها ندیدنت که ؟ ✨لینڪ قسمت اول👇 https://eitaa.com/Asheghaneh_Halal/83012 . . •🖌• بہ‌قلم: . . 𓆩مرجع‌به‌روزترین‌رمان‌ها𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩💞𓆪•