#خاطرات_شهدا
#سردارشهیدعلی_تجلایی
شب عملیات آمد پای خاکریز ، کنار بقیه بچه ها مثل یک بسیجی ساده اسلحه دستش گرفت و جنگید .
قرار بود نیروی کمکی بفرستند اما خبری نشد.
علی برای بررسی موقعیت رفت جلو ، سر خاکریز یه لحظه بلند شد که تیر خورد به قلبش و افتاد زمین ، انگار تشنه اش بود ولی کسی آب همراهش نبود ،
خودش سفارش کرده بود قمقمه هاتون را پر نکنید ، ما به دیدار کسی می رویم که تشنه لب شهید شده....
« اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَليِّٖكَ الْفَرَج »
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin