*﷽*
#مکتب_سردار_سلیمانی
ما به همراه نیروهای حشدالشعبی در منطقه ای در شهر الانبار عراق در یک محدوده ی دو در سه کیلومتری گیر کرده و در محاصره داعش افتاده بودیم.
وضعیت به شدت سخت و وحشتناک شده بود...
طوری شده بود که تقریبا همه کار را تمام شده می دانستیم و حتی وصیت نامه هایمان را هم نوشتیم. خود من هم آن روز را روز آخر زندگی ام می دانستم و هرچه به ذهنم آمد را به عنوان وصیت روی کاغذ نوشتم...
تصمیم گرفتیم دم آخر پشت بی سیم فارسی صحبت کنیم. نمی دانم چه شد یکی از بچه ها همین طور اتفاقی در بی سیم گفت: من صدای حاج قاسم را شنیدم! حاج قاسم داره میاد!
حالا اشتباهی شنیده بود یا هر چیز دیگر، نمی دانم. من هم دنبال حرف او را گرفتم و پشت بی سیم گفتم: بچه ها! حاج قاسم داره میاد!!
این خبر بین بچه ها پیچید که حاج قاسم در راه است و دارد می آید.
داعش روی بی سیم ما شنود داشت. خدا شاهد است از زمانی که اسم حاج قاسم را پشت بی سیم بردیم وخبر از آمدنش دادیم، آتش دشمن به یک باره فروکش کرد. نه خمپاره ای آمد و نه گلوله ای شلیک شد.
تا چهار ساعت هیچ آتشی روی سرما ریخته نشد. مهمات رسید، محاصره شکست، نیروهای خودی سر رسیدند و خط آزاد شد.
🎤: حسین سهرابی
📚: متولد مارس
#یاد_عزیزش_با_صلوات
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin