🌹تقدیم به مادران شهدا/
مادر امیر!
🔹پیر شده بود و امیدش جوانی بود که در فروردین ۱۳۶۱ در عملیات فتح المبین شهید شده بود و حالا بهترین مکان برایش نشستن کنارِ سنگ مزار امیر پسرش بود.
🔹تا می رسید...خم میشد و سنگ مزار امیر را یک دل سیر میبوسید، با گلاب می شست و بعد پارچهای را در میآورد و تابلوی شهید را پاک میکرد و سپس بوسه بارانش میکرد.
🌹عصرها پنجشنبه میتوان گفت اولین مادر شهیدی بود که بر روی مزار فرزند شهیدش پارچه سبز را پهن میکرد و انواع و اقسام شیرینیجات و میوه را روی مزارش میگذاشت.
🔹گاهی اوقات که دیر میرسید، اول کلی خود را توبیخ می کرد، بعد برای پسرش توضیح میداد و با نوایی بغض آلود خطاب به پسرش میگفت: فکر کردی مادرت فراموشت کرده؟! فکر کردی مادرت فوت کرده؟! نه رول عزیزم.... کسی نبود من را برساند.
🌹در ردیف شهدای فتح المبین این مار امیر( مادر به گویش دزفولی= مار) بود که اولی میآمد و آخری میرفت امروز فروردین ماه ۱۴۰۳ است و مزار امیر خالی از پارچه سبز رنگ انواع و اقسام خوراکیها.
مار امیر سالهاست که برای دیدن امیرش، به آسمانها سفر کرده است .
🌹مزار خالی امیر و نبودن مادر امیر کنار سنگ مزار پسرش، ناخودآگاه بغض راه گلویم را میگیرند؛ مزار شهدا چقدر خلوت است؛ مادران و پدران شهدا پیر شدهاند و یا آسمانی شدهاند و جایشان خالیست.
🌹 یاد والدین شهدایی که آسمانی شدن و یاد فرزندانشان گرامی باد
👈 عصر بهاری - گلزار شهیدآباد دزفول
✍
#علی_صالحی_زاده
https://eitaa.com/Bayynat