پس از بازنشر کلیپ راه نرفتن گربه از روی صفحات قرآن یکی از دوستان ازنشر این کلیپ انتقاد و گلایه کردند بدین شرح که:
قرآن مانند امام معصوم (ع) است اینکه ما قرآن را پایین پای حیوانی روی زمین بگذاریم و امتحان کنیم آیا پا روی قرآن میگذارد یا نه به دنبال اثبات چه چیزی هستیم؟؟؟
یعنی قرآن آنقدر اعجاز و اثرات ندارد که ما دست به دامن یک حیوان شدیم.
ودیگر اینکه اگر خدای نکرده حیوان پایش را روی قرآن میگذاشت چه...
این فقیر متنی را در پاسخ نوشتم که خدمت دوستان هم تقدیم میکنم.
امیدوارم دوستان این بنده را از نظراتشان محروم نفرمایند.
ممنون از نظرتون درباره کلیپ گربه.
از جناب سلمان پرسیدند ریش تو بهتر است یا دم سگ؟! ( معلوم است پرسشگر بسیار بی ادب و مغرض و معاند بوده است)
حضرت فرمود:
اگر از پل صراط رد شد ریش من، و اگر رد نشد دم سگ.
مگر ندای قرآن و روایات طلب نصرت از مؤمنان نیست؟
چگونه است که من حلم زاده که ممکن است ریشم از دم سگ پست تر باشد بتوانم دین را یاری کنم اما خود سگ نتواند؟!
کجا ثابت شد که من حلم زاده از گربه بهترم؟!
شعور حیوانات بسی فراتر از آن چیزهایی است که در مخیّله امثال بنده بگنجد....
بنده عندالله شهادت میدهم که همین سگ و گربه ها را در عبادت و شکرگزاری از خودم جلوتر و خالص تر یافته ام.
چند سال پیش در منزلی ساکن بودیم که یک صحن همکف باصطلاح پیلوت داشت و از آنجا به طبقات بالا که مسکونی بود پله میخورد.
خانواده گفته بودند گاهی که برای گربه داخل صحن حیاط گوشت می اندازند این گربه اولش خود را روی زمین می مالد و بعد گوشت را میخورد...
راستش من خیلی باور نکردم پیش خودم گفتم اینها لابد بنظرشان چنین آمده...
تا روزی که از سر کار آمدم و در را باز کردم و با صحنه شگفتی مواجه شدم....
از پنجره طبقه بالا تکه ای گوشت به پایین برای گربه انداخته شد گربه اول آن را بو کرد سپس لحظاتی تمام بدنش را روی زمین مالید و غلتاند که در بیننده فقط به فقط احساس تشکر را برمی انگیخت و سپس سراغ گوشت رفت و مشغول خوردن شد!
اشکم جاری شد که چقدر در دین دستور داده اند نمازمان را که مفهوم شکرخدا را دارد قبل از غذا خوردن انجام دهیم و ما اول میرویم سراغ غذا و خواب و استراحت و هر وقت دیگر کاری نداشتیم نمازمیخوانیم...
این یک گربه است نه قرآن خوانده نه روایت و نه پای منبر نشسته ولی از روی غریزه و شعور باطنی اش اینقدر روحیه تشکر و قدردانی دارد....
ای کاش من بقدر یک گربه حداقل شرم از خدا میداشتم...
ما از انسانها اگر یک عمر هم خدمت ببینیم کافی است تا یک امر ناخوشایند و خلاف میلمان مشاهده کنیم تا تمام خوبیهایش را ندیده بگیریم و هستند کسانی که تا قدری ناملایمات در زندگی می بینند نمازشان را ترک میکنند اما این سگ و گربه هرگز نسبت به کسی که به آنها لطفی کرده ناسپاسی نمی کنند..
ما کجا و سگ و گربه کجا...
این است نگاه بنده تا حقیقت چه باشد...
حلم زاده