*﷽* در محضر شهدا باب الحوائج گلزار شهدای کرمان سردار شهید حاج عبدالمهدی مغفوری🌷 سربازی هم گوشه ای از زندگی جوانان است. عبدالمهدی هم راهی شد. وزنه بود در پادگان.باز هم اذان، نماز های زیبا، خوش اخلاقی که مخصوص او بود. کمک کردن به دیگران که منش اوبود. به خاطر این خوبی هایش تنبیه می شد. شاه دوستان از نمازهای او که کم کم شد جماعت ناراضی بودند. در پادگان فقط برنج می خورد، از خوردن گوشت امتناع می‌کرد، چون متوجه شده بود دولت از کشور دیگر می آورد و غیر شرعی ذبح می شوند. او را برای سرکوب تظاهرات ضد شاه بردند. از مردم عکس امام را گرفت و داخل لوله تفنگش گذاشت و بالا گرفت و بقیه سربازها هم همراهی کردند و مردم را به وجد آوردند... او هم خوبیهای دین را می‌گفت، هم بدی های ظلم و هم مبارزه با ظالمان را. طبق این آیه "اشداء علی الکفار یعنی مرگ بر شاه و آمریکا ، و رحماءبینهم یعنی درود برخمینی و رزمندگان." عبدالمهدی حرفی غیر از قرآن نمی‌گفت. آنها هم دشمنی شان را انجام می‌دادند. توبیخ، اضافه خدمت و انفرادی مهم نبود. او را در گونی کردند... کی؟! زمستان، شب، برف.. انداختنش میان برفها تا ساکتش کنند. شب خوبی بود برایش، پیوندش را با خدا محکم تر کرد. 📚: عبدالمهدی 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin