بصیـــــــــرت
🌷جالب است بدانید که برادر او یعنی « #محمود_رضا_حقیقی» (متولد ۱۳۴۶) هم در #عملیات_کربلای۴ به #شهادت ر
تا این لحظه همه چیز روال خود را طی می کرد. اما هنوز فرازهای اول تلقین تمام نشده بود که عموی شهید فریاد زد: 🌹«الله اکبر! !»🌹 💠او که خم شده بود تا برای آخرین بار ی پاک،آرام ونورانی محمد رضا را ببیند، متوجه شده بودکه لب های محمد رضا در حال تکان خوردن است و دو لب او که به هم قفل و کاملاً بسته شده بود ، درحال باز شدن و جدا شدن است و دندان های محمدرضا یکی پس از دیگری در حال و ظاهرشدن است.😭 عموی او می گفت: ابتدا خیال کردم لغزش حلقه های اشک در چشمان من است که باعث می شود لب های شهید را در حال حرکت ببینم، با آستین، هایم را پاک کردم و متوجه شدم که اشتباه نکردم. لب های او در حال باز شدن بود و گونه های او می انداخت.😭 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸