سلام علیکم با تشکر صرف نظر از ذکر مطالب خوبی که استاد صمیمیت در این گفتگو فرمودند متاسفانه حداقل دوخطای مهم داشتند.: یک . آن برادر اهل سنت در تعریف حکومت و شرط تحقق حکومت اسلامی مرتبا استدلال عقلی میکرد و جناب صمیمیت بدون توجه به ذات این استدلال میفرمودند تو جواب ندادی! در حالی که اگر از نظر ایشان این جواب درست نبود باید پاسخ عقلی میدادند کمااینکه وقتی بحث شان را به تشکیکی بودن صدق اطلاق حکومت اسلامی کشاندند مقداری به پاسخ نزدیک شدند ولی درهرحال همین پاسخ هم چون جامع و مانع نبود وافی به مقصود نیفتاد. چون با تعریفی که ایشان از حکومت تشکیکی اسلامی فرمودند حکومت صدام و یزید و آل سعود و داعش و... هم مقداری اسلامی هستند!... و این نتیجه ای است که احتمالا استاد صمیمیت بدان راضی نباشند. دو. اشکال دوم آن برادر سنی قطعا اشکال واردی است بر ذات جکومت و قانون اساسی که مدل تفکیک قوا یک مدل غیر اسلامی و غربی و غلط است و تمام مشکلاتی که در طول چهل سال گذشته از انواع مفاسد سیاسی و امنیتی و اقتصادی و فرهنگی و.. در این کشور بروز کرده، ناشی از همین غده سرطانی سیستم جمهوریت و انتخابات بوده است. تمام اشکالات آن برادر به این سیستم درست و وارد و بلکه بسیار بیش از اینهاست... استاد صمیمیت باید صمیمیت بیشتری نشان میدادند و حرف را قبول میکردند و میگفتند در چهل سال پیش شاید برای اینکه وحدت اجتماعی بیشتری در انقلاب حاصل شود این مدل انتخاب شد و الان باید برویم بسوی اینکه نظام منبعث از حکومت خلفا یعنی مبتنی بر مسؤولیت متمرکز شخص رهبر و امام جامعه را محقق کنیم. البته این مساله منافاتی با نقش مردم ندارد کمااینکه در نظام حکومتی پیامبر اعظم و امام امیرالمؤمنین علیهماالسلام بدون اینکه انتخابات باشد مردم کاملا نقش تاثیر گذار و بلکه تعیین کننده داشتند. بهرحال این سخن حقی بود از آن برادر سنی که بدجوری نادیده گرفته شد! مرحوم اقبال در مذمت سیستم جمهوریت که متاسفانه چهل سال است بدان مبتلا شدیم دو بیتی جالبی دارد بدین قرار: متاع معنی بیگانه از دون همتان جویی ز موران شوخی طبع سلیمانی نمی آید گریز از طرز جمهوری مرید پخته کاری شو که از مغز دوصد خر فکر انسانی نمی آید! مرادش از بیگانگان و موران گویا همان غربیان و فلاسفه غرب و طرح جمهوری و نظریه تفکیک قوای منتسکیویی است. سخن دراین باره البته زیاد است. .... استقلال قوه قضاییه امری مسلم است.اما تفکیک اداره قوه مجریه از ولایت جامعه نظریه فاسدی است که در تمام طول تاریخ نه تنها هیچ پیامبر و امامی بدان تن نداده بلکه حتی غیر از اولیای الهی نظیر شاهان و خلفای جور هم هرگز نپذیرفتند و نباید هم می پذیرفتند... مسؤولین حکومت باید قدرت اجرا داشته باشد. این که یک نفر ولی باشد یک نفر دیگر صاحب قدرت اجرا و حتی این آقای ولی جامعه برای بودجه مجموعه زیر نظرش چشمش به آن مجری باشد که آیا چقدر برایش تصویب میکند جوک و مسخره است... و میشود همین وضعی که الان هست و رئیس جمهور بودجه مجموعه ریاست جمهوری را فلان مقدار افزایش میدهد و بودجه مجموعه ولایت فقیه و نهادهای زیر نظرش و حتی نیروهای مسلح را فلان مقدار کم میکند! این مسخره ترین مدل حکومت مثلا اسلامی است.... استاد صمیمیت باید بدنبال تعریف صحیح تری از حکومت اسلامی باشد که هم حکومت یزید و صدام ازش خارج شود هم حکومت فعلی ما را در بر بگیرد و هم راه برای اصلاح ساختاری حکومت فعلی بسوی برقراری حکومت علوی را فراهم سازد. زیاده جسارت است برادر باز هم ممنون حلم زاده. https://eitaa.com/Bayynat