*﷽* یک بار همراه یکی از بچه ها داشتند روی دیوار شعار می نوشتند که عبدالمهدی با حال خاصی به او گفت: کازرونی بزن توی صورت من! آقای کازرونی متحیرانه نگاه می کرد... عبدالمهدی فقط فرمانده اش نبود، دوستش نبود، استاد اخلاقش بود. دوباره درخواستش را تکرار کرد تا کازرونی مجبور شد سیلی آرومی زد. با اصرار از عبدالمهدی خواست تا دلیلش را بگوید. سرش را انداخت پایین و گفت: از ذهنم گذشت که به تو دستور بدهم بروی سطل را بیاوری! 📚: عبدالمهدی سردار شهید حاج عبدالمهدی مغفوری باب الحوائج گلزار شهدای کرمان 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin